twitter share facebook share ۱۴۰۴ فروردین ۲۹ 842
اگر قدرت بزرگی بتواند به‌طور واقع‌بینانه ایران را تحت فشار قرار دهد تا تهدیدهایش علیه اسرائیل را کاهش دهد، آن قدرت روسیه ولادیمیر پوتین است


۱۲ آوریل، ایالات متحده و ایران نخستین دور گفت‌وگوهای دیپلماتیک خود را در مسقط به پایان رساندند؛ دور دوم قرار است در ۱۹ آوریل در رم برگزار شود. در این فاصله، وزیر امور خارجه ایران، عباس عراقچی، به مسکو رفت تا با روس‌ها هماهنگی‌هایی انجام دهد. اما پیشرفت واقعی تنها از مسیر مذاکرات هسته‌ای حاصل نمی‌شود، بلکه نیازمند پرداختن به مهمترین بحران منطقه، یعنی رویارویی ایران و اسرائیل است. روسیه ادعا می‌کند می‌تواند در این زمینه کمک کند؛ حمایت روسیه در کاهش تنش‌های ایران و اسرائیل، برای مذاکره‌کنندگان آمریکایی‌ که به دنبال توافق با تهران هستند، مهم است.

در کانون سیاست دونالد ترامپ در قبال ایران، همواره یک خط قرمز مشخص وجود داشته است: ایران هرگز نباید به سلاح هسته‌ای دست یابد، به‌ویژه سلاحی که بتواند موجودیت اسرائیل را تهدید کند. ترامپ همچنین نمی‌خواهد ایالات متحده درگیر جنگ پرهزینه دیگری در خاورمیانه شود. این دو هدف ممکن است در تضاد به‌نظر برسند، اما راه باریکی وجود دارد که آن‌ها را به هم می‌رساند. مسکو، با وجود آنکه ظاهراً شریک راهبردی تهران است، در زمینه نگرانی از یک ایران هسته‌ای، با ترامپ هم‌نظر است؛ هرچند دلایلش ممکن است متفاوت باشد.

همان‌طور که سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه، در سپتامبر ۲۰۲۳ در حاشیه نشست مجمع عمومی سازمان ملل گفت: «هیچ‌کس در جهان نمی‌خواهد شاهد ظهور قدرت‌های هسته‌ای جدید باشد.» او در پاسخ به پرسشی درباره عربستان سعودی این سخن را بیان کرد، اما این موضع شامل ایران نیز می‌شود. لاوروف به‌صراحت افزود: «جمهوری اسلامی ایران بارها تأکید کرده که چنین قصدی ندارد. حتی رهبر این کشور فتوایی صادر کرده است. ما بر اساس این فرض پیش می‌رویم که آن‌ها به بمب دست نخواهند یافت. در این صورت، همسایگان ایران نیز وسوسه نخواهند شد که چنین راهی را در پیش بگیرند.»

موضع روسیه در تهران تازگی ندارد. مقامات ایرانی می‌دانند که مسکو یک ایران هسته‌ای را سودمند نمی‌داند، حتی اگر این دو کشور این روزها در برخی مسائل بین‌المللی مهم، به‌ویژه در تمایل به کاهش نفوذ جهانی آمریکا، همسو باشند. روسیه جمهوری اسلامی را به‌عنوان یک دارایی راهبردی می‌خواهد که در مواقع نیاز بتواند از آن بهره ببرد، نه باری دائمی که باید مدیریت کند. در همین راستا، شاهد بودیم که مسکو از نظر دیپلماتیک از توافق هسته‌ای ۲۰۱۵ حمایت نمود اما بعد از ۲۰۲۲ چندان تلاشی برای احیای آن نکرد، مگر آنکه این توافق تبدیل به یک برگ برنده در بازی بده‌بستان با غرب پس از حمله تمام‌عیار روسیه به اوکراین می‌شد. در آن زمان، در تهران صدای اعتراضاتی بلند بود که خواستار آن بودند که ایران منافع راهبردی خود را بر منافع روسیه ترجیح دهد و با دولت بایدن وارد توافق شود، درحالی‌که مسکو سخت‌گیری‌های زیادی برای همراهی با احیای برجام داشت.

در غرب ادعاهایی مطرح است مبنی بر اینکه مسکو از یک ایران هسته‌ای استقبال می‌کند، تا بتواند موقعیت خود را به‌عنوان قدرتی واسطه‌گر در خاورمیانه حفظ کند و حواس رقبای غربی‌اش را از خود پرت نماید؛ اما این نظر در بین تحلیلگران ایرانی جدی گرفته نمی‌شود.

در بحث‌های داخلی ایران، اغلب کارشناسان معتقدند که مسکو امیدوار است ایران مسیر نظامی‌سازی را طی نکند، چراکه -مستقل از خواسته‌های آمریکا و اسرائیل- جلوگیری از گسترش سلاح‌های هسته‌ای، همچنان یکی از اصول امنیت ملی روسیه است. روسیه از تشدید رقابت هسته‌ای در مرزهای جنوبی‌اش سودی نمی‌برد. ایران هسته ای تهدیدی علیه منافع روسیه در قفقاز جنوبی و آسیای مرکزی است؛ ضمن اینکه می تواند سبب تلاش دیگر کشورها برای هسته ای شدن شود و موانعی بر سر جاه طلبی های نظامی و اقتصادی روسیه در خاورمیانه ایجاد کند.

با اینکه مسکو علناً با نظامی‌سازی برنامه هسته‌ای ایران مخالف است، اما همچنان از حق جمهوری اسلامی برای داشتن برنامه صلح‌آمیز دفاع می‌کند. سخنان مقامات تهران نیز سعی در هم‌راستا نشان دادن خود با این تفکیک دارد. در مقاله‌ای که وزیر خارجه ایران، عراقچی، در تاریخ ۸ آوریل در واشنگتن‌پست منتشر کرد، بار دیگر تکرار شد که برنامه هسته‌ای ایران صرفاً برای تولید انرژی و دیگر استفاده‌های داخلی است و هیچ جنبه نظامی ندارد.

روسیه هم در موضوع هسته‌ای و هم در سیاست ایران نسبت به اسرائیل، بر تهران نفوذ دارد. طی سال‌ها تحریم‌های ایالات متحده، مسکو از جمهوری اسلامی حمایت دیپلماتیک کرده، گاه به تهران سلاح فروخته، و در سوریه همکاری‌های نزدیکی با ایران داشته است؛ هرچند سقوط ناگهانی بشار اسد در دسامبر ۲۰۲۴ نشان داد که همکاری نظامی روسیه و ایران کمتر از آن چیزی است که دو طرف به‌صورت علنی ادعا می‌کردند. در حقیقت، مقامات ایرانی از این موضوع خشمگین بودند که روسیه عملاً در برابر حملات هوایی اسرائیل در سوریه، که هدف آن تضعیف تلاش‌های تهران برای تثبیت حضورش در مدیترانه شرقی بود، سکوت اختیار کرده است.

با این حال، اگر قدرت بزرگی بتواند به‌طور واقع‌بینانه ایران را تحت فشار قرار دهد تا تهدیدهایش علیه اسرائیل را کاهش دهد، آن قدرت روسیه ولادیمیر پوتین است. در تماس تلفنی ۱۸ مارس میان ترامپ و پوتین، هر دو توافق کردند که ایران «نباید هرگز در موقعیتی باشد که بتواند اسرائیل را نابود کند». موضع روسیه درباره امنیت اسرائیل چیز جدیدی نیست؛ در سال ۲۰۰۵، زمانی که محمود احمدی‌نژاد، رئیس‌جمهور وقت ایران، خواستار محو اسرائیل از نقشه شد، لاوروف پاسخ داد که هیچ عضو سازمان ملل نباید تهدیدی برای موجودیت عضو دیگر این سازمان باشد.

با این وجود، در ۲۰ سال گذشته، مسکو تلاش جدی‌ای برای میانجی‌گری میان ایران و اسرائیل انجام نداده است، به‌جز توافقی که در سال ۲۰۱۸ با وساطت روسیه شکل گرفت و نیروهای طرفدار ایران در سوریه را از مرز اسرائیل دور نگه داشت. البته می توان گفت که این سال ها، نه روسیه انگیزه‌ای برای ورود به موضوع ایران و اسرائیل داشت، و نه تهران و تل آویو تمایلی به میانجی‌گری روسیه داشتند. اما اکنون با توجه به تشدید تنش میان دو کشور و میل متقابل برای پرهیز از جنگ، در کنار علاقه احتمالی کرملین برای تعامل با ترامپ، شاید انگیزه‌ای فراهم آمده که پیش از این وجود نداشت.

۷ آوریل، مسکو آمادگی خود را برای میانجی‌گری میان تهران و واشنگتن اعلام کرد، و در عین حال درباره پیامدهای «فاجعه‌بار» یک جنگ منطقه‌ای هشدار داد. به‌طور خلاصه، روسیه در حال موضع‌گیری به‌عنوان میانجی در مثلث ایران-آمریکا-اسرائیل است و شاید ارزش آن را داشته باشد که ببینیم آیا واقعاً اهرم مؤثری در اختیار دارد.

ماه اکتبر، پوتین ادعا کرد که با اسرائیل و ایران در تماس است و با هر دو روابط مبتنی بر اعتماد دارد. او گفت که می‌خواهد چرخه حملات نظامی - دو دور حمله میان ایران و اسرائیل در آوریل و اکتبر ۲۰۲۴ - متوقف شود؛ همچنین، پیشنهاد میانجی‌گری مسکو را در صورتی که دو طرف مایل باشند، داد: «ما واقعاً دوست داریم این تبادل بی‌پایان ضربات در نقطه‌ای متوقف شود. و راه‌هایی برای حل‌وفصل این وضعیت پیدا شود که برای هر دو طرف قابل قبول باشد.» نباید نقش شخصی پوتین را در این میان دست‌کم گرفت. او روابط ویژه ای با رهبر ایران و نخست‌وزیر اسرائیل دارد که به حدود یک‌ربع قرن بازمی‌گردد. احتمالاً هیچ سیاستمدار دیگری در سطح پوتین نمی‌تواند ادعای چنین نفوذی را داشته باشد.

پوتین همچنین نفوذ زیادی بر ترامپ دارد؛ این نفوذ از خودداری ایالات متحده در اعمال تعرفه‌های جدید علیه روسیه در ۲ آوریل پیداست. از آنجا که رهبر کرملین نمی‌خواهد آمریکا یا اسرائیل به برنامه هسته‌ای ایران حمله کنند، ممکن است بتواند با استفاده از نفوذ چشمگیر خود بر ترامپ و آقای خامنه‌ای، از پشت صحنه به تسهیل توافقی میان ایران و آمریکا کمک کند. مشارکت پوتین می‌تواند به نفع ایران تمام شود، چراکه در گذشته، ترامپ بارها نشان داده که تمایل بیشتری به پیروی از مواضع پوتین دارد تا خامنه‌ای.

البته ترامپ و تیمش باید پیشنهاد پوتین را بیازمایند که آیا صادقانه است، یا صرفاً تلاشی برای ایفای نقش میانجی بدون نیت یا اهرم واقعی برای تحقق آن.

امروزه، هم ایران و هم اسرائیل انگیزه‌هایی برای پذیرش میانجی‌گری روسیه دارند. یک نتیجه موفق شاید به عادی‌سازی روابط دو کشور منجر نشود، اما می‌تواند فضای تنفسی لازم برای جلوگیری از جنگ گسترده‌تر را فراهم کرده و بدون اعزام نیروهای آمریکایی، امنیت اسرائیل را حفظ کند (سناریویی که مورد پسند ترامپ است). در عین حال، عقب‌نشینی عملی ایران می‌تواند دست اسرائیل را برای تمرکز بر تهدید فزاینده از جبهه سوریه از سوی ترکیه، باز بگذارد.

ترامپ، به‌عنوان یک «توافق‌ساز»، مشکلی با معرفی یک راه‌حل روسی به‌عنوان پیروزی بزرگ برای آمریکا نخواهد داشت. او می‌تواند به‌درستی ادعا کند که از ورود به جنگی دیگر در خاورمیانه جلوگیری کرده و در عین حال از متحد کلیدی آمریکا، اسرائیل، دفاع کرده است. به‌طور خلاصه، یک تفاهم با میانجی‌گری روسیه که هر دو کشور ایران و اسرائیل را مهار کند و به هر یک تضمین‌هایی بدهد، می‌تواند خطر تشدید تنش را کاهش داده و به تثبیت منطقه‌ای کمک کند که در حال حاضر بسیار ناآرام است.

البته، چنین توافقی هزینه‌هایی نیز خواهد داشت. دیپلمات‌های روسی ممکن است در برابر کمکشان در موضوع ایران، از آمریکا امتیازاتی در دیگر حوزه‌های کلیدی مانند همکاری سایبری، حضور آمریکا در قفقاز جنوبی، یا حضور نظامی‌اش در کشورهای بالتیک طلب کنند؛ دولت ترامپ باید مراقب باشد که منافع ملی دیگر آمریکا را قربانی دستیابی به توافق با ایران نکند. همچنین، موفقیت روسیه در این میانجی‌گری به‌طور موقت موقعیت مسکو را به‌عنوان واسطه‌گر در خاورمیانه ارتقا خواهد داد (چیزی که شاید برای استراتژیست‌های آمریکایی نگران‌کننده باشد). اما بیایید واقع‌بین باشیم: روسیه تهدیدی درازمدت برای نفوذ ایالات متحده در خاورمیانه نخواهد بود. اقتصاد روسیه توان رقابت با آمریکا را ندارد، ارتش آن بیش از حد درگیر است، و اتحادهایش در خاورمیانه بیشتر موقتی و سطحی هستند. نمونه‌اش این است که حتی نتوانست با وجود سرمایه‌گذاری‌های هنگفت در رژیم بشار اسد، او را در قدرت نگه دارد.

پس اگر روسیه بتواند تاحدی در مهار ایران و جلوگیری از وقوع جنگ کمک کند، شاید ارزشش را داشته باشد که بگذاریم پوتین نقش میانجی را ایفا نماید. در دنیای واقع‌گرایی سیاسی، باید از هر فرصتی برای پیروزی استفاده کرد. اگر پوتین بتواند ایران را به عقب‌نشینی از اسرائیل و اسرائیل را به کاهش تنش وادارد، شاید ترامپ باید بگذارد او تلاش خود را بکند.

منبع: مؤسسه خاورمیانه

خطرات حضور روسیه در مذاکرات از فواید ان بیشتر است

دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا درصدد توافق با ایران است و در این میان روسیه پیشنهاد میانجیگری داده است. اما نگرانی اینجاست که اگر مسکو نقش میانجی را بر عهده بگیرد، این امر می‌تواند هم وضعیت خاورمیانه را به کلی دگرگون کند و هم تمام تلاش‌هایی را که کشورهای غربی در سال‌های اخیر برای محدود کردن و جلوگیری از اقدامات تجاوزکارانه بیشتر روسیه انجام داده‌اند، بی‌اثر سازد.

علاقه ترامپ به معامله و توافق‌ بر کسی پوشیده نیست. مسکو نیز مشتاق است که بین واشنگتن و تهران میانجیگری کند و در ماه‌های اخیر بارها پیشنهاد این کار را داده است. در نخستین دور مذاکرات که بین آمریکا و ایران بر سر برنامه هسته‌ای ایران برگزار شد، روسیه نماینده‌ای نداشت. اما مذاکره‌کننده ارشد ترامپ، استیو ویتکاف، قبل از پرواز به عمان به مسکو سفر کرده بود تا درباره جنگ اوکراین مذاکراتی را انجام دهد. عباس عراقچی وزیر امور خارجه ایران نیز که ریاست هیئت ایرانی در عمان را بر عهده داشت، پیش از دور دوم مذاکرات، از پایتخت روسیه دیدار کرد. همچنین چند روز قبل از دیدار آمریکا و ایران در مسقط، مقامات ایران، روسیه و چین در مسکو با یکدیگر گفتگو کردند. با این تفاصیل می توان به وضوح نقش روسیه را در مذاکرات بین ایران و آمریکا دید.

برای طرف آمریکایی منطقی این است که به پیشنهاد روسیه برای مشارکت در مذاکرات آمریکا و ایران فکر کند؛ به ویژه که پوتین هم با ترامپ رابطه خوبی دارد هم با آقای خامنه‌ای. مقامات روس با وجود روابط نزدیک مسکو با تهران، بارها علناً علیه دستیابی ایران به توانایی ساخت سلاح هسته‌ای صحبت کرده‌اند. علاوه بر این، در یک تماس تلفنی اخیر بین پوتین و ترامپ، دو طرف به این نتیجه رسیدند که ایران نباید هرگز توانایی نابودی اسرائیل را داشته باشد.

با این حال نباید به نقش آفرینی مثبت روسیه چندان خوش بین بود .ایفای نقش میانجی در مذاکرات توسط روسیه، ممکن است به شدت به ضرر منافع آمریکا و غرب باشد زیرا می‌تواند جایگاه ایران را در مذاکرات تقویت کند، زمینه را برای دخالت یک بازیگر غیرقابل اعتماد و بدخواه فراهم نماید، و همچنین باعث شود روسیه از فشارهایی که غرب به خاطر جنگ اوکراین به آن وارد کرده بود، رهایی یابد.

اول از همه اینکه روسیه یک کشور بی‌طرف نیست. این کشور با ایران منافع مشترک زیادی دارد؛ از جمله لغو تحریم‌های بین‌المللی. روسیه مخالف سیاست «فشار حداکثری» آمریکا علیه ایران است. معاون وزیر خارجه روسیه اخیراً گفت: «تهدید و اولتیماتوم‌های آمریکا علیه ایران را نامناسب می دانیم و محکوم می‌کنیم.» روسیه و ایران سال‌هاست که در تلاشند نظم بین‌المللی تحت رهبری آمریکا را به چالش بکشند.

از پاییز ۲۰۲۲، ایران به روسیه در جنگ علیه اوکراین کمک کرده، و برای نمونه برای حمله به زیرساخت‌های غیرنظامی اوکراین، به مسکو پهپاد داده است. هر دو کشور جزو تحریم‌شده‌ترین کشورها در جهان هستند و با هم روش‌هایی برای دور زدن تحریم‌ها پیدا کرده‌اند.

۱۷ ژانویه، پوتین و رئیس‌جمهور ایران توافق‌نامه همکاری راهبردی جامع امضا کردند. کارشناسان می‌گویند همکاری دو کشور در زمینه‌های مختلف مانند انتقال سلاح، همکاری نظامی، اقتصادی، سیاسی، رسانه‌ای و اطلاعاتی بیشتر شده است.

در خاورمیانه، روسیه حامی اصلی گروه‌های نیابتی ایران است. اسرائیل در جنوب لبنان، انبارهای بزرگی از سلاح‌های روسی که به حزب‌الله داده شده بودند را کشف کرد. همچنین سلاح‌های ساخت روسیه در غزه کشف شدند که گفته می‌شود در اختیار حماس بودند. حوثی‌های یمن نیز از طریق شبکه‌ای، از روسیه سلاح گرفته‌اند.

آمریکا هشدار داده است که روسیه، چین و ایران همکاری بی‌سابقه‌ای علیه آمریکا دارند. ایران با پهپاد و اطلاعات سایبری، به یکی از تأمین‌کنندگان نظامی مهم روسیه تبدیل شده است. چین نیز با خرید نفت از ایران و روسیه به آن‌ها کمک اقتصادی می‌کند. ۱۶ آوریل، آمریکا شرکت‌های چینی را به دلیل خرید غیرقانونی یک میلیارد دلار نفت ایران تحریم کرد.

در مذاکرات اوکراین، روسیه نشان داد که کشور قابل اعتمادی نیست و به جای پایان دادن به جنگ، به گرفتن امتیاز و تبرئه خویش فکر می کند. روسیه معمولاً وعده می‌دهد ولی بعد عقب‌نشینی می‌کند و به تعهداتش عمل نمی‌نماید؛ چنانکه در مذاکرات اوکراین، روسیه امتیازهای زیادی گرفت اما به تعهدات خود عمل نکرد. پوتین رابطه خاصی با ترامپ دارد و از این رابطه سوءاستفاده می کند. روسیه احتمالاً همین تاکتیک را نیز در مذاکرات با ایران دنبال خواهد کرد.

در حالی که آمریکا به دنبال صلح در اوکراین است، روسیه همچنان به حملات خود ادامه می‌دهد. در ۱۳ آوریل، حمله موشکی روسیه به شهری در شمال اوکراین باعث کشته شدن ۳۵ نفر و زخمی شدن بیش از ۱۰۰ نفر شد.

روسیه بدنبال افزایش نفوذ دوباره خود در خاورمیانه است. این کشور مدت‌هاست دنبال دسترسی به آب‌های گرم و مسیرهای تجاری است. بعد از تصرف کریمه در ۲۰۱۴، روسیه از آن منطقه برای مداخله نظامی در سوریه استفاده کرد. حضور نظامی در سوریه، بعدها باعث نفوذ بیشتر روسیه در لیبی و کشورهای آفریقایی شد.

روسیه تلاش کرده است تا با همه طرف‌ها در خاورمیانه -از جمله گروه‌های نیابتی ایران مثل حزب‌الله و حوثی‌ها- رابطه برقرار کند. این همکاری‌ها به روسیه اجازه می‌دهد خود را میانجی معرفی کند.

تنها زمانی که نفوذ روسیه در منطقه محدود شد، وقتی بود که غرب در سال ۲۰۲۲ تحریم‌های گسترده‌ای علیه این کشور وضع کرد و کمک به اوکراین را افزایش داد. اما اگر دوباره روسیه را وارد مذاکرات کنیم، ممکن است این محدودیت‌ها بی‌اثر شود.

اینکه چه کسی از میانجی‌گری روسیه سود می‌برد؟ قطعا ایران؛ چون متحدی در کنار خود خواهد داشت. اما سودی که روسیه از این موقعیت می برد حتی بیشتر از ایران خواهد بود زیرا هم تحریم‌های این کشور ممکن است کاهش پیدا کند و هم فرصت می یابد در خاورمیانه قدرت‌نمایی کند.

روسیه در مقابل کمک به مذاکرات با ایران، احتمالاً امتیازهایی از آمریکا در حوزه‌های دیگر خواهد خواست، از جمله کاهش حضور نظامی واشنگتن در شرق اروپا یا همکاری در امنیت سایبری. این امتیازها ممکن است به ضرر منافع آمریکا و متحدانش باشد.

سخن آخر اینکه حضور روسیه در مذاکرات با ایران، به احتمال زیاد باعث می‌شود توافق نهایی به تهدیدات واقعی ایران رسیدگی نکند. روسیه از فناوری موشکی و پهپادی ایران استفاده می‌کند، با گروه‌های نیابتی ایران همکاری دارد و در کارزارهای اطلاعاتی و تحریم‌گریزی با ایران شریک است. طبیعی است که نخواهد این چیزها را از دست بدهد.

آمریکا نباید اجازه دهد روسیه مذاکرات با ایران را مدیریت کند. پوتین سال‌هاست تلاش می‌کند با تضعیف آمریکا، موقعیت روسیه را تقویت نماید و این سیاستی است که ایران نیز از آن استقبال می کند. آمریکا نباید اجازه دهد دشمنانش نقش اصلی را در بازی ایفا کنند چون نتیجه‌ این کار چیزی جز یک توافق بد نخواهد بود.

منبع: مؤسسه خاورمیانه



نظر شما