سیاست ایران در دست تندروها
مرگ ناگهانی رئیس جمهور ایران ابراهیم رئیسی، در شرایطی که جمهوری اسلامی باید برای رهبر جانشین انتخاب کند، سبب بی ثباتی در این کشور خواهد شد. رئیسی 63 ساله یکی از نامزدان اصلی رهبری بود
باتوجه به اینکه جمهوری اسلامی با اعتراضات داخلی، اقتصاد ضعیف، فساد و تنش با اسرائیل مواجه است، تحلیلگران انتظار دارند که مرگ رئیسی تغییر چندانی در سیاست داخلی و خارجی ایران ایجاد نکند. از گذشته تعیین مسیر حرکت کشور در دست آقای خامنه ای بوده و هیچ رئیس جمهوری، تغییری در این روند ایجاد نخواهد کرد
علی واعظ مدیر گروه ایران در گروه بین المللی بحران می گوید: «سیستم کسی را انتخاب می کند که اطمینان دارد کاملا با دیدگاه آقای خامنه ای در مورد آینده نظام همراه و همسو است». وی در ادامه افزود که حوزه های مهم سیاست خارجی مانند حمایت از شبه نظامیان نیابتی در منطقه و توسعه برنامه سلاح هسته ای تغییر نخواهد کرد. به گفته آقای واعظ هرکسی که به عنوان رئیس جمهور بعدی انتخاب شود «باید مطابق این دیدگاه باشد، شخصی مطیع»
الی گرانمایه کارشناس مسائل ایران در شورای روابط خارجی اروپا نیز معتقد است موضوعات مهم سیاست خارجی از جمله امور منطقه ای و برنامه هسته ای، بدون تغییر همچون گذشته ادامه می یابد. وی افزود: «این پرونده ها تحت کنترل ولی فقیه و سپاه است و رئیسی در دوران ریاست جمهوری اش نفوذ کمی روی انها داشت»
به گفته خانم گرانمایه رئیسی برای سپاه رئیس جمهور خوبی بود؛ او برخلاف سلف خود حسن روحانی شخصیتی محافظه کار و وفادار بود که «جمهوری اسلامی را در مسائل سیاست داخلی و خارجی به چالش نکشید». ولی با توجه به انتقاداتی که نسبت به عملکرد وی در مقام ریاست جمهوری وجود داشت، مدتی بود این سؤال ایجاد شده بود که آیا او نامزد خوبی برای جانشینی آقای خامنه ای هست یا خیر
رقیب اصلی رئیسی، مجتبی پسر 55 ساله آقای خامنه ای است که به دلیل ایجاد تصور حکومت موروثی سلطنتی، احتمال زیادی برای رهبری او نمی رود. به گفته شای خطیری عضو ارشد مؤسسه تحقیقاتی یورک تاون، رهبران ایران حکومت موروثی شاهنشاهی را نامشروع می دانستند، بنابراین «به سختی می توانند ایده یک رهبری موروثی را به مردم بقبولانند»
فوت رئیسی می تواند مسیر ساده تری را برای جانشینی مجتبی خامنه ای فراهم کند ولی در نهایت این مجلس خبرگان است که تصمیم خواهد گرفت و ممکن است برخلاف انتظارها یکی از افراد خود را به عنوان رهبر آینده تعیین کند، یا دستور به رهبری شورایی دهد
به گفته آقای واعظ «رهبر انقلاب سخت تلاش کرده بود که رئیسی را به عنوان جانشین بالقوه خود معرفی کند و پیش بینی ناپذیری نظام را کاهش دهد»، اکنون همه آن نقشه ها نقش برآب شده و همه به خانه اول برگشته اند. حالا در شرایطی که جمهوری اسلامی با شدیدترین بحران مشروعیت در داخل مواجه است، مقامات نظام باید از بین خود یکی را برای جانشینی رهبری انتخاب کنند
در مورد انتخابات ریاست جمهوری که قرار است ظرف 50 روز آینده برگزار شود، نگرانی بابت بی تفاوتی مردم وجود دارد. به گفته کارشناسان، نظام با سرکوب مخالفان از جمله زنان معترض به حجاب اجباری، روز به روز بر فاصله خود با مردم افزوده است. با رد صلاحیت هر نامزد منتقدی که همچنان به نظام پایبند است، انتخابات به سیرک تبدیل شده است. در چنین شرایطی جمهوری اسلامی به جای تلاش برای کسب مشروعیت مردمی، روی همنوایی ایدئولوژیک در بین سران مملکت تمرکز کرده است
این رویکرد سبب بی تفاوتی مردم شده است؛ 10 روز پیش بود که انتخابات دور دوم مجلس شورای اسلامی برگزار شد و کمتر از 10% واجدین شرایط در تهران به پای صندوق های رأی رفتند. به گفته آقای واعظ «تمام چیزی که اکنون حکومت به ان توجه دارد، انتقال آرام قدرت به رهبر بعدی است»
به گفته خانم گرانمایه دولت جدید «وارث اقتصادی شکست خورده است و با مردمی سروکار دارد که به شدت از جمهوری اسلامی ناامید شده اند». در سیاست خارجی نیز چالش های زیادی وجود دارد؛ ایران و اسرائیل ماه آوریل مستقیما به یکدیگر حمله کردند. اسرائیل درحال مبارزه با نیروهای نیابتی ایران –حماس و حزب الله- است و ایران از حوثی های یمن که به کشتی ها در دریای سرخ حمله می کنند، حمایت می کند
ایران مذاکراتی با آمریکا در مورد کاهش تنش های منطقه و آینده برنامه هسته ای خود داشته است؛ مرگ آقای رئیسی این مذاکرات را تهدید می کند
تریتا پارسی کارشناس ایران در مؤسسه کوئینسی می گوید: «درست است که واشنگتن به رئیسی علاقه ای ندارد، ولی مرگ او باعث خواهد شد که شاهد بی ثباتی در ایران در زمان بدی باشد و همین امر کاخ سفید را نگران می کند»
از زمان فروپاشی توافق هسته ای در سال 2018 که با خروج ترامپ از برجام رخ داد، ایران به سمت غنی سازی بیشتر حرکت کرده و این امر سبب ایجاد تنش هایی بین ایران و آژانس بین المللی انرژی اتمی شده است. ایران همچنین آشکارا به سمت همسویی بیشتر با رقیبان آمریکا –چین و روسیه- گام برداشته است.
پکن و مسکو علیرغم تحریم های بین المللی، نفت ایران را می خرند و اقتصاد ایران را سرپا نگه می دارند. به گفته تحلیلگران، ایران از حامیان مهم روسیه در جنگ اوکراین بوده و در ازای کمک در طراحی موشک، به آن کشور پهپاد و موشک های بالستیک داده است
در این میان سپاه با استفاده از کهولت سن آقای خامنه ای و ترس نظام از بی ثباتی داخلی، در امور هسته ای و منطقه ای خواسته های خود را پیش برده و بر قدرت خود افزوده است. سؤال بزرگ این است که آیا سپاه که درحال حاضر بازیگر اصلی اقتصادی در داخل ایران است، در صحنه سیاسی نیز به بازیگر اصلی بدل خواهد شد؟
مرگ رئیسی صحنه سیاست ایران را پیچیده تر می کند
رئیس جمهور، وزیر امور خارجه و چند مقام بلندپایه دیگر روز یکشنبه بر اثر سقوط بالگرد در منطقه ای کوهستانی در شمال غرب ایران جان خود را از دست دادند
ابراهیم رئیسی چهره ای فوق محافظه کار بود که سال 2021 توسط آقای خامنه ای به عنوان رئیس جمهور ایران انتخاب شد. وی قبل از انتخاب به این سمت، سابقه ای طولانی در قوه قضائیه داشت
عملکرد اقتصادی رئیسی در سه سال گذشته ناامیدکننده بود. او نتوانست به هیچیک از وعده های خود –از جمله کاهش تورم 50 درصدی و ساخت 4 میلیون خانه جدید برای افراد کم درآمد- عمل کند
در عرصه سیاست خارجی رئیسی وعده داد بود که با آمریکا برای بازگشت به توافق هسته ای مذاکره کند ولی رویکرد او موفقیت آمیز نبود و مذاکرات به بن بست خورد
درگذشت رئیسی باعث جنگ شدید قدرت در میان جناح های مختلف محافظه کار و میانه رو خواهد شد. مهمترین مسئله پیش روی ایران و به ویژه محافظه کاران این است که چه کسی جانشین رهبر خواهد شد
آقای خامنه ای سال 2016 رئیسی را به سمت ریاست استان قدس رضوی منصوب کرد؛ سمتی که باعث شد وی بر حرم امام رضا و دارایی های عظیم آن که به دهها میلیارد دلار می رسد، مسلط شود. بسیاری این تصمیم را نشانه ای مبنی بر موافقت رهبر با جانشینی رئیسی دانستند
درست بودن این تفسیر زمانی تقویت شد که بلافاصله پس از انتصاب رئیسی، فرماندهان ارشد سپاه به دیدار رئیسی در مشهد رفتند و با او دیدار کردند. این اولین نشانه تمایل فوق محافظه کاران به رهبری رئیسی بود. پس از آن رئیسی با حمایت رهبر و پسرش مجتبی، در انتخابات ریاست جمهوری سال 2017 شرکت کرد ولی از روحانی شکست سختی خورد
پایگاه اصلی حامیان رئیسی در جبهه پایداری –گروهی متشکل از پیروان مصباح یزدی- بود. گرچه این جبهه همیشه وفاداری خود را به آقای خامنه ای اعلام کرده، ولی در چند سال گذشته شکاف هایی بین آنها و نزدیکان بیت رهبری از جمله مجتبی خامنه ای ایجاد شده است
این شکاف ها در انتخابات اخیر مجلس ایران که اسفند ماه برگزار شد، شفاف تر شد؛ زمانی که (حداد عادل) پدر همسر مجتبی خامنه ای همصدا با برخی از بلندگوهای سپاه، از جبهه پایداری انتقاد کرد
انتخابات اخیر مجلس همزمان با انتخابات خبرگان رهبری برگزار شد و شورای نگهبان از حضور روحانیون میانه رو مانند حسن روحانی در انتخابات جلوگیری کرد. این امر زمینه را برای انتخاب رهبر آینده از بین جناح های مختلف محافظه کار فراهم کرده است. پیشتر از مجتبی خامنه ای و ابراهیم رئیسی به عنوان جانشینان احتمالی رهبری نام برده می شد ولی جانشین رهبر می تواند یک نامزد در سایه مانند غلامحسین اژه ای باشد. اژه ای اخیرا به طور ضمنی رئیسی را به دلیل فساد اقتصادی وزیرانش مورد انتقاد قرار داده بود
برخی در ایران بر این باور هستند که کمک بیت رهبری برای رئیس جمهور شدن رئیسی، در واقع تله ای بود که برای نشان دادن بی کفایتی وی گذاشته شده بود و عملکرد نامطلوب اقتصادی دولت، در کنار فساد گسترده، شانس او را برای رسیدن به رهبری به شدت زیر سؤال برده بود
طبق قانون اساسی ایران، انتخابات سراسری برای انتخاب رئیس جمهور بعدی باید ظرف 50 روز پس از درگذشت رئیسی برگزار شود. تنها 30 تا 40 درصد واجدین شرایط در انتخابات اخیر مجلس شرکت کردند. مشارکت اندک مردم باعث نگرانی بسیاری شده است زیرا نخبگان حاکم همواره مشارکت بالای رأی دهندگان را نشانه ای از مشروعیت نظام سیاسی می دانستند. حال سؤال این است که آیا رهبر از فرصت فوت رئیسی برای برگزاری انتخابات آزادانه تر با امید به تقویت مشروعیت نظام استفاده خواهد کرد؟
همچنین باتوجه به اینکه مهمترین دلیل ریاست جمهوری رئیسی، وفاداری وی به آقای خامنه ای بود، سؤال دوم این است که کاندیدای مورد نظر رهبر در انتخابات اتی کیست؟ چهره های زیادی در بین محافظه کاران وجود دارد ولی هیچکدام بدون حمایت رهبر نمی توانند قدم پیش بگذارند و هنوز مشخص نیست که او از چه کسی حمایت می کند
سؤال بعد این است که مرگ رئیسی چه تأثیری روی جانشینی آقای خامنه ای خواهد داشت؟ آیا نامزدهای جدیدی مطرح خواهند شد؟ آیا مرگ رئیسی به احتمال جانشینی فرد میانه روتری منجر می شود؟ نقش سپاه در انتخاب جانشین چه خواهد بود؟
باتوجه به پیچیده بودن سیاست در ایران، یافتن پاسخ این سؤالات راحت نیست ولی با توجه به برهه حساس کنونی که جنگ در غزه ادامه دارد و جنگ پنهان ایران و اسرائیل آشکار شده است، تردیدی وجود ندارد که آنچه در ایران اتفاق می افتد بر کل خاورمیانه بازتاب خواهد داشت
پمپاژ ایدئولوژی به رگ های نظام
درگذشت ناگهانی ابراهیم رئیسی رئیس جمهور ایران، جمهوری اسلامی را در هاله ای از ابهام فرو برده است.
سقوط بالگرد حامل رئیسی یک هفته پس از برگزاری دور دوم انتخابات پارلمانی در ایران افتاق افتاد. بر اساس قانون اساسی، محمد مخبر معاون اول رئیس جمهور به عنوان رئیس جمهور انتقالی منصوب شده و انتخابات 50 روز دیگر برگزار می شود. اکنون تمرکز نظام روی انتخابات 28 ژوئن است و تحلیلگران سیاسی منتظر هستند ببینند که آیا شورای نگهبان برای برگزاری انتخابات رقابتی، چراغ سبز نشان می دهد یا خیر
در هفته های آینده و در آستانه چهاردهمین انتخابات ریاست جمهوری، احتمالا شاهد تشدید رقابت سیاسی در پشت درهای بسته خواهیم بود. از جمله گروههایی که امید دارند بتوانند این پست را بدست بگیرند، حامیان و شاگردان آقای مصباح موسوم به جبهه پایداری هستند
پایداری ها که پیشتر مورد تحقیر اصلاح طلبان و میانه روها بودند، در دوران آقای رئیسی به شهرت و قدرت رسیدند. از آنجا که رئیسی از وفاداران رهبر بود، به عقیده کارشناسان صعود پایداری ها بدون موافقت و رضایت رهبر ممکن نبوده است
از آنجا که کشور با سطوح بالایی از نارضایتی در داخل و با چالش های جدی در خارج مواجه است و رهبر نیز در سنین پیری به سر می برد، بسیاری از تحلیلگران از پیامد سلطه جبهه پایداری بر کشور و خفقانی که می تواند بر مردم تحمیل کند بیمناک هستند
جبهه پایداری به عنوان یک حزب سیاسی در سال 2011 در زمان ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد تأسیس شد. ایدئولوژی این حزب مبتنی بر پیروی دقیق از اصول انقلاب بود که با اندیشه های محافظه کارانه احمدی نژاد مطابقت داشت
این ایدئولوژی توسط آقای مصباح روحانی فوق محافظه کار شکل گرفت؛ اکثر اعضای مؤسس حزب، در حوزه های عملیه و مؤسسات مذهبی شاگردی آقای مصباح را کرده بودند
به گفته باربارا اسلاوین مدیر پروژه چشم انداز خاورمیانه: «مصباح یزدی علیه انتخابات صحبت می کرد و معتقد بود که کشور باید صرفا حکومتی مذهبی داشته باشد. وی نگرش ضد آمریکایی و ارزش های اجتماعی بسیار محافظه کارانه ای داشت معتقد به حجاب اجباری، استفاده از مجازات اعدام و... بود. مصباح سال 2021 درگذشت ولی ایده هایش همچنان ادامه دارد»
افکار مصباح یزدی همیشه مورد پسند رؤسای جمهور ایران نبوده است. به گفته سعید گلکار کارشناس مسائل ایران، زمانی که حسن روحانی در سال 2013 به قدرت رسید، سعی کرد جبهه پایداری را به حاشیه براند ولی در سالهای 2019 و 2020 انها دوباره وارد میدان شدند. در انتخابات 2020 مجلس را بدست گرفتند و در انتخابات ریاست جمهوری 2021 از رئیسی حمایت کردند. رئیسی از اعضای رسمی حزب نبود ولی به شدت مورد حمایت پایداری ها بود؛ آنها متحدان بسیار نزدیکی بودند. در زمان رئیسی، جبهه پایداری توانست نفوذ خود را در تشکیلات سیاسی گسترش دهد
این جبهه موفق شد در طول سالیان متمادی در نهادهای دولتی از جمله ارتش و سپاه نفوذ کند. به گفته گلکار «افراد این حزب معمولا کار تدریس و تلقین ایدئولوژی نظام را به نیروهای ارتش و سپاه برعهده دارند و از این طریق، نفوذ زیادی در سپاه بدست آورده اند»
در جریان اعتراضات زن، زندگی، آزادی، نمایندگان پایداری در مجلس نقش مهمی در تنظیم و تصویب قانون «حجاب و عفاف» ایفا کردند. این قانون مجازات زندان را برای زنانی که حجاب ندارند، افزایش داده و مجازات هایی را برای کارفرمایان، صاحبان سینما و مراکز خرید که قانون حجاب را اجرا نمی کنند، در نظر گرفته است
صحنه سیاست ایران برای مدتها در دست دو گروه اصلاح طلب و اصولگرا بود؛ ولی خروج آمریکا از برجام عملا اردوگاه اصلاح طلبان را درهم کوبید. محافظه کارانی که مخالف هرگونه توافق با «شیطان بزرگ» بودند، قدرت را در دست گرفتند و در زمان ریاست جمهوری رئیسی، به سمت راست افراطی چرخیدند
صعود جبهه پایداری در دور اول انتخابات مجلس در ماه مارس، توجه هفته نامه اکونومیست را به خود جلب کرد. اکونومیست با تمایز بین اصولگرایان عملگرا و گروهی از فوق محافظه کاران که از نظر ایدئولوژیک بسیار دگم هستند و روز به روز قدرتشان درحال افزایش است، نوشت: «اعضای جبهه پایداری برای ایران، همانند یهودیان فوق ارتدکس برای اسرائیل هستند»
این هفته نامه در ادامه با بیان اینکه اصولگرایان عملگرا از ضعف نظامی ایران در مقابل اسرائیل و آمریکا آگاه هستند، خاطرنشان کرد: «در گذشته فرماندهان سپاه اگر فکر می کردند همکاری با غرب باعث تقویت نظام می شود، آماده این همکاری بودند؛ ولی جبهه پایداری اینگونه نیست و به جنگ خود با غرب جنبه الهیاتی می دهد. دیدگاه ارتدکس های شیعه در مورد مبارزه با ظالمان ضد مسلمان، خطرات امنیتی را در منطقه افزایش می دهد»
آقای خامنه ای حرف نهایی را در تصمیم گیری های مهم نظامی می زند. احتیاط ذاتی او در 13 آوریل زمانی که ایران در انتقام بمباران سفارتش در دمشق توسط اسرائیل، به آن کشور حمله کرد، مشهود بود. حمله موشکی و پهپادی ایران پس از اخطار به اسرائیل و متحدانش انجام شد و کمترین آسیب را به جا گذاشت
اما باتوجه به کهولت سن آقای خامنه ای، تندروها می توانند تعادلی را که در روابط اسرائیل و ایران برقرار شده و از یک جنگ بزرگ جلوگیری کرده است، برهم بزنند
حمایت آقای خامنه ای از تندروها باعث شده است که گروههای جنگ طلبی مانند جبهه پایداری قدرت بسیاری بگیرند. به گفته اسلاوین: «همه جناح های دیگر از جمله محافظه کاران سنتی و چهره های عملگرا، کنار گذاشته شده اند؛ در چنین شرایطی به نظر می رسد پایداری ها آخرین بازماندگان بازی سیاسی در ایران هستند»
گلکار معتقد است که همه چیز طبق برنامه پیش رفته است. آقای خامنه ای برای اینکه روند جانشینی به سهولت و همواری پیش رود، برنامه ریزی کرده و برنامه ای که او از سال 2019 به اجرا دراورده، این بوده است که مطمئن شود دولت و دستگاههای اجرایی از نظر ایدئولوژیک با او همسو هستند. او می خواهد طول دوران حیات نظام و ایده هایش از خودش بیشتر باشد»
به گفته گلکار رئیس جمهور فقید ایران برای رهبر جانشین ایده آلی بود «آقای خامنه ای می خواهد فردی با همان ذهنیت، همان ایدئولوژی و همان نگاه سیاسی داشته باشد. مرگ ناگهانی رئیسی در سقوط بالگرد باعث شد در برنامه آقای خامنه ای وقفه بیفتد ولی او کسی را پیدا خواهد کرد که دیدگاه سیاسی و ایدئولوژی رئیسی را داشته باشد»
درحالی که کشور برای انتخابات ریاست جمهوری و انتصاب رئیس مجلس خبرگان آماده می شود، کارشناسان معتقدند که جبهه پایداری بهترین موقعیت را در بین جناح های سیاسی دارد. به گفته گلکار: «پایداری ها منسجم ترین و ایدئولوژیک ترین جناح در ایران هستند؛ به دلیل انسجام و ایدئولوژیک بودن، شکست دادن انها در مقایسه با دیگر گروهها بسیار دشوارتر است»
ولی این کشمکش های سیاسی برای اکثر ایرانیان اهمیت چندانی ندارد. به گفته اسلاوین: «مردم و به ویژه جوانان به کشمکش های سیاسی اهمیت نمی دهند. آنها با کل نظام مشکل دارند و هرکس را که به جمهوری اسلامی سوگند وفاداری خورده، از خود بیگانه می بینند. بنابراین این بازی درون نظام است؛ اکثر جوانان ایرانی صرفا به امرار معاش فکر می کنند و هرکس که بتواند راه مهاجرت را در پیش می گیرد»
با افزایش شکاف ایدئولوژیک بین مردم و حاکمان، کارشناسان هشدار می دهند که بعید است سلطه جبهه پایداری به نفع کشور و مردم رنج کشیده باشد. به گفته اسلاوین: «پایداری ها ممکن است از نردبان قدرت بالا بروند ولی با ادامه این روند، نظام در معرض گسست قرار می گیرد»
مترجم: فاطمه رادمهر
درج این مطالب به معنی تأیید اظهارات مطرح شده نبوده و صرفا به منظور آشنایی خوانندگان با نظرات مختلف صورت گرفته است
نظر شما