twitter share facebook share ۱۴۰۴ شهریور ۰۷ 661
عاملان حملات علیه اهداف استرالیایی ممکن است فعالیت‌هایشان را دو منظوره ببینند: هم دشمنان جهانی‌شان را می‌ترسانند و هم‌ دستورکار دیپلماتیک عملگرایان داخلی را مختل می‌کنند.

استرالیا کشوری نیست که دنبال تنش و درگیری باشد. این کشور اولویت را به تجارت می‌دهد و تقریباً با همه کشورهای جهان—حتی با کره‌شمالی منزوی—روابط دیپلماتیک دارد. اما سه‌شنبه، کاری انجام داد که از زمان جنگ جهانی دوم سابقه نداشت: یک سفیر را اخراج کرد.

دولت استرالیا با تعطیل کردن سفارت ایران، احمد صادقی سفیر ایران را «عنصر نامطلوب» معرفی نمود و به او و سه مقام ایرانی دیگر دستور داد ظرف سه روز کشور را ترک کنند. افزون بر این، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را به‌عنوان یک سازمان تروریستی معرفی کرد.

قاطعیت اقدامات کانبرا نشان‌دهنده شدت رفتار ایران است. به گفته آنتونی آلبانیزی، نخست‌وزیر استرالیا، نیروهای امنیتی این کشور «اطلاعات موثق» در اختیار دارند که ایران را به چند حمله علیه یهودیان استرالیا در سال گذشته مرتبط می‌سازد. ایران به‌طور خاص متهم است که پشت پرده یک آتش‌سوزی عمدی در رستورانی کوشر در سیدنی در اکتبر گذشته و نیز حمله منجر به آتش‌سوزی دیگری به کنیسه آداس اسرائیل در ملبورن در دسامبر بوده است.

من همان زمان که این حملات رخ داد به آن‌ها علاقه‌مند شدم، چون حدس می‌زدم که ایران درگیر باشد. شاید در نگاه اول این حملات آنقدر ناشیانه به نظر می‌رسید که بعید می نمود کار یک دستگاه دولتی باشد. اما کسانی که سال‌ها فعالیت‌های برون‌مرزی سپاه پاسداران را دنبال کرده‌اند، الگو را به‌خوبی می‌شناسند: این نیروی شبه‌نظامی با شبکه‌ای غیرمتمرکز از بازیگران جنایی همکاری می‌کند، از کارتل‌های مواد مخدر و باندهای تبهکار گرفته تا دزدان خرده‌پا در گوشه و کنار. اهداف آن مدت‌هاست شامل یهودیان عادی و غیرنظامی بوده است؛ معروف‌ترین نمونه، بمب‌گذاری سال ۱۹۹۴ در مرکز جامعه یهودیان در بوئنوس آیرس بود که ۸۵ کشته بر جای گذاشت و همچنان مرگبارترین حمله تروریستی تاریخ آرژانتین به‌شمار می‌رود.

برای مطالعه بیشتر در این زمینه رجوع کنید به: چطور باندهای جنایتکار اروپا به ابزار سیاست خارجی تبدیل شده اند؟

در سال‌های اخیر، ایران تلاش کرده (و عمدتاً شکست خورده است) تا اهداف یهودی یا اسرائیلی را در آفریقای جنوبی، کنیا، سریلانکا، قبرس، ترکیه، آلمان، هلند و سوئد—تقریباً در هر جایی که امکان بیابد—مورد حمله قرار دهد. بسیاری از این طرح‌ها شتاب‌زده و کم‌هزینه بودند؛ جمهوری اسلامی پیروان خود را در سراسر جهان تشویق می‌کند که هر فرصتی را—حتی با شانس موفقیت اندک—امتحان کنند. هدف این اقدامات، ایجاد ترس در یهودیان و غرب و به نمایش گذاشتن توانمندی‌های نامتقارن ایران است.

استدلال حکومت ایران در این زمینه در ظاهر گیج‌کننده است. کشوری که حاضر است صرفاً برای اجرای حملات ناشیانه علیه غیرنظامیانی که هیچ تهدیدی برایش نیستند، خطر انزوای دیپلماتیک و رسوایی جهانی را بپذیرد. اما مثل بسیاری دیگر از رفتارهای سیاسی در ایران، این منطق به شکاف‌های درونی کشور گره خورده است. عناصری که این حملات را سازمان‌دهی می‌کنند، ایدئولوژیک‌اند. آن‌ها می‌خواهند تصویر ایران را به‌عنوان بازیگری تهاجمی و برهم زننده نظم موجود تثبیت کنند؛ کشوری که می‌خواهد غرب را بی‌ثبات کند و در عمل مقید به ملاحظات واقع‌گرایانه نیست. در داخل نظام، جناح ایدئولوژیک با گروهی عمل‌گرا رقابت می‌کند که اولویت را به تجارت داده و خواستار بهبود روابط با غرب هستند. عاملان این حملات علیه اهداف استرالیایی حتی ممکن است فعالیت‌هایشان را دو منظوره ببینند: با ضربه زدن به کنیسه‌ها و رستوران‌های یهودی در کشورهای غربی، دشمنان جهانی‌شان را می‌ترسانند و هم‌زمان دستورکار دیپلماتیک عملگرایان داخلی را مختل می‌کنند.

حملات آتش‌سوزی عمدی، به‌خوبی به ادعای اپوزیسیون ایرانی و سایر منتقدان جمهوری اسلامی در استرالیا اعتبار بخشیده که سال‌ها درباره نفوذ مخرب تهران هشدار داده بودند. چندین گروه ایرانی در استرالیا از اقدام سریع آلبانیزی استقبال کرده‌اند؛ از جمله جمهوری‌خواهان ایرانی استرالیا (گرایش چپ میانه) که از دولت تشکر کردند و گفتند این اقدامات «امنیت جامعه ما و همه استرالیایی‌ها را به‌طور چشمگیری افزایش می‌دهد.»

کایلی مور-گیلبرت، پژوهشگر استرالیایی، دو سال را در زندان ایران با اتهامات واهی گذراند تا اینکه در سال ۲۰۲۰ طی یک تبادل زندانی آزاد شد. او که به فارسی مسلط است و شناخت عمیقی از امور ایران دارد، به یکی از حامیان برجسته جنبش دموکراسی‌خواهی ایران تبدیل شده است.

او به من گفت که ایرانیان استرالیا سال‌هاست درباره «زیر نظر گرفته شدن، تهدید و آزار توسط عوامل جمهوری اسلامی در تجمعات اعتراضی، نشست‌های اجتماعی، فضای آنلاین و حتی بیرون از خانه‌های خود» هشدار می‌دهند. او افزود که این هفته، دولت استرالیا ظاهراً «به‌طور ناگهانی و یک‌شبه عزم خود را جزم کرده است.»

از دست دادن سفارت ایران در کانبرا، به شکل متناقضی، حتی به ضرر تندروهایی است که به تحقق این وضعیت کمک کردند. اسلام‌گرایان ایرانی به همان اندازه که از غرب متنفرند، عاشق فعالیت در خاک غرب‌اند و روابط دیپلماتیک، این امر را آسان‌تر می‌کند. استرالیا، با دموکراسی آزاد و لیبرال و راحتی زبان انگلیسی، برای مأموران ایرانی که به دنبال پیشبرد دستورکار جمهوری اسلامی بوده‌اند، پایگاه جذابی به‌شمار می‌رفته است. این موضوع به‌ویژه از سال ۲۰۱۲ به بعد پررنگ‌تر شد، زمانی که دولت وقت کانادا روابط دیپلماتیک خود را با ایران قطع کرد و از حضور این کشور در دنیای انگلیسی‌زبان کاست.

ایران همچنین روابط تجاری گسترده‌ای با استرالیا داشته است: در دهه ۲۰۱۰، چند وزیر کابینه استرالیا به ایران سفر کردند و محمدجواد ظریف، وزیر خارجه وقت ایران، در سال ۲۰۱۶ به استرالیا آمد. پرونده مور-گیلبرت از ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۰ تنش‌های زیادی میان دو کشور ایجاد کرد، اما تهران همچنان به روابط خود با کانبرا اهمیت می‌داد. اوایل امسال، صادقی از فعالیت‌های سفارتش ابراز رضایت کرده و گفته بود که تهران از تقویت روابط دوجانبه خشنود است و امیدوار به ادامه آن خواهد بود.

اما حسن نیت دیپلماتیک صادقی، بیش از یک بار از زمان انتصابش در سال ۲۰۲۳—توسط ابراهیم رئیسی، رئیس‌جمهور وقت و تندرو ایران—زیر سؤال رفت. صادقی مانند سایر همفکرانش، بیش از آنکه نگران تجارت و دانشجویان باشد، دغدغه پیشبرد دستورکار ایدئولوژیک تهران را داشت. او بیش از یک بار در شبکه‌های اجتماعی رهبران حماس و حزب‌الله را ستود؛ در یک پست حتی وعده «نابودی اسرائیل» داد. آلبانیزی علناً او را برای این پیام‌ها سرزنش کرد و اپوزیسیون راست‌گرای استرالیا خواستار اخراج سفیر شد. سال گذشته، صادقی در شبکه ایکس به یک ایرانی استرالیایی پیام خصوصی داد و از او خواست «نظرات ضدایرانی‌اش» را پاک کند.

مقام‌های استرالیا مدت‌هاست از جاسوسی تهران بر ایرانیان مقیم این کشور باخبرند. در ۲۰۲۲، جنبش اعتراضی بزرگی که بعدها با شعار «زن، زندگی، آزادی» شناخته شد، در ایران آغاز گردید. جامعه ایرانیان استرالیا که هزاران نفر را در بر می‌گیرد، برای همبستگی دست به اعتراض زدند. اما خیلی زود خود را زیر چشم‌های مراقب تهران یافتند: سال ۲۰۲۳، یک فعال انجمن زنان ایرانی در استرالیا با هشدار هولناکی روبه‌رو شد؛ مرغ سربریده‌ای جلوی درِ خانه والدینش گذاشته شد. دیگران تماس‌های تهدیدآمیز دریافت کردند. همان سال، وزیر کشور استرالیا در نطقی تأیید کرد که تهران در خاک استرالیا ایرانیان را زیر نظر دارد. یک تحقیق سنا هم در نهایت توصیه کرد که سپاه پاسداران به‌عنوان سازمان تروریستی شناخته شود.

کانبرا آن زمان چنین نکرد، اما این هفته اقدام قاطعی انجام داد. ایران هم با انکار واکنش نشان داد. سخنگوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی اعلام کرد که یهودستیزی پدیده‌ای غربی است و هیچ ربطی به مسلمانان ندارد. عباس عراقچی، وزیر خارجه نیز گفت ناچار است با اظهارنظر اخیر بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، همراهی کند که آلبانیزی را «سیاستمداری ضعیف» خوانده بود. آلبانیزی بخشی از این انتقاد اسرائیل را بابت وعده‌اش برای به‌رسمیت شناختن کشور فلسطین دریافت کرد. مور-گیلبرت به من گفت اینکه او هم‌زمان هم از سوی اسرائیل و هم از سوی ایران ناسزا می‌شنود، نشان می‌دهد نخست‌وزیر استرالیا «کارش را درست انجام می‌دهد.»

ایران هر چقدر هم انکار کند، بعید است ناظران سخن آن را به حرف استرالیا ترجیح دهند؛ به‌ویژه با توجه به سابقه جمهوری اسلامی. ماه گذشته، آمریکا همراه با ۱۳ کشور غربی دیگر (از جمله آلبانی، بلژیک، سوئد، کانادا و اسپانیا) تلاش‌های ایران برای قتل، آدم‌ربایی و آزار مخالفان، روزنامه‌نگاران و یهودیان در خاک خودشان را محکوم کردند. در پی جنگ اخیر ایران و اسرائیل، حکومت ایران لحن ضدیهودی خود را تشدید کرده است. آقای خامنه‌ای، اوایل همین هفته در سخنرانی خود «ایرانیانی که یهودیان را بر کشور خود ترجیح می‌دهند» را مورد حمله قرار داد.

ماه گذشته، یکی از برنامه‌های تلویزیون دولتی، موزیک ویدئویی پخش کرد که وعده «ریشه‌کن کردن یهودیان» را می‌داد؛ در برنامه دیگری یک نمایش کمدی پخش شد که به یهودیان اسرائیل می‌گفت «شنا کردن یاد بگیرید»، که کنایه‌ای بود به رانده شدن آنان به دریا. کتاب‌های نویسندگان یهودی و اسرائیلی همچنان به زبان فارسی در دسترس‌اند، اما سانسورچیان اکنون حتی جلوی اشاره به یهودیان یا موضوعات یهودی را می گیرند.

برای کسانی در درون حاکمیت ایران که امیدوارند وجهه کشور را حفظ کنند و پس از بمباران‌های اخیر دوباره احیا شوند، ضربه کانبرا در زمان بسیار نامناسبی وارد شد. این عناصر عمل‌گرا درگیر مذاکرات هسته‌ای با کشورهای اروپایی هستند و می‌کوشند از بازگشت تحریم‌های سازمان ملل که ذیل توافق ۲۰۱۵ لغو شده بود جلوگیری کنند. سه‌شنبه، ایران پس از چند هفته بار دیگر به بازرسان بین‌المللی اجازه ورود داد. عملگرایان می‌کوشند مانع فروپاشی اقتصادی کشور یا حتی جنگی دیگر شوند. اما حالا نورافکن کانبرا روی چهره تاریک نظام افتاده است. تندروهای مجلس ایران مشغول اعتراض به بازگشت بازرسان هسته‌ای هستند و هم‌پیمانان ایدئولوژیکشان که حملات آتش‌سوزی سال گذشته را سامان دادند، بی‌شک از کاری که برای مسموم کردن روابط ایران با غرب کرده‌اند، خوشحال‌اند.

منبع: آتلانتیک

درج این مقاله به معنی تأیید مطالب مطرح شده نبوده و صرفا به منظور آشنایی خوانندگان با نظرات مختلف صورت گرفته است.

نظر شما