twitter share facebook share ۱۴۰۲ خرداد ۲۵ 509

محور مقاومت (نیروهای غیردولتی همسو با ایران) در دو دهه اخیر به نیرویی مهم در خاورمیانه تبدیل شده است. این محور شامل گروههای شناخته شده ای همچون حزب الله لبنان و حماس در غزه و گروههای مختلف شیعه در عراق و سوریه می شود. ایران در دهه گذشته از بین شیعیان افغانستان و پاکستان با موفقیت عضوگیری کرد و دامنه فعالیت های خود را از طریق این شبکه گسترش داد. اما در بین گروههای عضو محور مقاومت، گروه اذربایجانی حسینیون ناشناخته باقی مانده است.

حسینیون چه کسانی هستند؟

این گروه در ابتدا متشکل از طلبه هایی بود که برای تحصیلات حوزوی به ایران سفر کرده بودند. به گفته «توحید ابراهیم بیگلی» بنیانگذار گروه، در سال 2013 شش شیعه آذربایجانی به سوریه رفتند تا به عنوان مدافع حرم خدمت کنند. درحالی که انگیزه های مذهبی، نیروی محرکه این گروه بود، عضویت 1500 تن از آذربایجانی ها در گروه داعش، حسینیون را تشویق به فعالیت و حضور گسترده تر در جبهه مقابل کرد. مؤسس این گروه و بسیاری از اعضای برجسته آن از اقلیت قومی تالشی هستند؛ تالشی های آذربایجان عمدتا در جنوب شرقی این کشور ساکن هستند و دارای مرز مشترک و ارتباطات فرهنگی و تاریخی قوی با ایران می باشند. تبعیض و به حاشیه رانده شدن این اقلیت، در فعالیت ها و موضع گیری آنها نقش داشته است.

با وجودی که گروه حسینیون در جنگ داخلی سوریه شرکت کرد ولی به طور رسمی بخشی از محور مقاومت شناخته نمی شد؛ تا اینکه سال 2017 سردار سلیمانی بر حضور این گروه به عنوان بخشی از محور مقاومت مهر تأیید زد. به گفته آقای بیگلی گروهی از افرادی که از آنها به عنوان شبکه لابی گران الهام علی اف در داخل حکومت ایران یاد می شود، مخالف تشکیل حسینیون هستند اما سردار سلیمانی از گروه حمایت کرد و آن را به رسمیت شناخت. آنگونه که اورهان ممدوف -کسی که به عنوان مترجم در دیدارهای سلیمانی با مقامات نظامی روسیه حضور داشته- می گوید، به نظر می رسد که این گروه با ژنرال سلیمانی رابطه نزدیکی داشته است.

پس از به رسمیت شناخته شدن این گروه توسط سلیمانی، حسینیون در رسانه های ایران و اذربایجان شهرت یافتند. دولت الهام علی اف این گروه را به دست داشتن در سوء قصد نافرجام به «المار ولی یف» شهردار گنجه (دومین شهر بزرگ آذربایجان) در سال 2018 متهم کرد. در حالی که حسینیون هرگونه دخالت مستقیم را در این ترور رد می کرد ولی از این اقدام حمایت نمود. مقامات گروه بر این باور بودند که ارتباط دادن ترور به آنها، سبب افزایش مشروعیت آنها شده است زیرا شهردار فردی فاسد و نامحبوب بود. برخی از تحلیلگران با این دیدگاه موافق هستند و استدلال می کنند که حتی یونس صفروف فردی که اقدام به ترور شهردار کرد، در بین اقشار غیرسیاسی و غیرمذهبی اذربایجان محبوبیت پیدا کرده است.

در سالهای اخیر فعالیت حسینیون از جمله استفاده آنها از شبکه های اجتماعی برای انتقاد از دولت آذربایجان و حمایت صریح از سقوط آن، به موضوعی مناقشه برانگیز بین تهران و باکو بدل شده است. این گروه که سران آن در ایران هستند، به شدت از روابط نزدیک آذربایجان و اسرائیل انتقاد می کنند و خواستار تغییر رژیم آذربایجان شده اند. باکو که فعالیت های حسینیون را تهدیدی علیه خود می داند، از تهران خواسته است تا اعضای این گروه را استرداد کند. در سال های اخیر آذربایجان شش تن از افراد این گروه را زندانی کرده است.

سازمانی شبه نظامی یا جنبشی فرهنگی؟

گرچه گروههای مرتبط با محور مقاومت عموما با فعالیت های نظامی شان شناخته می شوند، حسینیون می گویند که این گروه را نباید صرفا یک گروه شبه نظامی دانست. آنها بر هویت فرهنگی و استفاده از قدرت نرم تأکید دارند. رهبری گروه بر این باور است که اتکای صرف به قدرت نظامی بدون افزایش آگاهی عمومی، بی اثر است. وجود این نگاه در بین حسینیون به کنترل طولانی مدت دولت آذربایجان بر رسانه ها و در نتیجه آگاهی محدود شهروندان از رویدادهای داخلی و خارجی برمی گردد؛ لذا آنها استدلال می کنند که به یک حرکت فرهنگی گسترده برای ارتقای آگاهی عمومی و در نتیجه تغییر در اذربایجان نیاز است.

جالب این است که درحالی که این گروه را با اسلام شیعه می شناسند ولی حسینیون تنها از مذهب به عنوان قدرت نرم استفاده نمی کنند. رهبری این گروه از ایران می خواهد به جای تکیه بر دین، بر ارتباطات تاریخی و فرهنگی و بین دو کشور تأکید کند.

برخی از تحلیلگران معتقد هستند که حسینیون به خاطر سوابق تحصیلی اعضای خود، از دیگر گروههای مقاومت متمایز است. بسیاری از انها در دانشگاههای ایران، روسیه و اروپا تحصیل کرده اند و ضمن تحصیلات دانشگاهی، به فراگیری علوم دینی نیز پرداخته اند. همچنین به چندین زبان از جمله زبان فارسی مسلط هستند. تسلط به زبان فارسی، به آنها این امکان را می دهد که با مخاطبان خود در ایران و در کل جوامع فارسی زبان ارتباط مؤثری برقرار کنند؛ پیام خود را به شکل تأثیرگذاری منتشر کنند و از طریق مصاحبه، سخنرانی و دیگر رویدادهای عمومی، با مردم در ارتباط باشند. همچنین ایفای نقش به عنوان مترجم در دیدار با مقامات روسیه، به آنها امکان داده است تا به افراد ذی نفوذی همچون سردار سلیمانی دسترسی پیدا کنند.

چالش های پیش رو

تهاجم آمریکا به عراق و بهار عربی به تضعیف دولتها انجامید، خلأ امنیتی ایجاد کرد و به بازیگران غیردولتی همسو با ایران در سراسر منطقه اجازه داد تا گسترش پیدا کنند. این خلأ امنیتی در اذربایجان وجود ندارد و این بدان معناست که حسینیون برای گسترش شبکه خود در داخل کشور با موانع بسیاری مواجه هستند. همچنین علیرغم شهرت علی اف به اقتدارگرایی و فساد اداری، مشروعیت او با پیروزی نظامی در جنگ دوم قره باغ در سال 2020 تقویت شده است؛ بنابراین حداقل اپوزیسیون نمی توانند در کوتاه مدت حاکمیت علی اف را به چالش بکشند.

در مورد ظرفیت سازمانی حسینیون نیز تردیدهایی وجود دارد. برخی توانایی این گروه را برای بسیج کردن نیرو زیر سؤال می برند. به گفته اورهان ممدوف حسینیون 15000 حامی در آذربایجان دارند ولی گروه هنوز به تحکیم ساختار و گسترش نفوذ خود نیاز دارد. شاید این یکی از دلایلی است که رهبران این گروه به جای تکیه بر رویکرد صرفا نظامی، بر اهمیت افزایش آگاهی عمومی و تعامل بیشتر با جامعه اذربایجان تأکید دارند. بدون وجود یک پایگاه اجتماعی مذهبی قوی، گروه برای جذب اعضای جدید به چالش خواهد خورد زیرا علیرغم تجدید حیات اسلامی در آذربایجان پس از شوروی، سکولاریسم همچنان نیرویی مسلط در نهادهای دولتی و کل جامعه است.

آخرین چالش این است که حسینیون علیرغم اینکه به عنوان عامل ایران شناخته می شوند، از حمایت یکپارچه دولت ایران برخوردار نیستند. اعضای اصلی این گروه می گویند که برخی مقامات ایرانی بارها آنها را تحت فشار گذاشته اند تا فعالیت های خود را کم کنند. اواخر اوریل دو رهبر اصلی گروه (توحید ابراهیم بیگلی و اورهان ممدوف) بیش از یک هفته در ایران بازداشت بودند. این دستگیری به خاطر ادعاهای دولت آذربایجان مبنی بر این بود که آنها برای باکو تهدید امنیتی هستند. یک مقام امنیتی ایران اعلام کرد که این اتهام باید به طور کامل مورد بررسی قرار گیرد. دستگیری انها با واکنش شدید در میان فعالان مذهبی و ملی ایران مواجه شد؛ احمد نادری نماینده مجلس با انتشار توییتی مخالفت خود را با این اقدام اعلام کرد و بازداشت آنها را اقدامی علیه منافع ملی ایران خواند. گرچه این دو رهبر آزاد شدند اما بازداشت موقت آنها موقعیت آسیب پذیر و نامطمئن آنها را نشان داد.

با توجه به روابط اقتصادی ایران و آذربایجان که بیش از 50% تجارت تهران با قفقاز جنوبی را تشکیل می دهد، هرگونه تشدید درگیری با باکو با سیاست تهران مبنی بر خنثی کردن تحریم های اقتصادی از طریق افزایش تجارت با همسایگان، ناسازگار است. علاوه بر این اگر ایران به پناه دادن به اعضای این گروه ادامه دهد، ممکن است بهانه ای به اذربایجان دهد تا همکاری های اطلاعاتی و امنیتی خود را با اسرائیل تقویت کند؛ درحالی که تحکیم بیشتر شراکت بین باکو و تل اویو چالش مهمی برای اهداف منطقه ای و امنیت ایران ایجاد می کند. به عبارت دیگر به نظر می رسد که برخی افراد در داخل دولت ایران، این گروه را بیشتر معضل می دانند تا کارت برنده.

اما علیرغم چالش های پیش روی حسینیون، رهبران این گروه مصمم به دستیابی به هدف خود برای تغییر رژیم باکو هستند. امید بلندمدت انها برای تغییر ممکن است بی اساس نباشد زیرا آینده علی اف بدلیل شهرت او به عنوان دیکتاتوری فاسد نامشخص است. بحران مشروعیت که به طور موقت به خاطر پیروزی او در جنگ قره باغ کاهش یافت، ممکن است پس از فروکش کردن شادی پس از پیروزی، دوباره ظهور کند. علاوه بر این با وجود تلاش های مداوم برای تنوع بخشیدن به اقتصاد اذربایجان، این کشور همچنان به شدت به صادرات انرژی وابسته است و همین امر ان را آسیب پذیر می کند. کاهش قابل توجه قیمت جهانی نفت و گاز می تواند در این کشور بحران سیاسی ایجاد کند. آسیب پذیری سیاسی و اقتصادی علی اف در بلندمدت، می تواند فرصتی برای گروههای مخالف از جمله حسینیون باشد تا از ضعف او به نفع خود بهره ببرند.

منبع: مؤسسه خاورمیانه

مترجم: فاطمه رادمهر

نظر شما