سخنگوی وزارت خارجه آمریکا «ند پرایس» روز هفت آوریل به خبرنگاران گفت «ما حاضریم گام های لازم را برای بازگشت به برجام، از جمله رفع تحریم های مغایر با برجام، برداریم»
اما پرایس در این گفتگو روشن نکرد که شرایطی که رفع تحریم ها منوط به تحقق آن است چیست و جدول زمانی هم برای انجام این کار ارائه نداد. مسئله شرایط و جدول زمانی از موضوعاتی است که در وین و در مذاکراتی که بین ایران و کشورهای امضاکننده توافق هسته ای در جریان است، مورد بحث قرار گرفته است.
آمریکا مدتی است که گشایش های مالی برای ایران ایجاد کرده و برای مثال به کره جنوبی اجازه داده که با تهران بر سر آزادکردن برخی از پولهای بلوکه شده ایران در سئول، مذاکره کند. میزان پولی که دو طرف بر سر آزاد شدنش گفتگو می کنند 7 میلیارد دلار می باشد که قرار است یک میلیارد دلار آن آزاد شود.
با توجه به مجموع دارایی های مسدود شده ایران در جهان که 100 میلیارد دلار می باشد، مبلغی که طرف ایرانی و کره ای در موردش مذاکره می کنند، قطره ای از دریا است. آمریکا، آلمان، فرانسه، بریتانیا، روسیه و چین در تلاش هستند تا 18 ژوئن -تاریخ انتخابات ریاست جمهوری ایران- با این کشور به توافق برسند؛ این ترس وجود دارد که رئیس جمهور بعدی به شدت محافظه کار بوده و مانع از انجام مذاکرات شود.
به نظر می رسد که ایران نیز تحت فشار است قبل از انتخابات به توافق برسد، تا با توجه به بحران شدید اقتصادی موجود، کشور عرصه نزاع و اختلافات سیاسی داخلی نشود.
انتظار رفع تحریم ها، پیش بینی هایی در زمینه قیمت جهانی نفت ایجاد کرده است. وزیر نفت ایران بیژن زنگنه ماه ژانویه پیش بینی کرد که تولید نفت ایران دو برابر شده و به چهار میلیون بشکه در روز برسد؛ صادرات نفت هم دوبرابر گردد و دو میلیون بشکه در روز شود.
اما با توجه به متأثر بودن بازار جهانی نفت از همه گیری کرونا بعید است این پیش بینی محقق شود. نکته دیگر این است که با رفع تحریم ها، برنامه شرکت های نفتی برای اکتشاف و استخراج نفت از سر گرفته می شود بنابراین پتانسیل تولید و صادرات ایران ممکن است به طور چشمگیری افزایش یابد و حداقل از منظر تئوری سود عایدی کشور افزایش پیدا کند. ولی ایران مجبور به جلب مجدد مشتریانی است که در طول دوران تحریم از دست داده و برای اینکه با عربستان و روسیه رقابت کند، مجبور است که نفت خود را با تخفیف زیاد بفروشد (کاری که در حال حاضر نیز درحال انجامش است)
علاوه بر این، توافق بلندمدت ایران و چین به پکن حق می دهد که نفت ایران را با قیمت کمتر بخرد و این علاوه بر امتیازاتی است که چین در صنایع ایران از جمله ارتباطات، تسلیحات و راه سازی دارد.
اگرچه صادرات نفت پس از رفع تحریم ها به پرکردن خزانه دولت کمک می کند، اما بدون تغییرات چشمگیر در ساختار اقتصادی، قوانین بانکداری و ریشه کن کردن فساد، بحران اقتصادی می تواند سالها به طول بیانجامد. هم اکنون در ایران فقر گسترده حاکم است و نرخ رسمی بیکاری به 12% می رسد، تورم 40% است و دولت برای جبران کسری بودجه اقدام به چاپ میلیون ها ریال پول بدون پشتوانه نموده است؛ هیچکدام از این معضلات تنها با امضای توافق جدید هسته ای حل نمی شود.
مردم ایران که از تحصیل کرده ترین مردم خاورمیانه هستند، برای اشتغال نیاز به احداث کارخانه های جدید، پالایشگاهها و پروژه های بزرگ زیرساختی دارند.
با رفع تحریم ها قطعا دولت مزایای رفاهی از جمله میزان یارانه را افزایش می دهد، اما برای بازسازی و تقویت طبقه متوسط، باید سیستم آموزشی را بهبود ببخشد، جلوی سقوط بیشتر ارزش ریال را –که در سه سال گذشته بیش از 70% ارزش خود را از دست داده است- بگیرد و به مشاغل کوچک مشوق بدهد. سال 2011 طبقه متوسط حدود 60% از جمعیت ایران را تشکیل می داد اما در شرایط فعلی این میزان به حدود 20% رسیده است.
همچنین انتظار می رود که نبردی بین دولت و سپاه –که بیش از نیمی از اقتصاد را در کنترل داشته و اولویت های کشور را تعیین می کند- درگیرد. رفع تحریم ها به تیمی بستگی دارد که بعد از انتخابات ماه ژوئن بر سر کار می آید؛ اما برای مردم دلیل زیادی برای خوش بینی وجود ندارد.
مترجم: فاطمه رادمهر
نظر شما