پرتو اخوت ایمانی و گرمای حاصل از آن، فاصله های بی معنای نژادی و اجتماعی را ذوب می سازد و وحدتی حقیقی میان اجزای جامعه ایجاد می کند، زندگی اجتماعی معنای انسانی می یابد و از روابط حیوانی مبتنی بر اصالت سود خارج می شود، پوچی ها و بیچارگی های ناشی از نداشتن هدف های والا رنگ می بازد، انسان به معنای فرد انسان از درک فلسفه وجودی خویش احساس آرامش می کند و رابطه او با دیگر انسان ها رابطه ای سراسر کمالات و فضائل می شود و زمینه سیر جامعه انسانی به سوی اهداف والای ایمانی فراهم می شود. اینگونه است که مقصد اهل ایمان یکی می شود و راه کمال را با ملازمت و همراهی و هماهنگی طی می کنند
ایمان وجود آدمی را رقیق می سازد و غلظت های او را لطیف می نماید. از این روست که پیوند ارواح مؤمنان و جان انان با یکدیگر چنان شدید و محکم است که اندوه هایی که گاه به دل انسان می نشیند و نمی داند منشأ آن چیست از اندوه دیگران است. جابر جعفی گوید: «خدمت امام باقر(ع) بودم که دلم گرفته شد به حضرت عرض کردم گاهی بدون اینکه مصیبتی به من رسد یا ناراحتی به سرم ریزد اندوهگین می شوم تا آنجا که خانواده و دوستم نیز اثر آن را در چهره ام مشاهده می کنند». حضرت فرمود: «آری ای جابر خدای عز و جل مؤمنان را از طینت بهشتی آفرید و از نسیم روح خویش در آنان جاری ساخت از این روست که مؤمن برادر پدر و مادری مؤمن است پس هرگاه به یکی از ارواح در شهری اندوهی رسد آن روح دیگر اندوهگین شود زیرا از جنس اوست»
هرچه دایره انسانیت آدمی و ایمان الهی وسیع تر شود پیوند انسان با دیگر انسان ها و با اهل ایمان قوی تر می گردد. ایمان تنها امری درونی و شخصی نیست بلکه نشانه بودنش در نمودهای عینی و عملی است و نشانه کمالش در جلوه های اجتماعی چنانکه از پیشوایان معصوم چنین نقل شده است: «حقیقت ایمان بنده کامل نمی شود تا وقتی که برادرش را دوست بدارد»
چنین محبت ایمانی بستر حرکت صحیح اجتماعی است زیرا انسان نیازمند امنیت اجتماعی همه جانبه است و مهم ترین عامل تحقق صحیح آن، پیوند انسان هایی است که با جان و دل به یکدیگر محبت می کنند و در راه امنیت و راحت یکدیگر گام می زنند
عوامل دوستی محبت مسئولیت و پیوستگی
در سیره پیشوایان و آموزه های آنان مجموعه ای از عوامل مطرح شده است که سبب تقویت دوستی و محبت اهل ایمان می گردد و به وسیله آنها مسئولیت مؤمنان نسبت به یکدیگر و پیوند آنان با هم معنا می یابد در اینجا به مهمترین این عوامل اشاره می شود:
مهرورزی عطوفت و گرامی داشتن یکدیگر
قرآن کریم پیامبر اکرم(ص) و پیروان آن حضرت را با وصف مهرورزی و رحمت و عطوفت نسبت به یکدیگر معرفی می کند و لازمه پایبندی به سیره نبوی قرار گرفتن در چنین دایره ای است: «محمد (ص) رسول خداست و کسانی که با اویند... با یکدیگر مهربانند»
پیشوایان دین به همین جهت گیری سفارش کرده اند چنانکه امام صادق (ع) فرمود: «از خدا پروا کنید و برادرانی خوش رفتار باشید به خاطر خدا با هم دوستی کنید و پیوستگی داشته باشید و به هم مهر ورزید»
چرخ آسیای جامعه ایمانی، با محبت و پیوستگی و حفظ کرامت ها و حرمت ها می گردد و به همین سبب رحمت های واسعه الهی شامل حالشان می شود
براوردن نیازهای یکدیگر و تلاش در راه آن
محبت واقعی میان آدمیان و اهل ایمان، آنان را به برآوردن نیازهای یکدیگر سوق می دهد و با چنین روابط انسانی و ایمانی محبت ها افزون می گردد. پیشوایان حق آنقدر به این امر اهمیت می دادند که یاران و پیروان خود را با تأکیدهای شگفت بدان سفارش می کردند و به آنان می آموختند که محبوب ترین کارها نزد خداوند گام زدن در راه رفع نیازهای ادمیان و اهل ایمان و تلاش در این مسیر است. از امام صادق(ع) چنین روایت شده است: «براوردن نیاز یک مؤمن نزد خداوند از بیست حجی که در هریک از انها صدهزار دینار یا درهم خرج شود بهتر است»
در این اموزه ها نه تنها برآوردن و رواساختن نیازهای یکدیگر چنین گرانقدر و با ارزش معرفی شده است که گام زدن در این راه و تلاش نمودن در این جهت نیز همین گونه است. در حدیث امام باقر(ع) آمده است: «بی گمان وقتی به مؤمن نیازی از برادرش عرضه می شود که نمی تواند انجام دهد ولی بدان همت می گمارد و دل می بندد خدای تبارک و تعالی او را به سبب همتش به بهشت وارد می کند»
مواسات
از جمله وظایف بسیار مهم اهل ایمان نسبت به یکدیگر مواسات و یاری کردن یکدیگر و شریک ساختن در مال تا حد برابری است امام صادق(ع) فرمود: «از جمله حقوق مؤمن بر مؤمن دوستی قلبی او و مواسات مالی با اوست»
فریادرسی و گشودن گرفتاری یکدیگر
اهل ایمان در چنان پیوندی با یکدیگرند که گرفتاری هریک گرفتاری همه است و جامعه ایمانی آن جامعه ای نیست که عده ای در آن از فرط مشکلات زندگی درمانده شده اند و عده ای نیز در پی زندگی و عافیت خویشند. پیشوایان حق درباره فریادرسی مسلمانان نسبت به یکدیگر و گشودن گرفتاری های درماندگان سفارش های اکید کرده و اهل ایمان را به اقدام در این باره فرا خوانده اند امام صادق(ع) از رسول خدا(ص) نقل کرده است که فرمود: «هرکه صبح کند و به امور مسلمانان اهتمام نداشته باشد از مسلمانان نیست و هرکه بشنود کسی از انان فریادرسی خواهد و او را پاسخ ندهد نیز از مسلمانان نیست»
شاد کردن مؤمن
جان اهل ایمان چنان با هم پیوند خورده است که مانند یک وجودند و اندوه هریک اندوه همه و شادی هریک شادی همگان است
حضرت باقر(ع) روایت کرده است که رسول خدا(ص) فرمود: «هرکس مؤمنی را شاد سازد به یقین مرا شاد ساخته است و هرکس مرا شاد سازد به راستی که خدا را شاد کرده است»
بالطبع عرصه شاد ساختن اهل ایمان گوناگون است ولی شادی واقعی انان زمانی است که در سایه آزادی و دادگری زندگی کنند و بتوانند به درستی دینداری نمایند و با ارجمندی به سوی مقاصد خویش سلوک کنند. این چنین است که شادی حقیقی تحقق می یابد و سرور عاطفی و عقلی و روحی توأم می شود. بنابر آموزه های پیشوایان دین تلاش در این جهت از جمله وظایف اهل ایمان است تلاش برای اینکه همه مؤمنان و همه مردمان به شادی حقیقی دست یابند که این بهترین تلاش هاست
دیدار اهل ایمان
از جمله اموری که سبب تحکیم پیوند مؤمنان است دیدار انان از یکدیگر برای خداست این دیدارها و معاشرت ها موجب تحکیم اصل اخوت و آن نقشی که باید داشته باشد می شود که مؤمن آینه مؤمن، چشم او و هادی اوست. رابطه آنان رابطه اصلاح و هدایت است امام صادق(ع) فرمود: «هیچ مسلمانی به دیدار برادر مسلمان خود نرود مگر آنکه خدای عز و جل وی را ندا دهد که ای زائر پاک گشتی و پاک شد بهشت برای تو»
گرد آمدن و مذاکره و گفتگوی اهل ایمان
گذشته از آنکه لازم است اهل ایمان به دیدار یکدیگر روند و از یاد هم غافل نشوند و ان را وسیله ای برای اصلاح خویش و روابط اجتماعی قرار دهند لازم است در این دیدارها به مذاکره و گفتگو بنشینند و به چیزی فراتر از دیدار صرف دست یابند این دیدارها را به گردهمایی و انجمن و جلساتی با هدف اصلاحگری تبدیل کنند
امام صادق(ع) به یاران خود می فرمود: «از خدا پروا کنید و برادرانی نیک رفتار باشید به خاطر خدا با هم دوستی کنید و پیوستگی داشته باشید و به هم مهر ورزید به دیدار و ملاقات یکدیگر روید و امر ما را مورد مذاکره قرار دهید و آن را زنده دارید»
می توان گفت احیای امر ائمه احیای حقیقت دین، احیای ورابط انسانی و بازگشت به سیره نبوی بوده است همان چیزی که دشمنان سعادت ادمیان از آن وحشت دارند
دست دادن با یکدیگر
سیره رسول خدا(ص) چنین بود که با همه مردمان دست می داد و آنان را احترام می نمود چنانکه سیره نویسان در این باره نوشته اند: «پیامبر(ص) با ثروتمند و نادار یکسان مصافحه می کرد و دست خود را نمی کشید تا طرف دست خود را بکشد»
رسول خدا(ص) بر روابط اجتماعی صمیمانه و آکنده از دوستی و کرامت ورزی تأکید می نمود و از دیدگاه آن حضرت فشردن دست ها نمایش پیوند جان ها و سبب یگانگی قدم ها در راه ساختن جامعه ای نوین بود
*برگرفته از کتاب سیره نبوی منطق عملی؛ نوشته دکتر مصطفی دلشاد تهرانی
نظر شما