twitter share facebook share ۱۳۹۹ فروردین ۰۵ 1477

عملکرد ترامپ در مواجهه با شرایطی که ویروس کرونا برای این کشور رقم زده، عملکرد قابل دفاعی نبوده است؛ دروغ هایی که او می گوید در کنار عدم مسئولیت پذیری و کم اهمیت نشان دادن مشکلات، سبب خواهد شد که وی در مواجهه با بحران فعلی شکست بخورد.

اما کشورهای دیگری هستند که در برابر کرونا بسیار بهتر از آمریکا عمل کرده اند؛ این کشورها به سرعت برای جلوگیری از همه گیر شدن بیماری وارد عمل شدند و اقداماتی انجام دادند که از جمله آن آزمایش افراد مشکوک بود؛ پس به لطف واکنش سریع و اقدامات موثر خود توانستند مانع از شیوع بالای بیماری شوند.

یکی از موفق ترین این کشورها سنگاپور است. رئیس سازمان بهداشت جهانی، مدیریت بحران سنگاپور را تحسین کرده و آن را الگویی برای سایر کشورها می داند. سنگاپور در برابر این ویروس، آسیب پذیری بالایی دارد؛ به خصوص آنکه تراکم جمعیتی بالایی داشته و روابط شخصی و تجاری گسترده ای با چین دارد. با این وجود هیچ موردی از مرگ و میر ناشی از کرونا در این کشور ثبت نشده و تنها حدود 200 نفر مبتلا گزارش شده است که تقریبا نیمی از آنها بهبود یافته اند. سازمان بهداشت جهانی گام هایی که سنگاپور در مقابله با این ویروس برداشته را مورد توجه سایر کشورها قرار داده است؛ از جمله ردیابی تماس های فرد مبتلا و شفافیت کامل با مردم در خصوص الگوی سرایت بیماری.

اما برای درک تفاوت عملکرد بین سنگاپور و آمریکا (به ویژه در دوران ریاست جمهوری ترامپ)، بهتر است نگاه گسترده تری به تفاوت های فرهنگی و سیاسی دو کشور بیندازیم. یکی از وجوه تمایز حکومتداری بین سنگاپور و آمریکا، میزان توجه و احترام به سیستم خدمات عمومی، از جمله حرفه ای بودن کارمندان دولتی است. چه بسا هیچ کشور دیگری در جهان به اندازه سنگاپور، اینچنین برای خدمات عمومی احترام قائل نباشد. خدمات عمومی بخشی است که بسیاری از بهترین و باهوش ترین جوانان سنگاپوری در آن مشغول به کار هستند، درحالیکه همتایان آمریکاییشان راه وال استریت را در پیش گرفته و در بانک ها و بخش های اقتصادی و سرمایه گذاری استخدام می شوند.

در سنگاپور، نحوه ارائه خدمات عمومی، ارتباطی با دولت و جهت گذاری های سیاسی افرادی که در انتخابات رأی می آورند ندارد، بلکه اخلاق حرفه ایِ کارکنان شاغل در بخش های دولتی و خدمات عمومی بسیار قوی است و فارغ از آنکه چه کسی در انتخابات رأی آورد و چه رویکردی داشته باشد، آنان در بیطرفی سیاسی به فعالیت خود ادامه می دهند. نتیجه این امر ایجاد حس اعتماد در بین همه آحاد جامعه است و حس اطمینان از اینکه رهبران سیاسی و سیستم اداری کشور، متشکل از افراد توانمندی است که در کنار هم کار می کنند تا به دغدغه ها و نگرانی های مردم برسند و آنها را رفع نمایند.

البته کارمندان دولتی و رهبران سیاسی سنگاپور هم، در مقایسه با همتایان خود در آمریکا، دستمزد بیشتری دریافت می کنند. این حقوق بالا، تنها برای جذب بهترین و باهوش ترین افراد در سیستم خدمات اجتماعی و جبران تلاش ها و انجام وظایفشان به نحو احسن نیست، بلکه بازتاب احترام و اعتمادی است که مردم به دولت و سیستم اداری و سیاسی خود دارند.

ثمره این اعتماد در مواقع بحرانی به بار می نشیند. روزنامه نگار «توماس فریدمن» که در زمان طوفان کاترینا که سال 2005 به وقوع پیوست، در سنگاپور بود، در خصوص تفاوت نحوه مدیریت دولت سنگاپور و دولت آمریکا در این بحران اینگونه می نویسد: «بعد از مشاهده فاجعه ای که کاترینا اینجا در سنگاپور به بار آورد، فهمیدم که اگر یک کشور برای مقابله با چنین شرایطی باید به چیزی باور داشته باشد، آن چیز باور به حکمرانی خوب است».

بعضی از ناظران معتقدند که اثرات دوران اقتدارگراییِ بنیانگذار سنگاپور «لی وان یو» در برقراری نظم، در دولت فعلیِ لیبرال دموکرات سنگاپور همچنان باقی مانده و سلطه سیاسی طولانی مدت حزبِ «حرکت مردمی لی» باعث شده است که بکارگیری اقدامات سختگیرانه در مقابله با کرونا، در سنگاپور آسانتر از آمریکا باشد. اما آنگونه که مورخ سنگاپوری «پی جی تام» معتقد است، با توجه به اینکه دولت موفق شده است با اتکا به ارائه خدمات اجتماعی مطلوب و عملکرد موفقی که در سایر بخش های دولتی  داشته، اعتماد عمومی را تا حد بالایی جلب کند، دیگر برای مبارزه با کرونا نیازی به اقتدارگرایی ندارد «بدون اقتدارگرایی هم موفقیت حاصل می گردد، زیرا دولت کاملا شفاف است و با مردم در ارتباط است و مردم درک می کنند که وضعیت پیش آمده اضطراری بوده و نیازمند همکاری و همیاری است».

تضاد چنین شرایطی در سنگاپور، با نگرش و سیاست های حاکم بر آمریکا کاملا مشخص است. شهرت نامطلوب خدمات اجتماعی بین مردم آمریکا، محدود به دولت خاصی نیست، اما ترامپ با حملات خود به بخش های دولتی، به این بدنامی دامن زده و این درحالی است که خود، ریاست دولت را عهده دار است. تا به امروز بیشترین حملات او، روی بخش های خارجی و اطلاعاتی متمرکز بوده، به ویژه آنکه این بخش ها حقایقی را در مورد دخالت روسیه در انتخابات آشکار کرده اند. اما دایره این حملات محدود به این بخش ها نیست و کارکنان خدمات عمومی، از جمله متخصصان محیط زیست را نیز در بر می گیرد. لذا چنانکه شاهد بودیم برخی از کارکنان سرویس های اطلاعاتی در نهایت در مقابل حملات ترامپ به زانو درامدند، در مورد بهداشت عمومی هم ممکن است اتفاق مشابهی رخ دهد. همانگونه که در مورد دکتر «نانسی مسونیر» مدیر محترم و باتجربه مرکز ملی بیماری های تنفسی رخ داد.

ماه گذشته که ترامپ اعلام کرد ویروس کرونا تحت کنترل است، مسونیر هشدار داد که «سوال جامعه پزشکی در مورد زمان دقیق همه گیری بیماری در آمریکا است، نه احتمال وقوع آن». گزارش شده است که ترامپ از هشدار دکتر مسونیر خشمگین شد و خواست که او را ساکت کنند. رسانه های دست راستی حمله ترامپ را با اعمال فشار علیه دکتر مسونیر تکمیل کرده و این تئوری را مطرح کردند که وی خواهر «رود روزنشتاین» معاون پیشین دادستان کلی است که تحقیقات و بازجویی های مربوط به قضیه دخالت روسیه در انتخابات را بر عهده داشت. مسونیر هنوز در مطبوعات اطلاع رسانی می کند، اما گزارشگران متوجه تغییر لحن او شده اند.

یکی از موضوعاتی که در تمام این حملات و جنگ های لفظی مطرح می شود، تحقیر و کوچک شمردن تخصص است و موضوع دیگر اولویت بخشیدن وفاداری سیاسی به ترامپ بر شایسته سالاری، تلاش برای خدمت رسانی مطلوب به جامعه و تقدم منافع عمومی بر هر چیز دیگر. خسارتی که اتخاذ چنین رویه ای بر آمریکا در موضوع کرونا تحمیل می کند، کاهش اعتماد و صداقت و راستی است، آن هم در شرایطی که مردم آمریکا به شدت نیازمند رهبری هستند که با مردم رو راست باشد. اگر دولت آمریکا در تلاش برای مقابله با همه گیری بیماری از شهروندان بخواهد تغییراتی را در زندگی خود ایجاد نمایند، فقدان اعتماد مانع از این کار شده و در هفته های پیش رو به افزایش مشکل دامن خواهد زد.

لذا می بینیم که در آمریکا شرایط کاملا برعکس چیزی است که «تام» به عنوان عنصر کلیدی موفقیت سنگاپور در پاسخ به کرونا معرفی می کند و این عنصر کلیدی چیزی نیست جز «تمایل مردم به پیروی از رهبریِ دولتمردانی قابل احترام و اعتماد».

*مشاهده مقاله اصلی

مترجم: فاطمه رادمهر

نظر شما