ساعاتی پس از آغاز حمله روسیه به اکراین در 24 فوریه، پوتین با همتای ایرانی خود ابراهیم رئیسی تماس گرفت و او را در جریان «عملیات ویژه نظامی روسیه» گذاشت. رئیسی در این تماس با بیان اینکه ایران نگرانیهای امنیتی روسیه را درک میکند، بر این ادعا که گسترش ناتو تهدیدی جدی برای امنیت و ثبات کشورهای مستقل است تأکید کرد.
حمایت ایران از اقدامات روسیه نشان دهنده بهبود روابط دوجانبه است؛ روابطی که در دهه گذشته در سطح نظامی و سیاسی رشد چشمگیری داشته است. همکاری روسیه و ایران در جنگ داخلی سوریه -گرچه بدون مشکل نبود- بدلیل ضدیت متقابل آنها نسبت به غرب، منجر به هماهنگی بیشتر آنها برای رسیدن به اهداف و منافع مشترکشان شد. واکنش ایران نسبت به حمله روسیه به شکلی بود که حتی متحدان سنتی مسکو از جمله قزاقستان، اینگونه آشکارا از روسیه جانبداری نکردند.
گرچه وزارت خارجه ایران در بیانیههای رسمی خود، سعی کرد نشان دهد که ترجیح تهران بر حل مسالمتآمیز مناقشه است؛ اما مستقیم و غیرمستقیم آمریکا را به دلیل تحریک روسیه و تشدید درگیریها مقصر دانست. سعید خطیبزاده سخنگوی وزارت خارجه خواستار آتشبس و «مذاکرات فوری برای حل سیاسی بحران» با رعایت «قوانین بینالمللی و حقوق بشر» شد. حسین امیرعبداللهیان وزیر خارجه نیز بحران کنونی را ناشی از «اقدامات تحریکآمیز ناتو» دانست و افزود که ایران «توسل به جنگ را راهحل» نمیداند و بر ضرورت برقراری آتشبس برای اتخاذ راهحلی دیپلماتیک تأکید کرد.
تهران احتمالا در به رسمیت شناختن جمهوریهای جدایی طلب مورد حمایت روسیه در شرق اکراین درنگ خواهد کرد. رأی ممتنع ایران در جریان رأیگیری مجمع عمومی سازمان ملل در دوم مارس، نشان دهنده تلاش ایران برای ایجاد موازنه بین روابطش با مسکو و عدم حمایت از جدایی طلبی می باشد.
از منظر ایران همبستگی با روسیه به دلیل مخالفتش با گسترش ناتو، مستلزم به رسمیت شناختن جمهوری های دونتسک و لوهانسک نیست. ایران سال 2008 نیز در جنگ روسیه با گرجستان، جمهوریهای جدا شده اوستیای جنوبی و آبخازیا را به رسمیت نشناخت و سال 2014 در قبال کریمه، همین رویکرد را اتخاذ کرد و ضمن عدم حمایت از اقدامات جدایی طلبانه -به دلیل نگرانی از تجزیهطلبی کردها، بلوچها و عربها در ایران- کوشید از طرق دیگر همدلی خود را با روسیه به نمایش گذارد. برای مثال محمود احمدینژاد رئیس جمهور وقت ایران، درگیری روسیه و گرجستان را ناشی از چراغ سبز گرجیها به دخالت خارجی و فشار غرب بر این کشور برای پیوستن به ناتو دانست. سال 2008 تهران در همراهی با مسکو، از پذیرش استقلال کوزوو به دلیل احترام و حفظ تمامیت ارضی صربستان نیز خودداری کرد.
ایران سال 2014 در جریان بحران اکراین، از رویهای مشابه با آنچه در قبال گرجستان اتخاذ کرده بود پیروی کرد؛ ادعای ارضی روسیه بر کریمه را به رسمیت نشناخت اما روایت مسکو مبنی بر مداخله خارجی در اکراین را طوطیوار تکرار کرد. مهدی سنایی سفیر وقت ایران در مسکو تصریح نمود که ایران «مخالف مداخله کشورهای خارجی» در مناقشه اکراین است «مسائلی که در یک منطقه پیش میآید، باید در همان منطقه حلوفصل شود». غیبت ایران در جریان رأیگیری شورای امنیت سازمان ملل در سال 2014 درباره تمامیت ارضی اکراین، تلاش این کشور برای ایجاد توازن بین روابطش با مسکو و نگرانیاش از جدایی طلبی و دادن استقلال به اقلیتها را نشان داد.
گرچه ایران در ابتدا از حمایت طرحهایی که روسیه با هدف تضعیف تمامیت ارضی اکراین میداد، خودداری میکرد؛ اما از اواسط سال 2018 و پس از خروج ترامپ از برجام و کارزار فشار حداکثری، بیشتر خود را با مواضع روسیه سازگار کرد. در بحرانی که بین گارد ساحلی روسیه و نیروی دریایی اکراین در تنگه کرچ پیشآمد، جانب مسکو را گرفت و اکنون نیز به بولیوی و سوریه و سایر کشورهایی پیوسته است که به قطعنامههایی که تجاوز روسیه به اکراین را محکوم میکند، رأی مخالف میدهند. به نظر میرسد که تیرگی روابط تهران و کیف پس از سرنگونی هواپیمای اکراینی در سال 2020 و ترور قاسم سلیمانی، در طرفداری بیشتر تهران از مسکو نقش داشته است.
مداخله فعلی نظامی روسیه در اکراین، هنوز مذاکرات جاری هستهای را از مسیر خود خارج نکرده، ولی میتواند آن را پیچیده کند؛ به ویژه که مسکو نقش مهمی در بخش فنی برجام از جمله پروژههای غیرنظامیِ انرژی هستهای ایران و انتقال اورانیوم اضافی دارد.
نشانهها دال بر این است که روسیه میخواهد از برجام به عنوان اهرمی در موضوع اکراین استفاده کند. 5 مارس سرگئی لاوروف وزیر خارجه روسیه از آمریکا خواست تضمین دهد که تحریمهای غرب علیه روسیه بر سر اکراین، به همکاری این کشور با ایران خللی وارد نمیکند. این اظهارات نشان میدهد که مسکو در پی گرفتن امتیاز از غرب در موضوع اکراین، در ازای همکاری بر سر برجام است.
ایران از روایات ضد غربی روسیه استقبال میکند و حمله روسیه را دال بر افول غرب میداند. بیانیههای رسمی و رسانههای دولتی، تا حد زیادی با روسیه همدردی کردهاند و در پوشش اخبار عملیات نظامی روسیه در اکراین، اشکارا لحنی جانبدارانه از مسکو گرفته اند. سخنگوی دولت ایران 25 فوریه در توئیتر نوشت: «نگرانیهای امنیتی در مورد گسترش تحریکآمیز ناتو به شرق، برای همه کشورهای مستقلی که مخالف هژمونی آمریکا هستند قابل درک است». آقای خامنهای نیز در سخنرانیای که اول مارس ایراد کرد، اکراین را «قربانی بحرانهای ساخته شده توسط آمریکا» دانست و خاطر نشان کرد «کشورهایی که به حمایت آمریکا و قدرتهای غربی وابسته هستند، باید بدانند که نمیتوانند به چنین کشورهایی اعتماد کنند».
روزنامههای همشهری و کیهان، جنگ اکراین را نشانه زوال غرب دانستند. روزنامه اعتماد با تأکید بر منافع روسیه در مناطق تحت نفوذ خود، گفت که این جنگ میتواند باعث شود ایران در مذاکرات وین امتیازاتی کسب کرده و از افزایش قیمت نفت منتفع شود. نشریات اصلاحطلب همدلی بیشتری با اکراین داشتند و ضمن تشبیه پوتین به تزار، به تجربه تاریخی ایران در رویارویی با امپریالیسم روسیه اشاره میکردند. در کل، اختلافات داخلی در ایران در خصوص بحران اخیر، در مقایسه با رویکرد ایران در سالهای 2008 و 2014 و الحاق کریمه و جنگ گرجستان بیشتر است.
اعمال تحریم بر روسیه میتواند باعث پیوند بیشتر تهران و مسکو شود. تحریمهای آمریکا و اتحادیه اروپا علیه بانک مرکزی روسیه و برخی از بانکهای روسی که به سوئیفت متصل هستند، مشابه تجربهای است که ایران هماکنون در شرایط تحریم دارد. قبل از اعمال این تحریمها، روسیه و ایران بدنبال یافتن راههایی برای کاهش وابستگی به خود به دلار آمریکا و سیستم مالی تحت تسلط این کشور از طریق تجارت با ارزهای ملی خود و سیستمهای مالی جایگزین بودند؛ اما پیشرفت چندانی نداشتند. تحریمهای اخیر ممکن است به تهران و مسکو انگیزه دهد تا همکاری بیشتری برای رفع موانع پیشرو داشته باشند.
انزوای بینالمللی روسیه و بحرانی که در روابط این کشور با غرب ایجاد شده، تهران و مسکو را به سمت تقویت روابط فیمابین سوق میدهد؛ زیرا هر دو در عرصه بینالملل از نظر استراتژیک تنها هستند. به این ترتیب گرچه ایران ادعای ارضی روسیه در اکراین را به رسمیت نشناخته، اما یکی از معدود کشورهایی است که حمایت خود را از توجیهات سیاسی مسکو برای حمله به همسایگانش نشان داده است.
مترجم: فاطمه رادمهر
نظر شما