twitter share facebook share ۱۴۰۰ آبان ۰۲ 960

ایران کشور همسایه ما است؛ ما به مردم و فرهنگ آن احترام می گذاریم و اشتراکات زیادی با آنها داریم. اما متأسفانه از زمان انقلاب 1979 بدلیل سیاست خارجی تهران که مبتنی بر صدور ایدئولوژی خود به دیگر کشورها بوده، اختلافات عمیقی بین دو طرف ایجاد شده است.

برخی از رسانه های بین المللی به اشتباه تنش های خلیج فارس را ناشی از اختلافات سطحی بین ایران و عربستان می دانند حال آنکه ایران مشکلات عمیقی با کشورهای حوزه خلیج فارس دارد. برای اینکه درک درستی از نتایج چهار دور گفتگوی بین ایران و عربستان داشته باشیم باید به وجود این اختلافات عمیق توجه بیشتری کنیم.

این ملاقات ها که فیصل بن فرحان وزیر خارجه عربستان اخیرا آنها را سازنده توصیف کرد، یک هفته پس از سفر مصطفی کاظمی به عربستان در آوریل 2021 آغاز شد. گفته می شود که کاظمی متعهد شده که تهران آماده دستیابی به توافق با عربستان و حل مسائل بین دو کشور است.

از آنجا که مذاکرات قبلی عربستان با دولت های متوالی ایران همگی به شکست انجامیده بود –چون اقدامات دستگاههای امنیتی ایران از جمله سپاه پاسداران روح توافقات با عربستان را نقض می کرد- عربستان با درک نقش غالب دستگاههای امنیتی در ایران، گفتگوهای خود را به جای دولت ایران با آنان آغاز کرد. این نهادهای امنیتی یا خود حرف آخر را در مورد سیاست خارجی ایران می زنند یا به شخصیت های تصمیم گیر بسیار نزدیک هستند و در آنان نفوذ دارند.

عربستان با توجه به چشم انداز بلندپروازانه خود برای رشد اقتصادی، خواهان تعامل و رویکرد بدون مشکل در برخورد با همسایگان و ثبات منطقه ای است. اما انگیزه های ایران چیست و چرا حالا برای حل مشکلات خود با عربستان گام برداشته است؟

دلایل زیادی پشت تلاش ایران برای گفتگو با عربستان می تواند وجود داشته باشد اما شاید مهمترین این دلایل احیای مذاکرات هسته ای است که فعلا متوقف شده است. این مذاکرات پس از شش دور هیچ نتیجه ای در بر نداشته و باعث شده که طرفین کم کم به این نتیجه برسند که با توجه به امتناع ایران از گفتگو پیرامون برنامه موشکی و نقشی که در منطقه دارد، دیگر امیدی به احیای برجام نیست.

بسیاری از تحلیلگران امور ایران بر این باور هستند که فشارهای منطقه ای و بین المللی، ایران را به این سمت سوق داد که برای حل اختلافات خود با کشورهای خلیج فارس به ویژه عربستان راه مذاکرات مستقیم را در پیش گیرد.

حالا هم ایران با استفاده از لابی گران خود در غرب و برخی از چهره های عراقی کمپینی راه انداخته است تا اطلاعات گمراه کننده و غلطی را از نتایج گفتگو با ریاض در اختیار رسانه ها قرار دهند. پس از مذاکرات ایران و عربستان در بغداد، رویترز به نقل از مقامات عراقی که مدعی شرکت در این مذاکرات بودند گفت که دو کشور بر سر تبادل دیپلمات ها، افتتاح نمایندگی های دیپلماتیک و ایجاد خط آهن مشهد-کربلا- مکه توافق کرده اند. حال آنکه همه این ها نادرست است و تا زمانی که دو طرف بر سر مسائل امنیتی به توافق نرسیده اند نمی توان به اخباری از این دست اعتماد کرد.

درخواست ایران برای افتتاح کنسولگری در جده به این منظور بوده است که شهروندان این کشور پس از تعلیق یک جانبه این مراسم در سال 2015 بار دیگر امکان انجام ان را پیدا کنند. همچنین ایران درخواست کرده است بتواند نمایندگان خود را به سازمان همکاری اسلامی که در جده مستقر است، اعزام نماید.

از دیگر دلایل ایرانیان برای مذاکره با عربستان این است که مردم خود را متقاعد کند که دولت ابراهیم رئیسی برخلاف حسن روحانی و تیم دیپلماتیکش، قادر به حل مشکلات منطقه ای و تغییر وضعیت وخیم اقتصادی کشور است.

اما صرف نظر از انگیزه ها و دلایل ایران برای انجام مذاکرات، سؤال این است که آیا تهران مایل است برای بازسازی اعتماد بین دو کشور گام های واقعی بردارد؟ آیا رهبران ایران به راستی آمادگی دارند از توسعه طلبی ها و رویکردهای گذشته خود دست برداشته و مشارکت ثمربخشی را در ایجاد نظم منطقه ای داشته باشند؟ برای دستیابی به پیشرفت واقعی، ایران در ابتدا باید حمایت خود را از بازیگران غیر دولتی که زیر پوشش دولت عمل می کنند قطع کرده و تلاش کند تا تنش های منطقه ای را کاهش دهد. تنها در این صورت است که می توان به صداقت این کشور باور داشت.

*منبع: مؤسسه خاورمیانه

مترجم: فاطمه رادمهر

messages.comments