twitter share facebook share ۱۳۹۶ دی ۱۲ 2048

اکثریت جامعه بر این باورند که ساختار تبعیض‌ها، باند بازی، امتیازهای موروثی و منزلت‌های ساختگی به‌گونه‌ای است که مردم در آن محاط شده‌اند و وجود آن برای مردم عادی کاملا محسوس می‌باشد. این در حالی است که به عقیده جامعه شناسان، نابرابری و تبعیض و سرخوردگی برخی افراد از رسیدن به حق خودشان، بر میزان خشونت و نزاع در جامعه افزوده است. وقتی شرایط رشد و ترقی برای همه اقشار جامعه مهیا نباشد نوعی شکاف طبقاتی رخ می دهد و برخی افراد جامعه تصور می کنند که حق آنها پایمال شده است. این موضوع از دلایل و شرایط بروز خشونت در جامعه است.

وجود حس نابرابری، عواقبی از قبیل احتمال بالاتر افسردگی، هیجان روحی و حتی دردهای جسمی را به همراه دارد. هر چه تصور قرار داشتن در نردبان درآمدی و منزلت اجتماعی پایین‌تر باشد، احتمال اتخاذ تصمیم‌های ناپخته در زندگی و عملکرد ضعیف‌تر در محیط کاری بیشتر می‌شود و در نهایت تصور فرد در مورد پایین‌تر بودن جایگاه خود، سبب تقویت نظریه توطئه خواهد شد. 

تبعیض و نابرابری، اغلب ریشه در ساختار اجتماعی و اقتصادی جامعه داشته و در حقيقت بسياری از اين نابرابري­ها، معلول اقتصاد دولتی و نفتی، تمرکزگرایی و رانت­ خواری و حمايت‌های مختلف سياسی - اجتماعی است كه به طرق مختلف از اعتبارات اقتصادی و رانت‌های پيدا و پنهان برای گرفتن بیشتر ثروت و درآمد استفاده مي‌كنند. انواع نابرابری و تبعیض مانند نابرابری در فرصت های زندگی، نابرابری در ثروت و درآمد، نابرابری سیاسی، تبعیض و نابرابری اطلاعاتی، سبب نابرابری و تبعیض در به دست آوردن موقعیت ها می شود که این عوامل خود باعث به وجود آمدن موانع و چالش ها می شود؛ به این ترتیب، تبعیض و نابرابری روز­ به­ روز در میان مردم فاصله انداخته و تنش ­ها را تشدید می­ کند و در نتیجه جامعه را به سمت دو قطبی­ شدن پیش می­ برد.

نابرابری در فرصت های زندگی

فرصت های زندگی را می توان به معنای شانس دسترسی به انواع کالاهای اقتصادی یا فرهنگی برای هر فرد در هر جامعه ای دانست. هانس گرث و رایت میلز، فرصت های زندگی را شامل طیف وسیعی از امکانات می دانند که «از احتمال زنده ماندن در طول سال اول زندگی پس از تولد، تا امکان آشنایی با هنرها، امکانات زندگی سالم و به طور عادی پرورش یافتن، امکان برخورداری از خدمات پزشکی و درمانی و در صورت بیمار شدن امکان کشیده نشدن به بزهکاری نوجوانان و مهم تر امکان دستیابی به تحصیلات دبیرستانی یا دانشگاهی» را در بر می گیرد

توزیع نامتقارن فرصت های زندگی از قبیل تحصیلات، اشتغال، درآمد، بهداشت و نظایر این ها یکی از مهم ترین ابزارها جهت پی بردن به وجود نابرابری های اجتماعی در هر جامعه است.

در این بین، گروه ها و طبقات اجتماعی برخوردار از قدرت و ثروت، به منظور تضمین دسترسی خود به امکانات، کالاها، وسایل و به طور کلی تسهیلات لازم به سازو کارهایی متوسل می شوند که از دسترس دیگران به این تسهیلات جلوگیری کند؛ بنابراین نابرابری و تبعیض اجتماعی به مثابه نتیجه محتوم توزیع نابرابر قدرت و ثروت در جامعه گسترش می یابد.

نابرابری ثروت و درآمد

نابرابری در درآمد اشاره به سهم متفاوت و نامساوی اشخاص یا گروه های اجتماعی از درآمد و ثروت در جامعه دارد. وجود نابرابری در توزیع درآمد، موجب بروز فقر و افزایش شکاف در طبقات جامعه می شود. نابرابری درآمدی یکی از مهم ترین و پایه ای ترین عوامل نابرابری اجتماعی است و می تواند نقش مؤثری بـر سلامت اجتماعی داشته باشد. وجود نابرابری در جامعه موجب احساس محرومیت نسبی افراد جامعه شده و سلامت روانی جامعه را تحت تأثیر قرار می دهد.

یکی از اصول اسلام مبارزه با هرگونه تبعیض از جمله نابرابری اقتصادی است. حضرت علی علیه السلام در پاسخ به پيشنهاد برخى از ياران مبنى بر زيرپا گذاشتن مساوات در تقسيم بهره‌هاى عمومى و سرانهِ جامعه، و بيشتر‌دادن به اشراف عرب و قريش و آنان كه بيم مخالفت‌شان مى‌رفت و نگرانى از جداشدن‌شان و پيوستن‌شان به معاويه وجود داشت، فرمود: «... اگر دارايى از آنِ خود من بود، بى‌گمان همگان را برابر مى‌داشتم [كه چنين تقسيم سزاست]، تا چه رسد كه دارايى، از آنِ خودشان [دارايى خدايى] است».

نابرابری سیاسی

به نظر می رسد که این نوع نابرابری ارتباط مستقیم و بی واسطه ای با نحوه توزیع قدرت دارد و یکی از شالوده ترین نوع نابرابری هاست که به نوبه خود به گسترش دامنه و شدت دیگر انواع نابرابری های اجتماعی منجر می شود. در این حالت موقعیت های سیاسی نه براساس دانش و تجربه، بلکه براساس وابستگی به یک مقام مسئول گروه یا حزب صورت می گیرد؛ بنابراین تبعیض و نابرابری سیاسی منجر به دستیابی افراد نالایق به پست های مهم سیاسی می شود و لذا زمینه سوءاستفاده از فرصت های انحصاری را در بخش های اقتصادی اجتماعی و فرهنگی فراهم می کند.

برابری حاكم با مردم در معيشت و عمل جلوه ای از برابری افراد در اسلام است. هيچ امتيازی برای حاكم وجود ندارد همچنان كه هيچ مصونيتی در برابر قوانين برای وی نيست. در اسلام حكومت موروثی پذيرفته نشده و بر اساس طبقه نيست، بلكه تنها افراد واجد صلاحيت می توانند به حكومت و ديگر مشاغل عمومی مانند قضاوت برسند. قرآن كريم درباره برابری همه انسانها می فرمايد: انا خلقناكم من ذكر و انثي و جعلناكم شعوبا و قبايل لتعارفوا،ان اكرمكم عند الله اتقيكم.

تبعیض و نابرابری اطلاعاتی

تبعیض و نابرابری در اطلاعات یعنی دسترسی به اطلاعات دارای ارزش اقتصادی یا سیاسی در زمان خاص و سوءاستفاده از آن برای مقاصد شخصی گروهی یا حزبی. کسانی که زودتر از سایرین به این اطلاعات دست می یابند از رانتی برخوردار می شوند که براساس آن قادر خواهند بود از مزایای هنگفتی برخوردار گردند؛ به طور کلی رانت اقتصادی، اغلب توسط سیاستمداران و مقام عالی رتبه صاحب نفوذ و موقعیت که از توان ایجاد رانت سیاسی نیز برخوردارند – چه برای خود و چه برای دیگران- ایجاد می گردد؛ همچنین رانت اطلاعاتی نصیب کسانی می شود که به لحاظ دارا بودن موقعیت سیاسی شغلی توانایی تعیین یا اثرگذاری بر تعیین خط مشی ها را دارند و یا خود تصمیم گیر هستند و لذا به سادگی از اطلاعاتی که می تواند رانت ساز باشد برخوردار می گردند. بنابراین ادامه این فضا موجب بی اعتمادی و اعتراض مردم نسبت به دولت می شود.

نابرابری و تبعیض در بدست آوردن موقعیت ها

برخی با سوءاستفاده از موقعیت های شغلی و اداری، نفوذ سیاسی و یا دریافت رشوه به جایگاه و موقعیتی می رسند که حق آن ها نیست؛ در این گونه موارد، افراد نه براساس ضوابط و شایستگی هایی همچون خلاقیت تخصص، مهارت و تجربه، بلکه بر اساس روابط به موقعیت های اجتماعی بالا می رسند. تمرکز موقعیت های اجتماعی و سیاسی در دست عده ای خاص و محدود و فقدان پاسخگویی در برابر افکار عمومی، گسترش تبعیض و نابرابری را در بردارد.

در فضایی که به لیاقت ها و شایستگی ها بهایی داده نشود، چاپلوسی، تملق و دورویی رواج می یابد و هرکس نقابی به چهره می زند که از بیشترین امتیازات و بهترین موقعیت ها برخوردار شود؛ در کنار این ها ما چندین میلیون بیکار علی رغم داشتن تحصیلات دانشگاهی در هر رشته داریم که این فضا را می بینند و نمی توانند تحمل کنند؛ پس نسبت به دولت بی اعتماد می شوند.

در حال حاضر مشکلات فراوانی نظیر مسائل پولی و بانکی، مشکلات بودجه، ضعف تولید، تخصیص جایگاه‌های مدیریتی و مشاغل براساس روابط، بیکاری، رکود، عدم کارایی و بهره‌وری، نابرابری و تبعیض، مهاجرت نخبگان و حاشیه‌نشینی جامعه ایران را در بر گرفته و تنها راه برون رفت از این بحران‌ها و کنار گذاشتن این نردبان شکسته تبعیض، نابرابری و ناکارآمدی، واگذاشتن تیول داری در مدیریت و رعایت اصل شایستگی و نظام مدیریت استعداد در سیستم مدیریتی کشور است.

نظر شما