خداوند در قرآن میفرماید: «وَقالَ رَبُّكُمُ ادْعُوني أَسْتَجِبْ لَكُمْ؛[1]و خدای شما فرمود، مرا بخوانید تا (دعاى) شما را اجابت کنم».
و در حدیث شریف آمده است: «إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى عَوَّضَ الْحُسَيْنَ (عليه السلام) مِنْ قَتْلِهِ أَنْ جَعَلَ الْإِمَامَةَ فِي ذُرِّيَّتِهِ وَالشِّفَاءَ فِي تُرْبَتِهِ وَإِجَابَةَ الدُّعَاءِ عِنْدَ قَبْرِهِ»؛[2]خدای متعال در برابر کشته شدن امامحسین(ع) چهار خصوصیت به ایشان عطا فرمود: 1. شفاء را در تربت او قرار داد، 2. دعا را تحت قبه شریف ایشان مستجاب میکند، 3. نسل امامان را از ذریه ایشان قرار داد، 4. روزهای زائرین از عمر ایشان محسوب نمیشود.
حال با توجه به آیه و روایت، سؤالی که برخی افراد میپرسند این است: چرا ما به درگاه خدای متعال دعا میکنیم ولی مستجاب نمیشود؟ یا تحت قبه شریف دعا میکنیم، ولی مستجاب نمیگردد؟ همچنین از تربت مقدس میخوریم و شفایی حاصل نمیشود؟
به این سؤال به شکلهای مختلف میشود جواب داد:
اول: دعا اقتضای اجابت دارد ولی دارای مراتب و درجات است
دعا اقتضا و ضرورت اجابت را دارد، اما به صورت حقیقت تشکیکیه است؛ یعنی صدق این قاعده بر افرادش شدت و ضعف داشته و دارای مراتب و درجات است. گاهی این اقتضا به صددرصد میرسد، مثلا در دعای معصومین(ع) و گاهی به نود درصد میرسد، مثلا در دعای اولیای الهی، و گاهی به یک درصد یا یک در هزار یا یک در میلیون میرسد، مثلا در دعای گناهکاران با توجه به اختلاف درجاتشان. پس این قاعده درجات دارد ولی همچنان صادق است.
مثال: به موجب آتش حریق اتفاق میافتد، یعنی آتش علت حریق است اما اگر بدن یا پارچه به ماده ضد حریق آغشته باشد، دیگر نخواهد سوخت و این قاعده (آتش علت حریق است) به دلیل وجود مانع، لازمالاجرا نخواهد بود. پس آیا این به معنای نامعتبر بودن قاعده است؟ خیر، زیرا اگر ما فرض کنیم که میلیونها پارچه- به جز یکی- با ماده عایق پوشانده شده باشند، همچنان قاعده صادق و معتبر میماند حتی اگر مقدار چیزی که میسوزد به حداقل برسد.
دوم: دعا اقتضای اجابت دارد ولی به شرط وجود همه شرایط و عدم موانع
دعا ضرورت و اقتضای اجابت دارد اما علت تامه برای اجابت نیست، بلکه برای اجابت شرایط دیگری باید جمع شود و موانعی باید برطرف گردد.
مثلا قطع رحم کردن سبب کوتاهی عمر میشود و در مقابل، دعا یا تربت سبب شفا و طول عمر میشود، حال اگر شخص در زمان واحد هر دو عمل را انجام دهد، به دلیل تزاحم هر دو مقتضی، نتیجه نهایی بسته به درجه و شدت دو علت متفاوت خواهد بود.
مثلا گفته میشود: داروی آنتیبیوتیک برای درمان آنفلوانزا است، حال اگر شخص ساعتها در هوای سرد بدون لباس کافی قرار گرفت، این عامل بیماریزا بر اثر شفابخشی دارو غلبه کرده و اثر دارو را خنثی خواهد کرد.
مثال دیگر: استریل کنندهها التیام بخش زخم خواهند بود ولی در صورتی که آلودگیهای جدید بر زخم وارد نشود.
دعا میکنیم و نافرمانی میکنیم!
مشکل ما این است که ما خدا را سحرگاهان میخوانیم، تحت قبه مطهر یا در خانه خدا دعا میکنیم، یا تربت امامحسین(ع) را میخوریم، ولی در همان حال آلودگیها ما را احاطه کردهاست! مثلا به همسر یا به همسایه و یا به زیردست ظلم میکنیم، پس چگونه دعای ما مستجاب شود؟ گاهی افرادی هستند که حقالناس به گردنشان است، مالی را دزدیده یا غصب کردهاند، رشوه گرفته یا اختلاس کردهاند، دینی دارند که ادا نکردند، آبروی کسی را بردند، مؤمنی را متهم کردند، پس چگونه دعای آنها مستجاب شود؟!
«اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِي الذُّنُوبِ الَّتِي تَحْبِسُ الدُّعَاءَ؛خدایا! بیامرز برایم آن گناهانی را که دعا را باز میدارند»[3]؛ «وَأَعُوذُ بِكَ مِنَ الذُّنُوبِ الَّتِي تَحْبِسُ الدُّعَاءَ»[4] و «فأسألك بعزتك أن لا يحجب عنك دعائي سوء عملي وفعالي؛ به عزّتت قسم، از تو میخواهم که بدیِ کردارم، مانعِ [پذیرش] دعای من از درگاه تو نشود». این دعاها را باید همواره قبل و همراه و بعد از بیان حاجت به یاد داشته باشیم، و آنچه را که مربوط به حقالله است، مثل (نماز و روزه و خمس و حج و... ) بجا آوریم.
امر به معروف و نهی از منکر نیز عامل مهمی در گشایش امور است، در این خصوص گفته شده است که: «لَا تَتْرُكُوا الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّهْيَ عَنِ الْمُنْكَرِ فَيُوَلِّيَ اللَّهُ أَمْرَكُمْ شِرَارَكُمْ ثُمَّ تَدْعُونَ فَلَا يُسْتَجَابُ لَكُمْ عَلَيْهِمْ[5]؛ امر به معروف و نهى از منكر را رها مكنيد كه در اين صورت بدان شما زمام امورتان را به دست مى گيرند و آن گاه هر چه دعا كنيد، مستجاب نخواهد شد.»
همچنین کسی که شکم خود را با لقمه حرام یا شبهناک پر کرده، یا قلبش مملو از کینه و حسد نسبت به مؤمنین است و یا عجب و تکبر و غرور درونش را فراگرفته، چگونه انتظار دارد که دعایش اجابت شود؟!
امامباقر(ع) میفرماید: «إِنَّ الْعَبْدَ يَسْأَلُ اللَّهَ الْحَاجَةَ فَيَكُونُ مِنْ شَأْنِهِ قَضَاؤُهَا إِلَى أَجَلٍ قَرِيبٍ أَوْ إِلَى وَقْتٍ بَطِيءٍ فَيُذْنِبُ الْعَبْدُ ذَنْباً فَيَقُولُ اللَّهُ تَبَارَكَ وَتَعَالَى لِلْمَلَكِ لَا تَقْضِ حَاجَتَهُ وَاحْرِمْهُ إِيَّاهَا فَإِنَّهُ تَعَرَّضَ لِسَخَطِي وَاسْتَوْجَبَ الْحِرْمَانَ مِنِّي[6]؛ بنده حاجتى را از خداوند مى خواهد و از شأن خداست كه آن را در آينده اى نزديك يا با تأخير برآورده سازد؛ اما بنده بعدا مرتكب گناهى مى شود . پس، خداوند تبارك و تعالى به فرشته مى گويد: حاجت او را براورده نکن و او را محروم گردان؛ زيرا او خود را در معرض خشم من نهاد و مستوجب محروميت از سوى من شد» .
و در قرآن کریم آمده است: «وَأَوْفُوا بِعَهْدي أُوفِ بِعَهْدِكُمْ[7]؛ و به عهد من وفا کنید تا به عهد شما وفا کنم»؛ و همانا آن وفای عهدی را که خداوند از ما خواسته اطاعت او و عدم معصیت است، که اطاعتش شرایط استجابت را فراهم کرده و معصیتش موانع استجابت را ایجاب میکند. پس اگر میخواهی 100% لطف الهی در اجابت دعا شامل حالت شود، بر تو است اطاعت مطلق از خدای تعالی و 100% دوریگزیدن از معصیت خداوند. در این خصوص در حدیث قدسی آمده است:
«يَا ابْنَ آدَمَ أَنَا غَنِيٌّ لَا أَفْتَقِرُ أَطِعْنِي فِيمَا أَمَرْتُكَ أَجْعَلْكَ غَنِيّاً لَا تَفْتَقِرْ. يَا ابْنَ آدَمَ أَنَا حَيٌّ لَا أَمُوتُ أَطِعْنِي فِيمَا أَمَرْتُكَ أَجْعَلْكَ حَيّاً لَا تَمُوتُ. يَا ابْنَ آدَمَ أَنَا أَقُولُ لِلشَّيْءِ كُنْ فَيَكُونُ، أَطِعْنِي فِيمَا أَمَرْتُكَ أَجْعَلْكَ تَقُولُ لِلشَّيْءِ كُنْ فَيَكُونُ[8]؛ اى فرزند آدم!من غنى هستم و احساس نياز نمىكنم،تو در فرمانهايم مرا اطاعت كن تا تو را غنى گردانم و نيازمند نشوى.اى فرزند آدم!من زندهاى هستم كه نمىميرم،در فرمانهايم اطاعتم نما تا تو را زندهاى گردانم كه نميرى.اى فرزند آدم!من به هر چيزى بگويم باش،موجود مىشود،تو در فرمانهايم طاعتم كن تا تو را به مقامى برسانم كه به هر چه گفتى باش،موجود شود.»
بیست و پنج شرط استجاب دعا
1- معرفت خدای متعال
امام موسی بن جعفر علیه السلام می فرماید: «قَالَ قَوْمٌ لِلصَّادِقِ (عليه السلام) نَدْعُو فَلَا يُسْتَجَابُ لَنَا؟ قَالَ: لِأَنَّكُمْ تَدْعُونَ مَنْ لَا تَعْرِفُونَهُ[9]؛ قومی به امام صادق(ع) گفتند: ما دعا میکنیم اما مستجاب نمیشود؟ ایشان فرمودند: زیرا کسی را میخوانید که نمیشناسید.»
و خدای متعال فرموده: «وَما قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ وَالْأَرْضُ جَميعاً قَبْضَتُهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَالسَّماواتُ مَطْوِيَّاتٌ بِيَمينِهِ[10]؛ آنها خدا را آن گونه که شایسته است نشناختند، در حالی که تمام زمین در روز قیامت در قبضه اوست و آسمانها پیچیده در دست او؛ خداوند منزّه و بلندمقام است از شریک هایی که برای او میپندارند»
از روایات استفاده میشود که شرط اول در استجابت دعا معرفت خدای متعال است. معرفت دارای درجات و مراتب است و میزان شناخت در اجابت دعا نقش دارد. پس باید در کسب هر چه بیشتر معرفت الهی در حد توان تلاش کرد. باید از طریق تفکر در آفاق و انفس، از طریق تدبر در آیات قرآن و ادعیه، مطالعه (صحیفهسجادیه, نهجالبلاغه, اصولکافی(باب توحید) و....) به شناخت صفات جلال و جمالش، آیات قدرتش و وفور نعمات و احسانش پی برد.
2- خالص شدن برای خدا
«فَادْعُوا اللَّهَ مُخْلِصينَ لَهُ الدِّينَ[11]؛ پس خدا را بخوانید در حالی که دین را برای او خالص کرده باشید».
قلب را از شرک (جلی و خفی) و ریاء و سمعه و... پاک کرده و خود را خالص برای او گردانید.
امیرمؤمنان(ع) در سفارش به فرزندش محمدبنحنفیه میفرماید: «وَأَخْلِصِ الْمَسْأَلَةَ لِرَبِّكَ فَإِنَّ بِيَدِهِ الْخَيْرَ وَالشَّرَّ وَالْإِعْطَاءَ وَالْمَنْعَ وَالصِّلَةَ وَالْحِرْمَانَ[12]؛خواستهات را برای خدا خالص کن که خیر و شر، عطا و منع، پاداش و حرمان همه به دست اوست.»
3و4- اقبال با قلب، یقین به اجابت
امام صادق علیه السلام می فرماید: «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ لَا يَسْتَجِيبُ دُعَاءً بِظَهْرِ قَلْبٍ سَاهٍ فَإِذَا دَعَوْتَ فَأَقْبِلْ بِقَلْبِكَ ثُمَّ اسْتَيْقِنْ بِالْإِجَابَةِ[13]؛ خداوند عزّ و جلّ دعايى را كه از دلى غافل و بى توجه سرزند، اجابت نمى كند. پس هرگاه دعا كردى، با دلت [به خدا] روى آر، و يقين بدان كه در اين صورت دعايت مستجاب مى شود»
از روایات استفاده میشود که (اقبال به قلب) و (یقین به اجابت) دو شرط استجابت دعا است و توجه نداشتن و غفلت مانع از اجابت می شود. اقبال مربوط به قلب است و یقینی که مربوط به عقل است نیز باید افزایش یابد، تا جایی که امام صادق(ع) میفرماید: «إذا دَعَوتَ فَأقبِلْ بقَلبِكَ، و ظُنَّ حاجَتَكَ بالبابِ[14] ؛ هر گاه دعا مى كنى با دل [به خدا] روى آر و چنين پندار كه حاجت و خواسته تو بر در خانه است»
5و6-خضوع در برابر خداوند، تضرع به او
(خضوع به درگاه الهی) و (تضرع به درگاهش) دو شرط دیگر استجابت دعاست.
خدای متعال میفرماید: «فَمَا اسْتَكانُوا لِرَبِّهِمْ وَما يَتَضَـرَّعُونَ[15]؛ امّا آنان نه در برابر پروردگارشان تواضع کردند، و نه به درگاهش تضرّع میکنند!»، از امام باقر(ع) در مورد این آیه سؤال شد، ایشان فرمود:« استکانت: خضوع در پیشگاه او است، و تضرع: بالا بردن دستها و خواستن نیاز همراه با لابه و التماس است[16].»
امیرمؤمنان(ع) می فرماید: «بُكَاءُ الْعُيُونِ وَخَشْيَةُ الْقُلُوبِ مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ تَعَالَى فَإِذَا وَجَدْتُمُوهَا فَاغْتَنِمُوا الدُّعَاءَ وَلَوْ أَنَّ عَبْداً بَكَى فِي أُمَّةٍ لَرَحِمَ اللَّهُ تَعَالَى تِلْكَ الْأُمَّةَ لِبُكَاءِ ذَلِكَ الْعَبْدِ[17]؛ گریه چشمها و خشوع دلها از رحمت خدای تعالی است، پس هر گاه بدان حال دست یافتید، از این فرصت برای دعاکردن استفاده کنید، که هر گاه بندهای در میان قومی گریان شود، به برکت دعای او رحمت خداوند همه را فراگیرد.»
7-حمد و ثنای الهی
امام صادق(ع) میفرماید: «إِذَا طَلَبَ أَحَدُكُمُ الْحَاجَةَ فَلْيُثْنِ عَلَى رَبِّهِ وَلْيَمْدَحْهُ فَإِنَّ الرَّجُلَ إِذَا طَلَبَ الْحَاجَةَ مِنَ السُّلْطَانِ هَيَّأَ لَهُ مِنَ الْكَلَامِ أَحْسَنَ مَا يَقْدِرُ عَلَيْهِ، فَإِذَا طَلَبْتُمُ الْحَاجَةَ فَمَجِّدُوا اللَّهَ الْعَزِيزَ الْجَبَّارَ وَامْدَحُوهُ وَأَثْنُوا عَلَيْهِ، تَقُولُ: يَا أَجْوَدَ مَنْ أَعْطَى وَيَا خَيْرَ مَنْ سُئِلَ يَا أَرْحَمَ مَنِ اسْتُرْحِمَ يَا أَحَدُ يَا صَمَدُ، يَا مَنْ لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ وَلَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُواً أَحَدٌ، يَا مَنْ لَمْ يَتَّخِذْ صَاحِبَةً وَلَا وَلَداً، يَا مَنْ يَفْعَلُ مَا يَشَاءُ وَيَحْكُمُ مَا يُرِيدُ وَيَقْضِي مَا أَحَبَّ يَا مَنْ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ يَا مَنْ هُوَ بِالْمَنْظَرِ الْأَعْلَى يَا مَنْ لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ، يَا سَمِيعُ يَا بَصِيرُ، وَأَكْثِرْ مِنْ أَسْمَاءِ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ فَإِنَّ أَسْمَاءَ اللَّهِ كَثِيرَةٌ وَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ وَقُلِ اللَّهُمَّ أَوْسِعْ عَلَيَّ مِنْ رِزْقِكَ الْحَلَالِ مَا أَكُفُّ بِهِ وَجْهِي، وَأُؤَدِّي بِهِ عَنْ أَمَانَتِي وَأَصِلُ بِهِ رَحِمِي وَيَكُونُ عَوْناً لِي فِي الْحَجِّ وَالْعُمْرَةِ[18]؛ هر گاه یکی از شما حاجتی داشت، پس ابتدا کند به حمدوثنای الهی، زیرا شخص حاجتمند وقتی میخواهد در حضور شخص بزرگی ابراز حاجت کند، با تمجید از او سخن را آغاز میکند، پس در ابتدای حاجت خدای عزیزو جبار را مدحو ثنا کرده و بگویید: یا اجود من اعطی و...».
وعن محمد بن مسلم قال: قال أبو عبد الله (عليه السلام): «إِنَّ فِي كِتَابِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ (عليه السلام): إِنَّ الْمِدْحَةَ قَبْلَ الْمَسْأَلَةِ، فَإِذَا دَعَوْتَ اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ فَمَجِّدْهُ)، قُلْتُ: كَيْفَ أُمَجِّدُهُ؟ قَالَ (عليه السلام): (تَقُولُ: يَا مَنْ هُوَ أَقْرَبُ إِلَيَّ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ، يَا فَعَّالًا لِمَا يُرِيدُ، يَا مَنْ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ، يَا مَنْ هُوَ بِالْمَنْظَرِ الْأَعْلَى، يَا مَنْ هُوَ لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ[19]؛ محمدبنمسلم از قول امام صادق(ع) نقل میکند: در کتاب امیرالمؤمنین است: مدحوثنا قبل از حاجت است، پس زمانیکه خواستید خدا را بخوانید با ثنای الهی شروع کنید. گفتم: چگونه مدح کنیم؟ فرمود: يَا مَنْ هُوَ أَقْرَبُ إِلَيَّ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ و...».
مرحوم والد ما (رحمهالله) میفرمود: «آنچه در این روایات آمده از باب مثال است، و واضح است که مدحو ثنا، حصر در این مصادیق نمیشود».[20]
8-صلوات بر پیامبر و آل طاهرینش[21]
عَنْ صَفْوَانَ اَلْجَمَّالِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: «كُلُّ دُعَاءٍ يُدْعَى اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ مَحْجُوبٌ عَنِ اَلسَّمَاءِ حَتَّى يُصَلَّى عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ؛ امام صادق(عليه السّلام)فرمود: هر دعا كه به درگاه خدا عز و جل بكنند، محجوب است از رفتن به آسمان تا صلوات فرستد به محمد و آل محمد.»
امامصادق(ع): «مَنْ كَانَتْ لَهُ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ حَاجَةٌ فَلْيَبْدَأْ بِالصَّلَاةِ عَلَى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ ثُمَّ يَسْأَلُ حَاجَتَهُ، ثُمَّ يَخْتِمُ بِالصَّلَاةِ عَلَى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ أَكْرَمُ مِنْ أَنْ يَقْبَلَ الطَّرَفَيْنِ وَيَدَعَ الْوَسَطَ، إِذَا كَانَتِ الصَّلَاةُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ لَا تُحْجَبُ عَنْهُ[22]؛ هر كه مى خواهد از خداوند عزوجل حاجتى طلب كند ، به صلوات فرستادن بر محمّد و خاندان او آغاز نمايد ، سپس حاجتش را بخواهد و در پايان نيز بر محمّد و آل محمّد صلوات فرستد؛ زيرا خداوند عزوجل كريمتر از آن است كه آغاز و انجام دعا را بپذيرد و وسط را واگذارد؛ چرا كه صلوات بر محمّد و آل محمّد از خداوند پوشيده نمى ماند».
9-تباکی
وقد ورد عن اسحاق بن عمار قال: قلت لأبي عبد الله (عليه السلام): «أَكُونُ أَدْعُو فَأَشْتَهِي الْبُكَاءَ وَلَا يَجِيئُنِي وَرُبَّمَا ذَكَرْتُ بَعْضَ مَنْ مَاتَ مِنْ أَهْلِي فَأَرِقُّ وَأَبْكِي، فَهَلْ يَجُوزُ ذَلِكَ؟ فَقَالَ (عليه السلام): (نَعَمْ، فَتَذَكَّرْهُمْ فَإِذَا رَقَقْتَ فَابْكِ وَادْعُ رَبَّكَ تَبَارَكَ وَتَعَالَى[23]؛ اسحاقبن عمار میگوید: به امامصادق(ع) عرض کردم: دعا میکنم و در همان حال دوست دارم گریه کنم، اما گریه به سراغم نمیآید، پس گاهی بعضی از اهل بیتم را که از دنیا رفتهاند یاد میکنم، پس قلبم رقیق شده و گریه میکنم، آیا این کار جایز است؟ فرمود: (بله، آنها را یاد کن، پس چون قلبت نرم شد، گریه کن و سپس خدای تبارک و تعالی را بخوان)».
وعن عنبسة العابد قال: قال أبو عبد الله (عليه السلام): «إِنْ لَمْ تَكُنْ بِكَ بُكَاءٌ فَتَبَاكَ[24]؛ اگر قلبت آمادگی گریه ندارد، خود را به تباکی بزن»
مرحوم والد ما (رحمهالله) میفرمود متباکی شبیه به گریهکننده است، و هر که از قومی تقلید کند از آنهاست، زیرا معیار قلب از معیار جسم مهمتر است، و خدای سبحان فرموده: «آثِمٌ قَلْبُه»[25]و فرموده: «إِلاَّ مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سلیم[26]»
پس هر گاه این سه: ثنای الهی، صلوات بر پیامبر و آلش و تباکی در کسی جمع شود، به خداوند نزدیک شده است. در روایت آمده است: «عن علي بن أبي حمزة قال: قال أبو عبد الله (ع)لأبي بصير: (إِنْ خِفْتَ أَمْراً يَكُونُ أَوْ حَاجَةً تُرِيدُهَا فَابْدَأْ بِاللَّهِ وَمَجِّدْهُ وَأَثْنِ عَلَيْهِ كَمَا هُوَ أَهْلُهُ وَصَلِّ عَلَى النَّبِيِّ ) وَسَلْ حَاجَتَكَ وَتَبَاكَ وَلَوْ مِثْلَ رَأْسِ الذُّبَابِ، إِنَّ أَبِي (عليه السلام) كَانَ يَقُولُ: إِنَّ أَقْرَبَ مَا يَكُونُ الْعَبْدُ مِنَ الرَّبِّ عَزَّ وَجَلَّ وَهُوَ سَاجِدٌ بَاك[27]؛حضرت صادق عليه السلام بابى بصير فرمود: اگر از وقوع چيزى ترس داشتى يا حاجتى خواستى بنام خدا (دعا را) آغاز كن، و او را تمجيد و ستايش كن چنانچه شايستۀ آن است، و بر پيغمبر (صلّى الله عليه و آله) صلوات بفرست و حاجت خود را بخواه و خود را بگريه وادار كن اگر چه به اندازۀ سر مگسى باشد، همانا پدرم هميشه ميفرمود: نزديكترين حالى كه بنده به پروردگار عز و جل دارد آن زمانى است كه در سجده باشد و گريان.»
10- دعا کردن در حالت عدم قساوت قلب
وعن أبي عبد الله (عليه السلام) قال: «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ لَا يَسْتَجِيبُ دُعَاءً بِظَهْرِ قَلْبٍ قَاسٍ[28]؛ بدرستى كه خداى عز و جل اجابت نكند دعائى را كه از روى دل سخت و با قساوت باشد.»
قساوت قلب مانع استجابت دعا است و هنگام دعا قلب باید از این رذیله پاک باشد. شخص قسیالقلب کسی است که نسبت به یتیمان، کودکان، پیران و ناتوانان احساس همدردی نداشته و به مظلوم رحم نمیکند، در مقابل خدای متعال خشوع نداشته، نسبت به نزدیکان، همسایگان و دوستانش مهری ندارد، و اگر زمامدار است به مردمش رحم نمیکند.
مرحوم والد(رحمهالله) میفرمود: «صفات بد نفسانی مانند: قساوت قلب، کینه، نفاق و حسد و... مانع استجابت دعا میشود، زیرا دعا اقتضای اجابت از قلب پاک را دارد[29]».
وقد ورد عن عمر بن يزيد عن أبي عبد الله (عليه السلام) إنه قال: «إِنَّ رَجُلًا كَانَ فِي بَنِي إِسْرَائِيلَ قَدْ دَعَا اللَّهَ أَنْ يَرْزُقَهُ غُلَاماً، يَدْعُو ثَلَاثاً وَثَلَاثِينَ سَنَةً فَلَمَّا رَأَى أَنَّ اللَّهَ تَعَالَى لَا يُجِيبُهُ قَالَ: يَا رَبِّ أَبَعِيدٌ أَنَا مِنْكَ فَلَا تَسْمَعُ مِنِّي أَمْ قَرِيبٌ أَنْتَ فَلَا تُجِيبُنِي؟! فَأَتَاهُ آتٍ فِي مَنَامِهِ فَقَالَ لَهُ: إِنَّكَ تَدْعُو اللَّهَ بِلِسَانٍ بَذِيٍّ وَقَلْبٍ غَلِقٍ عَاتٍ غَيْرِ نَقِيٍّ وَبِنِيَّةٍ غَيْرِ صَادِقَةٍ فَاقْلَعْ مِنْ بَذَائِكَ فَلْيَتَّقِ اللَّهَ قَلْبُكَ وَلْتَحْسُنْ نِيَّتُكَ. قَالَ: فَفَعَلَ الرَّجُلُ ذَلِكَ فَدَعَا اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ فَوُلِدَ لَهُ غُلَامٌ[30]؛ مردی در بنیاسرائیل از خدا فرزندی میخواست، پس به مدت سیوسه سال دعا میکرد، اما پاسخی نمیگرفت، لذا گفت: ای خدا! آیا من از تو دورم که صدای مرا نمیشنوی؟ یا تو به من نزدیکی ولی پاسخم را نمیدهی؟! پس منادی در عالم رؤیا به او خبر داد: تو خدا را با زبانی ناپاک و دلی لجوج و نیتی غیرصادق میخوانی، پس از زشتی دست بردار و تقوای الهی پیشه کن، و نیت خویش را صاف کن. آن مرد چنین کرد و سپس خدای متعال را خواند، پس خدا فرزندی به او عطا نمود.».
11-دوری از گناه بعد از دعا
الإمامُ الباقرُ عليه السلام:«إنَّ العبدَ يسألُ اللّه َ الحاجهَ فيكونُ من شَأنِهِ قضاؤها إلى أجلٍ قريبٍ أو إلى وقتٍ بَطيءٍ، فيُذنِبُ العبدُ ذنبا فيقولُ اللّه ُ تَبارَكَ وَتَعالى للمَلَكِ: لا تَقضِ حاجَتَهُ واحرِمْهُ إيَّاها ، فإنَّهُ تَعَرَّضَ لِسَخَطي واستَوجَبَ الحِرمانَ مِنّي؛ گاه بنده حاجتى را از خداوند مى خواهد و از شأن خداست كه آن را در آينده اى نزديك يا با تأخير برآورده سازد؛ اما بنده بعدا مرتكب گناهى مى شود. پس، خداوند تبارك و تعالى به فرشته مى گويد: حاجت او را بر مياور و او را از آن محروم گردان؛ زيرا او خود را در معرض خشم من نهاد و مستوجب محروميت از سوى من شد [31]».
کسی که بعد از دعا مرتکب معصیتی میشود، مستحق غضب الهی و عدم استجابت دعا است، و این امر بسیار طبیعی است. مثلا اگر شما از پدرتان یا شخصیت بزرگی چیزی را طلب کنید و سپس خطایی مرتکب شوید، خلاف مصلحت است که او حاجت شما را برآورد، زیرا این کار سبب جسارت بیشتر شما بر معصیت خواهد شد. در حالیکه عدم برآورده شدن حاجت سبب تنبیه و بیداری شما میگردد، مگر اینکه شخص اقرار به گناه کرده و استغفار کند.
«فعَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِيسَى عَمَّنْ حَدَّثَه عن أبي عبد الله (ع) قال: قُلْتُ: آيَتَانِ فِي كِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ أَطْلُبُهُمَا فَلَا أَجِدُهُمَا! قَالَ: وَمَا هُمَا؟؛ عثمانبن عیسی به امامصادق(ع) عرض میکند: که دو آیه در قرآن است، که من به آنها عمل میکنم ولی جواب نمیگیرم! حضرت فرمود: آن دو آیه چیست؟
قُلْتُ: قَوْلُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ: (ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لکم) فندْعُوهُ وَلَا نَرَى إِجَابَةً، قَالَ: أَفَتَرَى اللَّهَ عزوجل اخلف وعده؟ ؛ گفتم: سخن خدای عزوجل: «مرا بخوانید تا اجابت کنم شما را» پس او را میخوانم، ولی اجابت نمیشود. حضرت فرمود: آیا گمان میکنی خدای عزوجل خلاف وعده کردهاست؟
قُلْتُ: لَا! قَالَ: فَمِمَّ ذَلِكَ؟؛ گفتم: خیر! فرمود:پس چرا جواب نگرفتی؟
قُلْتُ: لَا أَدْرِي! قَالَ: لَكِنِّي أُخْبِرُكَ مَنْ أَطَاعَ اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ فِيمَا أَمَرَهُ ثُمَّ دَعَاهُ مِنْ جِهَةِ الدُّعَاءِ أَجَابَهُ؛ گفتم: نمیدانم! فرمود: اما من به شما میگویم، هر که خدای متعال را در آنچه به او امر کرده، اطاعت کند و سپس او را در جهتی صحیح بخواند، اجابت میشود.
قُلْتُ: وَمَا جِهَةِ الدُّعَاءِ؟! قَالَ: تَبْدَأُ فَتَحْمَدُ اللَّهَ وَتَذْكُرُ نِعَمَهُ عِنْدَكَ ثُمَّ تَشْكُرُهُ ثُمَّ تُصَلِّي عَلَى النَّبِيِّ ثُمَّ تَذْكُرُ ذُنُوبَكَ فَتُقِرُّ بِهَا ثُمَّ تَسْتَعِيذُ مِنْهَا فَهَذَا جِهَةُ الدُّعَاءِ، ثُمَّ قَالَ: وَمَا الْآيَةُ الْأُخْرَى؟؛ گفتم: جهت صحیح دعا کدام است؟! فرمود: ابتدا دعا را با حمد الهی و یادآوری نعمتهایش آغاز میکنی، سپس او را سپاس میگویی و بر محمدوآلطاهرینش درود میفرستی، سپس گناهانت را به یادآورده و به آنها اقرار میکنی، و سپس از آنها به خدا پناه میبری، و این است جهت صحیح دعا. پس حضرت فرمود: آیه دیگر کدام است؟
قُلْتُ: قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ: (وَما أَنْفَقْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَهُوَ يُخْلِفُهُ وَهُوَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ) وَإِنِّي أُنْفِقُ وَلَا أَرَى خَلَفاً! قَالَ: (أَفَتَرَى اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ أَخْلَفَ وَعْدَهُ؟)؛ گفتم: خدای عزوجل میفرماید: و شما هر چه (در راه رضای حق) انفاق کنید به شما عوض میبخشد، من انفاق میکنم، ولی عوضش را نمیبینم! فرمود: آیا گمان میکنی،خدای عزوجل خلاف وعده کردهاست؟
قُلْتُ: لَا! قَالَ: فَمِمَّ ذَلِكَ؟؛ گفتم: خیر! فرمود:پس چرا جواب نگرفتی؟
قُلْتُ: لَا أَدْرِي! قَالَ: لَوْ أَنَّ أَحَدَكُمُ اكْتَسَبَ الْمَالَ مِنْ حِلِّهِ وَأَنْفَقَهُ فِي حِلِّهِ لَمْ يُنْفِقْ دِرْهَماً إِلَّا أُخْلِفَ عَلَيْهِ[32] ؛ گفتم: نمیدانم! فرمود: اگر هر یک از شما از راه حلال مالی کسب کند، و سپس آن را در راه حلال خرج کند، هر یک درهمش انفاق نمیشود، مگر اینکه عوضش به او برمیگردد.»
12-پاک کردن غذا و درآمد
رسول خدا(ص) می فرماید: «مَنْ أَحَبَّ أَنْ يُسْتَجَابَ دُعَاؤُهُ فَلْيُطَيِّبْ مَطْعَمَهُ وَمَكْسَبَهُ[33]؛ كسى كه دوست دارد دعايش مستجاب شود، خوراك و كسبش را پاك گرداند».
از روایت استفاده میشود که شرط دیگر استجابت دعا پاک کردن غذا و کسب روزی حلال میباشد. پس مراقب باشیم که درآمدمان از راه رشوه، سرقت، غصب، اختلاس، غش، ربا یا احتکار و... نباشد.
13-دعا برای تمام مؤمنین
و رسول خدا(ص) فرمود: «إِذَا دَعَا أَحَدُكُمْ فَلْيَعُمَّ فَإِنَّهُ أَوْجَبُ لِلدُّعَاءِ[34]؛ هر گاه يكى از شما دعا كرد براى همه دعا كند؛ زيرا اين، دعا را به اجابت نزديك تر مى كند.»
دعا برای همه مؤمنین سبب میشود اجابت دعا نزدیکتر شود، تا اینکه تنها برای خود دعا کنیم. نکته ظریفی است که هر چه انسان از خودخواهی دست برداشته و به دیگران بپردازد، خداوند عالم بیشتر و بیشتر او را از عطایایش بهرهمند میکند و برعکس آن، هر چه خودخواهی انسان بیشتر شود، از رحمت الهی دورتر شده و مسلما از رشد و کمال دور میماند و مردم نیز از او فاصله میگیرند.
از مصادیق تعمیم دعا، دعا برای همسایگان است. امام حسن(ع) می فرماید: «قَالَ رَأَيْتُ أُمِّي فَاطِمَةَ (عليها السلام) قَامَتْ فِي مِحْرَابِهَا لَيْلَةَ جُمُعَتِهَا فَلَمْ تَزَلْ رَاكِعَةً سَاجِدَةً حَتَّى اتَّضَحَ عَمُودُ الصُّبْحِ وَ سَمِعْتُهَا تَدْعُو لِلْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَتُسَمِّيهِمْ وَتُكْثِرُ الدُّعَاءَ لَهُمْ وَ لَا تَدْعُو لِنَفْسِهَا بِشَيْءٍ! فَقُلْتُ لَهَا: يَا أُمَّاهْ لِمَ لَا تَدْعِينَ لِنَفْسِكِ كَمَا تَدْعِينَ لِغَيْرِكِ؟ فَقَالَتْ: يَا بُنَيَّ الْجَارُ ثُمَّ الدَّارُ[35]؛ مادرم فاطمه عليهاالسلام را در شب جمعه در محراب ديدم كه به عبادت ايستاده بود. او همچنان در ركوع بود، تا روشنى بامداد برآمد. شنيدم كه او به مردان و زنان مؤمن دعا مى كرد و آنها را نام مى بُرد و براى آنها فراوان دعا مى كرد در حالى كه براى خود دعايى نمى كرد. گفتم: مادر! چرا همان گونه كه براى ديگران دعا مى كنى براى خود دعا نمى كنى؟ فرمود: فرزندم! نخست همسايه و سپس اهل خانه.»
خدای متعال میفرماید: «مَنْ يَشْفَعْ شَفاعَةً حَسَنَةً يَكُنْ لَهُ نَصيبٌ مِنْها وَ مَنْ يَشْفَعْ شَفاعَةً سَيِّئَةً يَكُنْ لَهُ كِفْلٌ مِنْها وَ كانَ اللَّهُ عَلى كُلِّ شَيْءٍ مُقيتا[36]؛ کسی که شفاعت [= تشویق و کمک] به کار نیکی کند، نصیبی از آن برای او خواهد بود؛ و کسی که شفاعت [= تشویق و کمک] به کار بدی کند، سهمی از آن خواهد داشت. و خداوند، حسابرس و نگهدار هر چیز است.» از این آیه ممکن است اینگونه برداشت کرد که هر کس بدون دلیل در حق دیگران دعا به سوء کند، سهمی از آن سوء به خودش اصابت میکند.
14- دعای زیاد هنگام آسودگی
امامصادق(ع) می فرماید: «مَنْ سَرَّهُ أَنْ يُسْتَجَابَ لَهُ فِي الشِّدَّةِ فَلْيُكْثِرِ الدُّعَاءَ فِي الرَّخَاءِ[37]؛ هر که دوست دارد دعایش هنگام سختی مستجاب شود، پس هنگام رفاه و آسودگی زیاد دعا کند.» از روایت استفاده میشود که کثرت دعا هنگام آسودگی سبب اجابت دعا هنگام شدت و سختی خواهد شد. در حالیکه انسانها عادتا هنگام سختی به سوی خدا روآورده و دعا میکنند؛ اگر هم هنگام رفاه دعا کنند، غالبا دعاها سست و نامتناسب با نعمتها و فضل عظیمی است که خداوند به آنان ارزانی داشتهاست.
روایات دیگر در این زمینه بسیار است برای مثال امام صادق(ع) می فرماید: «مَن تَقَدَّمَ في الدُّعاءِ استُجيبَ لَهُ إذا نَزَلَ بِهِ البَلاءُ ، و قالَتِ المَلائكَةُ : صَوْتٌ مَعروفٌ ، وَ لَم يُحجَبْ عَنِ السَّماءِ ، وَ مَن لَم يَتَقَدَّمْ في الدُّعاءِ لَم يُستَجَبْ لَهُ إذا نَزَلَ بِهِ البَلاءُ وَ قالَتِ المَلائكَةُ: إنَّ ذَا الصَّوتَ لا نَعرِفُهُ؛ كسى كه در دعا كردن پيشدستى كند (هميشه دعا كند نه فقط موقع بلا و گرفتارى) ، هرگاه بلا بر او نازل شود، دعايش اجابت گردد و فرشتگان گويند صدايى آشناست و از آسمان (درگاه خدا) پوشيده نمانَد. اما كسى كه در دعا كردن پيشدستى نكند، چون بلا به او رسد، دعايش مستجاب نشود و فرشتگان گويند: ما اين صدا را نمى شناسيم» .
15-17) صدقهدادن، دعا هنگام زوال خورشید، دعا در مسجد به همراه عطر
امامصادق(ع) می فرماید: «كَانَ أَبِي إِذَا طَلَبَ الْحَاجَةَ طَلَبَهَا عِنْدَ زَوَالِ الشَّمْسِ فَإِذَا أَرَادَ ذَلِكَ قَدَّمَ شَيْئاً فَتَصَدَّقَ بِهِ وَشَمَّ شَيْئاً مِنْ طِيبٍ وَرَاحَ إِلَى الْمَسْجِدِ وَدَعَا فِي حَاجَتِهِ بِمَا شَاءَ اللَّهُ[38]؛ وقتی پدرم حاجتی داشت، هنگام زوال خورشید(اذان ظهر) چیزی را صدقه میداد، خود را معطر کرده و به مسجد میرفت و برای حاجتش دعا میکرد.»
از روایت استفاده میشود که برای دعا کردن سه کار را باید انجام داد:
1- طلب حاجت هنگام زوال خورشید (وقتی است که درهای آسمان با رحمت گشوده میشود.)
2- صدقهدادن قبل از دعا: زیرا دعا با صدقه به اجابت نزدیکتر است.
3- دعا در مسجد در حالت معطر بودن: شاید یکی از جنبههای حکمت عطرزدن این باشد که در آرامشروحی و خوشبینی تأثیر میگذارد، بنابراین اعتماد و امید به اجابت دعا از سوی باریتعالی افزایش مییابد. همچنین در حسن خلق اثر گذاشته و هر چه اخلاق انسان نیکوتر شود، تقرب انسان به خداوند متعال بیشتر میشود. به موازات آن اعتماد مردم به او بیشتر شده، روابط نزدیکتری بین او و مردم شکل میگیرد و در نتیجه آن، امور زندگیش روبراهتر خواهد شد.
18-صبر و عدم ناامیدی
امام صادق(ع) می فرماید: «لَا يَزَالُ الْمُؤْمِنُ بِخَيْرٍ وَرَجَاءٍ رَحْمَةً مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ مَا لَمْ يَسْتَعْجِلْ فَيَقْنَطَ وَيَتْرُكَ الدُّعَاءَ قُلْتُ لَهُ كَيْفَ يَسْتَعْجِلُ؟ قَالَ: يَقُولُ قَدْ دَعَوْتُ مُنْذُ كَذَا وَكَذَا وَمَا أَرَى الْإِجَابَةَ[39]؛ پيوسته مؤمن در حال خير و اميدوارى است تا مادامى كه شتاب نكند پس نوميد شود و دعا را رها كند، عرض كردم: چگونه شتاب كند؟ فرمود: گويد از فلان وقت و فلان وقت دعا كردهام و اجابت آن را نمىبينم؟»
صبر از شروط استجابت دعا است. یعنی اجابت دعا ضمانت شده است، حال ممکن است این اجابت فوری نباشد و بعد از مدتی صورت گیرد.
19- همراه کردن دعا با عمل به اسباب
از أميرمؤمنان (ع) آمده است: «الدَّاعِي بِلَا عَمَلٍ كَالرَّامِي بِلَا وَتَرٍ[40]؛ دعاکننده بدون عمل، مانند تیرانداز بدون زهکمان است».
نباید تنها به دعای بدون عمل اکتفا کرد، بلکه دعا باید همراه با اسباب و مسببات ظاهری باشد. امامصادق(ع) فرمود: «أَرْبَعَةٌ لَا يُسْتَجَابُ لَهُمْ: دَعْوَةٌ الرَّجُلُ وَهو جَالِسٌ فِي بَيْتِهِ يَقُولُ: اللَّهُمَّ ارْزُقْنِي فَيُقَالُ لَهُ: أَلَمْ آمُرْكَ بِالطَّلَبِ؟ وَرَجُلٌ كَانَتْ لَهُ امْرَأَةٌ فَدَعَا عَلَيْهَا فَيُقَالُ لَهُ: أَلَمْ أَجْعَلْ أَمْرَهَا إِلَيْكَ؟ وَرَجُلٌ كَانَ لَهُ مَالٌ فَأَفْسَدَهُ فَيَقُولُ: اللَّهُمَّ ارْزُقْنِي! فَيُقَالُ لَهُ: أَلَمْ آمُرْكَ بِالِاقْتِصَادِ أَلَمْ آمُرْكَ بِالْإِصْلَاحِ؟ ثُمَّ قَالَ: (وَالَّذِينَ إِذا أَنْفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَلَمْ يَقْتُرُوا وَكانَ بَيْنَ ذلِكَ قَواماً[41])وَرَجُلٌ كَانَ لَهُ مَالٌ فَأَدَانَهُ بِغَيْرِ بَيِّنَةٍ. فَيُقَالُ لَهُ: أَلَمْ آمُرْكَ بِالشَّهَادَةِ؟؛ دعاى چهار كس مستجاب نمى شود: مردى كه در خانه اش بنشيند و بگويد: خدايا! روزى مرا برسان. پس خداوند به او مى فرمايد: مگر به تو دستور نداده ام كه در طلب كسب روزى برآيى؟ و مردى كه زنش را نفرين كند؛ پس خداوند مى فرمايد: مگر كار او را به تو وا گذار نكرده ام؟ نيز مردى كه مال و ثروتى داشته باشد و آن را هدر دهد و بگويد: خدايا! مرا روزى ده؛ پس خداوند پاسخش دهد: مگر به تو دستور ندادم كه صرفه جو باش؟ ··· و مردى كه مال خود را بدون مدرك و گواه به كسى وام دهد؛ پس خداوند به او گويد: مگر به تو دستور ندادم كه [هنگام وام دادن] گواه [و مدرك ]بگيرى؟»
مشکل ما این است که تنها به دعا روآورده و در بکارگیری وسیله کوتاهی میکنیم، پس دعا میکنیم و توقع اجابت داریم، و در صورت عدم اجابت خداوند را مورد عتاب قرار میدهیم! در حالیکه از سوی او امر به این کار شدیم و در آیه شریفه آمده است: «ثُمَّ أَتْبَعَ سَبَباً[42]؛ باز وسیله و رشتهای را پی گرفت». پیامبراکرم فرمود: «اعْقِلْ وتَوَكَّلْ؛ اول فکر کنید، سپس توکل کنید[43]»
20- احسان به دیگران همراه دعا
خدای متعال می فرماید: «وَادْعُوهُ خَوْفاً وَطَمَعاً إِنَّ رَحْمَتَ اللَّهِ قَريبٌ مِنَ الْمُحْسِنينَ[44]؛و او را با بیم و امید بخوانید! (بیم از مسؤولیت ها، و امید به رحمتش. و نیکی کنید) زیرا رحمت خدا به نیکوکاران نزدیک است!»؛ احسان به دیگران، دعا را به اجابت نزدیک میکند، چرا که اجابت دعا از رحمت خدا نسبت به بندگان است.
21-پافشاری بر دعا
وعن أبي عبد الله (عليه السلام) قال: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ:«رَحِمَ اللَّهُ عَبْداً طَلَبَ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ حَاجَةً فَأَلَحَّ فِي الدُّعَاءِ اسْتُجِيبَ لَهُ أَوْ لَمْ يُسْتَجَبْ لَهُ[45]، وَتَلَا هَذِهِ الْآيَةَ: (وَأَدْعُوا رَبِّي عَسى أَلَّا أَكُونَ بِدُعاءِ رَبِّي شَقِيًّا[46]؛ خدا رحمت كند بنده اى را كه از خداوند عزّ و جلّ حاجتى بخواهد و در دعا [براى آن حاجت] پافشارى كند، خواه دعايش اجابت شود و يا نشود و این آیه را تلاوت نمودند: «و خدای یکتایم را میخوانم و امیدوارم که چون او را بخوانم از درگاه لطفش محروم نمانم.»
از روایت استفاده میشود که پافشاری و اصرار بر خواسته، شرطی دیگر از شروط استجابت دعا است، و اگر با وجود اصرار اجابت نشد، خداوند از فضلش بر او منت نهاده و عاقبتش به خیر شده و مؤمن از دنیا خواهد رفت انشاءالله.
22و23- ناامیدشدن از مردم و دعای شخص غریق
عن أبي عبد الله (عليه السلام) قال: (إِذَا أَرَادَ أَحَدُكُمْ أَنْ لَا يَسْأَلَ رَبَّهُ شَيْئاً إِلَّا أَعْطَاهُ فَلْيَيْأَسْ مِنَ النَّاسِ كُلِّهِمْ، وَلَا يَكُونُ لَهُ رَجَاءٌ إِلَّا عِنْدَ اللَّهِ، فَإِذَا عَلِمَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ ذَلِكَ مِنْ قَلْبِهِ لَمْ يَسْأَلِ اللَّهَ شَيْئاً إِلَّا أَعْطَاهُ[47]؛ هر گاه يكى از شما بخواهد كه هر چه از خداوند طلب كند به او بدهد، بايد از همه مردم چشم اميد بركند و جز به خدا اميد نبندد . پس ، چون خداوند عزّ و جلّ دانست كه او براستى از ته قلب چنين است، هر چه از خدا بخواهد عطايش كند» .
وفي (عدة الداعي) قال: (وَرُوِيَ أَنَّ اللَّهَ أَوْحَى إِلَى عِيسَى (عليه السلام) ادْعُنِي دُعَاءَ الْحَزِينِ الْغَرِيقِ الَّذِي لَيْسَ لَهُ مُغِيثٌ، يَا عِيسَى سَلْنِي وَلَا تَسْأَلْ غَيْرِي فَيَحْسُنَ مِنْكَ الدُّعَاءُ وَمِنِّي الْإِجَابَةُ الْحَدِيثَ[48]؛ مرا بخوان، خواندن کسی که محزون و در حال غرق شدن است و هیچ فریادرسی ندارد، ای عیسی! به جز من از کسی دیگر طلب نکن. دعای نیکو از تو و اجابت آن از من است.»
از روایات استفاده می شود که ناامیدی از کمک مردم و دعا در حالت کسی که در حال غرق شدن بوده و فریادرسی جز او ندارد، دو شرط دیگر استجابت دعاست.
24- عمل به قرآن کریم
امیرمؤمنان(ع) فرمود: «اللَّهَ اللَّهَ فِي الْقُرْآنِ لَا يَسْبِقُكُمْ بِالْعَمَلِ بِهِ غَيْرُكُمْ[49]؛ خدا را، خدا را، درباره قرآن، مباد كه ديگران در عمل كردن به آن بر شما پيشى گيرند.»
و نیز از ایشان چنین آمده است: «أَنَّكُمْ قَرَأْتُمْ كِتَابَهُ الْمُنْزَلَ عَلَيْكُمْ فَلَمْ تَعْمَلُوا بِهِ وَقُلْتُمْ سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا ثُمَّ خَالَفْتُمْ[50]؛ شما کتابی را که بر شما نازل شده قرائت می کنید، ولی به آن عمل نمی کنید، و می گوئید سمعنا و اطعنا، سپس مخالفت می کنید.»
یکی دیگر از شروط استجابت دعا و حل مشکلات، عمل به تمام تعالیم و دستورات و قوانین قرآن کریم است. خداوند می فرماید: «وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَيْهِمْ بَرَكاتٍ مِنَ السَّماءِ وَالْأَرْضِ وَلكِنْ كَذَّبُوا فَأَخَذْناهُمْ بِما كانُوا يَكْسِبُونَ[51]؛ و چنانچه مردم شهر و دیارها همه ایمان آورده و پرهیزکار میشدند همانا ما درهای برکاتی از آسمان و زمین را بر روی آنها میگشودیم و لیکن (چون آیات و پیغمبران ما را) تکذیب کردند ما هم آنان را سخت به کیفر کردار زشتشان رسانیدیم.»
و می فرماید: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اسْتَجيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذا دَعاكُمْ لِما يُحْييكُمْ[52]؛ ای اهل ایمان، چون خدا و رسول شما را به آنچه مایه حیات ابدی شماست (یعنی ایمان) دعوت کنند اجابت کنید».
و می فرماید: «وَالَّذينَ يُمَسِّكُونَ بِالْكِتابِ وَأَقامُوا الصَّلاةَ إِنَّا لا نُضيعُ أَجْرَ الْمُصْلِحينَ[53]؛و آنان که متوسل به کتاب آسمانی شوند و نماز به پا دارند، ما اجر درستکاران را ضایع نخواهیم گذاشت.».
25-توسل به پیامبر اکرم(ص) و امام زمان(ع) و دعای آنها برای داعی
خداوند می فرماید: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسيلَةَ وَجاهِدُوا في سَبيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ[54]؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید! از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید! و وسیلهای برای تقرب به او بجوئید! و در راه او جهاد کنید، باشد که رستگار شوید!».
و می فرماید: «وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحيماً[55]؛ و اگر هنگامی که آنان (گروه منافق) بر خود ستم کردند به تو رجوع میکردند و از کردار خود به خدا توبه نموده و تو هم برای آنها استغفار میکردی و از خدا آمرزش میخواستی، در این حال البته خدا را توبهپذیر و مهربان مییافتند.»
در دعای افتتاح به واسطه امام زمان (عج) از خدا می خواهیم: «اللَّهُمَّ الْمُمْ بِهِ شَعْثَنَا وَاشْعَبْ بِهِ صَدْعَنَا وَارْتُقْ بِهِ فَتْقَنَا وَكَثِّرْ بِهِ قِلَّتَنَا وَأَعِزَّ بِهِ ذِلَّتَنَا وَأَغْنِ بِهِ عَائِلَنَا وَاقْضِ بِهِ عَنْ مَغْرَمِنَا و... ؛ خدایا پریشانی ما را به یاری او جمع کن، و پراکندگی ما را به او وحدت بخش، و گسیختگی ما را با او پیوند ده، و اندک ما را به او زیاد فرما، و ذلّت ما را به او عزّت ده، و تنگدستی ما را به او توانگری بخش، و بدهی ما را از برکت او ادا کن، و فقر ما را به مدد او جبران فرما، و جدایی و دودستگی ما را به او برطرف کن، و دشواری کار ما را به او آسان گردان، و روی ما را به دیدار او سپید کن، و اسیران ما را به یاری او آزاد گردان، و درخواستهای ما را به لطف او برآور، و وعده های ما را به ظهور او تحقق بخش، و دعایمان را به کمک او اجابت کن، و خواسته هایمان را به حق او عطا فرما، و ما را به یاری او به آرزوهای دنیا و آخرتمان برسان، و لطف به او بالاتر از آرزویمان به ما اعطا کن، ای بهترین خواسته شدگان، و گشاده دست ترین بخشندگان، سینه های ما را به او شفا بخش، و کینه دلهایمان را به او برطرف کن، و ما را به مدد او به حقیقت آنچه که در آن اختلاف افتاده از حق، به اذن خود راهنمایی فرما، همانا تو هرکه را بخواهی به راه راست هدایت می کنی، و به وسیله او ما را بر دشمنان خود و دشمنان خویش یاری ده، ای معبود حق آمین.»
و (أَشْهَدُ أَنَّكَ الْإِمَامُ الْمَهْدِيُّ قَوْلًا وَفِعْلًا وَأَنَّكَ الَّذِي تَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَعَدْلًا فَعَجَّلَ اللَّهُ فَرَجَكَ وَسَهَّلَ مَخْرَجَكَ وَقَرَّبَ زَمَانَكَ وَأَكْثَرَ أَنْصَارَكَ وَأَعْوَانَكَ وَأَنْجَزَ لَكَ مَوْعِدَكَ وَهُوَ أَصْدَقُ الْقَائِلِينَ وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوارِثِينَ يَا مَوْلَايَ حَاجَتِي كَذَا وَكَذَا فَاشْفَعْ لِي فِي نَجَاحِهَا، وَتَدْعُو بِمَا أَحْبَبْتَ[56]؛ شهادت می دهم به امامت، امام مهدی(عج) در قول و فعلم و اینکه تو کسی هستی که زمین را پر از عدل و داد خواهی کرد، پس از خدا می خواهم تعجیل در فرجت و آسان کردن خروجت را و نزدیک کردن زمان آن را و زیاد شدن یارانت را، که او به وعده ای که به شما داده وفا می کند، که او راستگوترین است:« ما میخواهیم بر مستضعفان زمین منّت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان روی زمین قرار دهیم! ای مولای من! حاجت من فلان و فلان است، پس در رسیدن به آن مرا یاری فرما، پس انچه را دوست داری طلب کن».
بخشی از کتاب: (لماذا لا تستجاب أدعية بعض الناس) نوشته آیه الله سید مرتضی شیرازی
مترجم: حکیمه سادات راغب زاده
نظر شما