در کمتر از 9 ماه یکی از اعضای القاعده که در تهران پناه گرفته بود به قتل رسید، دانشمند اتمی ایران ترور شد و تأسیسات هسته ای ایران در نطنز هدف دو حمله قرار گرفت.
این حملات پی در پی که به گفته مقامات اطلاعاتی ایران توسط اسرائیل انجام شده، نشان دهنده سهولت کار سازمان اطلاعاتی اسرائیل در داخل خاک ایران و انجام حملات مکرر علیه اهدافی است که اتفاقا به دلیل اهمیتی که دارند، محافظت بیشتری می شوند.
حملاتِ ماههای اخیر، شکاف های امنیتی ایران را آشکار کرده و سبب شده است که رهبران ایران در شرایطی که با دولت بایدن برای احیای برجام وارد مذاکره شده اند، دل نگران بروز اتفاقات ناگوار دیگری باشند.
یکی از نمایندگان مجلس ایران اظهار داشت که کشور «بهشت جاسوسان» شده است و سایر نمایندگان نیز خواهان استعفای مقامات اطلاعاتی و امنیتی شدند.
آنچه به گفته تحلیلگران بیش از همه اسباب نگرانی ایران را فراهم کرده، این است که این حملات نشان داد اسرائیل موفق شده شبکه جاسوسی در داخل ایران برای خود ایجاد کند و دستگاههای اطلاعاتی ایران نیز در کشف این شبکه ناتوان بوده اند.
به گفته صنم وکیل معاون برنامه خاورمیانه و شمال آفریقا در چاتم هاوس «اینکه اسرائیلی ها موفق می شوند در خاک ایران به این کشور ضربه بزنند، اسباب شرمساری مقامات را فراهم ساخته و نشان دهنده نقطه ضعف آنان است»
این حملات همچنین دستاویز بیشتری برای افرادی فراهم کرده است که پشت هر رویداد و مصیبتی، توطئه خارجی ها را می بینند.
پس از حمله نطنز، تلویزیون دولتی ایران تصویر فردی را نشان داد که متهم به دست داشتن در انفجار نیروگاه هسته ای نطنز بود؛ اما از اینکه وی کیست و به تنهایی دست به این کار زده یا نه اطلاعات بیشتری نداد. در هر حال به گفته وزارت اطلاعات وی موفق شد پیش از انفجار، از کشور خارج شود.
چند روز بعد نیز پس از آنکه رسانه های دولتی ایران گزارش دادند که ژنرال محمد حسین زاده حجازی جانشین فرمانده سپاه قدس بر اثر عارضه قلبی درگذشته، به سرعت تردیدهایی پیرامون قتل احتمالی وی به دست اسرائیل مطرح شد.
حجازی مدتها هدف عوامل جاسوسی اسرائیل بود و پسر یکی دیگر از فرماندهان بلندپایه سپاه قدس، در توئیتر اصرار داشت که وی بر اثر عارضه قلبی فوت نکرده است.
سخنگوی سپاه در بیانیه ای که در خصوص چرایی فوت آقای حجازی صادر کرد، به مجموعه ای از عوامل از جمله وظایف سختی که وی بر عهده داشت، ابتلا به کووید 19 و عوارض شیمیایی از جنگ ایران و عراق اشاره نمود و به این ترتیب ابهاماتی را که در این زمینه ایجاد شده بود، نزدود.
به غیر از قاسم سلیمانی و محسن فخری زاده، از دیگر مقامات بلندپایه ایران که در ماههای اخیر ترور شدند، می توان به سومین مقام عالی رتبه نیروی دریایی ارتش اشاره کرد.
این حملات نشان دهنده موفقیت کارزاری است که سازمان های اطلاعاتی اسرائیل و آمریکا برای جلوه دادن ایران به عنوان تهدیدی جهانی در منظر سایر کشورها براه انداخته اند و تأمین بودجه گروههای نیابتی شبه نظامی در جهان عرب، افزایش موشک های هدایت شونده حزب الله و برنامه هسته ای ایران را از جمله تهدیدات و اقدامات تحریک آمیز ایران می خوانند.
اسناد اطلاعاتی نیروی دریایی اسرائیل در سال 2019 نشان می دهد که حجازی از دو جهت برای اسرائیل فرد مهمی بود: وی فرمانده سپاه قدس در امور لبنان بود و مسئولیت موشک های هدایت شونده را بر عهده داشت. به گفته رمضان شریف سخنگوی سپاه «اسرائیل آرزوی ترور او را داشت.»
اسرائیل در تلاش است تا برنامه هسته ای ایران را که تهدیدی علیه خود می داند، از کار بیاندازد و باور دارد که ترور شخصیت های کلیدی در این برنامه -که از سال 2007 آغاز شد و طی نخستین اقدام، یک دانشمند هسته ای در کارخانه اورانیوم اصفهان بر اثر نشست مرموز سوخت جان خود را از دست داد- می تواند به این منظور کمک کند.
طی سالهای گذشته شش دانشمند و افسر نیروی دریایی که گفته می شود در برنامه هسته ای ایران ایفای نقش می کردند، ترور شدند.
رستم قاسمی یکی دیگر از فرماندهان ارشد سپاه قدس، اخیرا اظهار داشت در جریان سفری که ماه مارس به لبنان داشت، اسرائیل قصد ترور او را داشته که وی جان سالم به در برده است.
اما ترور، تنها یکی از ابزارهای اسرائیل است و کارزار این کشور علیه برنامه هسته ای ایران دامنه وسیعی دارد.
سال 2018 اسرائیل حمله شبانه ای را برای سرقت نیم تن از اسناد محرمانه فعالیتهای هستهای ایران از انباری در تهران انجام داد. این کشور همچنین برای وارد کردن و کارگذاشتن مواد منفجره برای نابودی اهداف مورد نظر خود در ایران، شبکه ای جهانی ایجاد کرده است.
رئیس سابق سازمان اتمی ایران در مصاحبه ای که با تلویزیون دولتی آن کشور داشت، منشأ انفجار ماه ژوئیه در نیروگاه هسته ای نطنز را فاش کرد. به گفته فریدون عباسی: مواد منفجره در داخل یک میز در نیروگاه کارگذاشته شده بود. این انفجار برنامه غنی سازی ایران را ماهها به تعویق انداخت.
علیرضا زاکانی نماینده مجلس روز سه شنبه گفت که برخی از تجهیزات هسته ای که برای تعمیر به خارج فرستاده شده بود، در شرایطی به ایران برگردانده شد که 300 کیلو مواد منفجره در داخل آن جاسازی شده بود.
در مورد انفجار اخیر نطنز اطلاعات کمی در دست است؛ اما انجام این انفجار که باعث تخریب سیستم برق نیروگاه و انهدام صدها سانتریفیوژ شد، بدون یاری عواملی در داخل ایران برای اسرائیل امکانپذیر نبود و این چیزی است که می تواند بیش از همه اسباب نگرانی و شرمساری ایران را فراهم کند.
در پی حمله اخیر، یکی از افسران سابق سپاه خواهان پاکسازی سرویس اطلاعات شد و اسحاق جهانگیری معاون رئیس جمهور نیز گفت که واحد مسئولِ حفظ امنیت در نطنز، باید پاسخگوی ناکامی های خود باشد.
نایب رئیس مجلس امیرحسین قاضی زاده به رسانه های ایران گفت «مسئول دانستن آمریکا و اسرائیل در این حملات، رافع مسئولیت ما نیست؛ ایران باید خانه خود را پاکسازی می کرد.»
سایت مشرق نیوز وابسته به سپاه، مطلبی با این عنوان نوشت «چرا مسئولان امنیتِ تأسیسات هسته ای، غیرمسئولانه عمل می کنند و از یک سوراخ دوبار گزیده می شوند؟» اما علیرغم همه این انتقادات، هیچ نشانه ای مبنی بر تغییر در مقامات اطلاعاتی و امنیتی دیده نمی شود.
پس از هر حمله، ایران تلاش می کند منفعل نباشد و واکنش نشان دهد؛ لذا معمولا مدعی می شود که مسئولان حادثه را شناسایی کرده اما از کشور خارج شده اند و می افزاید که انجام حملات دیگر را خنثی کرده است.
حقیقت این است که مقامات ایران در مرحله «پایداری استراتژیک» هستند و با بیان اینکه اسرائیل در تلاش برای وارد کردن آنها به جنگ است و می خواهد جلوی مذاکره آنان با دموکرات ها را بگیرد، می کوشند در این تله نیافتند. روحانی و ظریف هر دو اعلام کردند رفع تحریم ها در اولویت است و اجازه نمی دهند مذاکرات از مسیر خود خارج شود.
البته ایران تلاش هایی برای تلافی جویی کرده است؛ برای مثال این کشور را مسئول انفجار بمب در نزدیکی سفارت اسرائیل در دهلی می دانند؛ ماه گذشته نیز 15 شبه نظامی مرتبط با ایران در اتیوپی به اتهام توطئه حمله به اهداف اسرائیل و آمریکا و امارات دستگیر شدند.
اما هر گونه تلافی جویی می تواند پاسخ مهیب اسرائیل را به همراه داشته باشد. به گفته طلال اطریسی استاد علوم سیاسی دانشگاه لبنان در بیروت «ایرانیان عجله ای برای شروع جنگ ندارند؛ آنها می دانند که تلافی به جنگ می انجامد.»
البته گرچه هیچ کدام از طرفین خواهان جنگی تمام عیار نیستند، با این وجود جنگِ در سایه بین ایران و اسرائیل وجود دارد که خود را در حملات هوایی اسرائیل به شبه نظامیان مورد حمایت ایران در سوریه و زدن کشتی های یکدیگر نشان می دهد.
حمله اسرائیل به نطنز از نظر زمانی، نشان داد که اسرائیل قصد دارد که اگر نمی تواند مذاکرات را از مسیر خود خارج کند، حداقل توان چانه زنی ایران را کاهش دهد.
به گفته یک مقام اطلاعاتی، ترسی که این حملات در ایران ایجاد کرده، به نفع تل آویو بوده است. ایران محافظت از ساختمان ها را افزایش داده و پرسنل خود را بیش از گذشته زیر نظر گرفته است؛ این امر باعث کندشدن روند غنی سازی شده است.
مترجم: فاطمه رادمهر
نظر شما