twitter share facebook share ۱۴۰۰ آبان ۲۹ 732

ایران در طول چهار دهه خصومتی که با ایالات متحده و اروپا داشته، از چین و روسیه به عنوان اهرمی برای مقابله با فشارهای اقتصادی غرب استفاده کرده است.

پکن و مسکو نیز همیشه از تهران حمایت دیپلماتیک و اقتصادی کرده اند. علیرغم تحریم های فلج کننده آمریکا، پکن به واردات نفت ایران و تجارت با این کشور ادامه می دهد و همگام با روسیه از احیای برجام و لغو تحریم ها حمایت می کند.

چین همچنین قرارداد جامع استراتژیک 25 ساله ای را با ایران امضا کرده که در آن در ازای نفت ایران، میلیاردها دلار در زمینه های مختلف در آن کشور سرمایه گذاری می کند.

اما با وجود دیدارهای متعدد، تبادلات دیپلماتیک در سطوح بالا و امضای چندین قرارداد و معاهده با روسیه و چین، تهران هنوز نتوانسته روابط اقتصادی خود را با این دو کشور توسعه داده و شرایط سختی را که در آن قرار گرفته تغییر دهد. در حقیقت مشکلات و کاستی هایی که در طرف ایرانی وجود دارد، مانعی در مسیر مشارکت های دوجانبه ایجاد کرده است.

از زمان انقلاب اسلامی در سال 1979 ایران همواره شاهد دوگانگی بین دولت های منتخب از یکسو و نظام از سوی دیگر بوده است. نظام مجموعه ای از اهداف و سازوکارهایی دارد که گاه با اهداف دولت همراستا نیست. علاوه بر این دولت ها پیوسته بین دو جناح سیاسی محافظه کار و میانه رو دست به دست می شوند که این دو جناح عقاید و دیدگاههای متفاوتی در زمینه سیاست خارجی و توسعه اقتصادی دارند.

هر رئیس جمهوری که بر سر کار می آید، برنامه های سلف خود را تغییر داده و رویه جدیدی را در زمینه های مختلف از جمله تجارت و روابط خارجی در پیش می گیرد. علاوه بر این، رهبر ایران بر اقتصاد مقاومتی و خودکفایی تأکید داشته و همین امر محدودیت هایی را در مقابل دولت ها ایجاد می کند.

این شکاف ها منجر به ایجاد سیاست ها و مقررات ناهمگون، نامنسجم، ناپایدار و کوتاه مدت شده که می تواند روسیه و چین را از تعامل اقتصادی بلندمدت با ایران منصرف کند.

از آن سو روابط مناقشه برانگیز ایران با سایر کشورها و رقابت با بازیگرانی همچون عربستان و اسرائیل بر سر هژمونی منطقه ای، همیشه این احتمال را که بین ایران با اسرائیل یا سایر کشورها درگیری رخ دهد، زنده نگه می دارد.

اسرائیل جنگ پنهانی را علیه ایران آغاز کرده و تهدید به اقدام نظامی می کند. تا زمانی که ایران به برنامه ها واهداف منطقه ای خود در سوریه، عراق و لبنان ادامه دهد، دشمنی با رقیبان منطقه ای ادامه خواهد داشت و این امر به سرمایه گذاران روسیه و چین حس ناامنی داده، مانع از تعامل اقتصادی بلندمدت آنان با ایران می شود.

علاوه بر اینها، عموم مردم و شرکت های ایرانی ذهنیتی غرب گرا دارند. از دید انها چین و روسیه کشورهایی توسعه نیافته هستند و در تجارت با ایران، نه حسن نیت دارند، نه قابلیت منحصر به فردی که ایران بتواند از آن بهره مند شود.

بسیاری از بنگاههای کوچک و متوسط ایرانی طی سالیان اخیر به دلیل واردات گسترده کالاهای ارزان قیمت و بی کیفیت چینی ورشکست شده اند. دولت هم بدلیل محدودیت منابع مالی و اولویت دادن ملاحظات سیاسی در کنترل واردات از چین، در حمایت از کارآفرینان داخلی شکست خورده است.

برخی از سیاستمداران و تحلیلگران سیاسی در ایران معتقدند که روسیه مانع اصلی بر سر راه صادرات گاز ایران به بازارهای منطقه ای و جهانی است. همچنین عامل اصلی که ایران نمی تواند از نفوذ منطقه ای خود برای مثال در سوریه و دریای خزر نفع اقتصادی ببرد، روسیه است.

برخلاف چین که سالانه مبادلاتی به ارزش 19 میلیارد دلار با ایران دارد، تجارت روسیه با ایران به سختی به 3 میلیارد دلار می رسد. روسیه به جز مشارکت در پروژه های زیر ساختیِ خاص، از مشارکت های اقتصادی بیشتر با ایران خودداری می کند.

سالها تحریم و انزوای اقتصادی، ایران را از تدوین استراتژی جامعی در روابط خارجی خود با توجه به ظرفیت ها و منابعی که دارد، بازداشته است. ایران بیشتر وقت و انرژی خود را صرف بقای خویش در شرایط تحریم ها می کند و در این مسیر، روسیه و چین را شریکان اقتصادی ارزشمندی می بیند.

اگر تحریم ها برداشته شوند، ایران فرصت پیدا می کند تا از برخی مزیت های ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک خود –مانند منابع انرژیِ استفاده نشده- به عنوان ابزاری برای جذب سرمایه گذاران و صنایع غربی استفاده کند.

دولتمردان ایران معتقدند باید شریکان اقتصادی خود را تنوع بخشیده و با کشورهای غیر غربیِ بیشتری وارد تعامل شوند تا بتوانند پیامدهای مخربی که تحریم ها بر اقتصادشان دارد را بکاهند. اندیشه دیگری که تهران در سر دارد این است که با حضور چین و روسیه، باشگاهی از کشورهای تحریم شده برای مقابله با جنگ اقتصادی غرب تشکیل دهد.

اما با توجه به حجم بالای تجارت چین با آمریکا و اتحادیه اروپا و مشتریانی که انرژی روسیه در اروپا دارد، پکن و مسکو همیشه از تحریم های آمریکا تبعیت کرده اند. بنابراین تهران فضای چندانی برای مانور ندارد. روسیه و چین به عنوان دو قدرت بزرگ هسته ای همکاری با غرب را در اولویت دارند و نمی خواهند بابت حمایت از جاه طلبی های ایران متحمل هزینه شوند.

اما درحالی که اقتصاد ایران تحت فشار تحریم ها روز به روز بیشتر رو به وخامت می رود و صنایع استراتژیک و زیرساخت های کشور نیاز به سرمایه گذاری دارد، دولت رئیسی هیچ برنامه استراتژیکی برای رونق ارتباطات اقتصادی خود با دول دیگر ندارد.

برخلاف تشویق های روسیه و چین برای احیای برجام به عنوان تنها راه لغو تحریم ها، تهران آن را موضوعی فوری نمی داند و حاضر به رویارویی با واقعیت نیست. دولت رئیسی به دنبال این است که رویکردش در مذاکرات هسته ای متفاوت از رویکرد دولت سابق به نظر برسد.

کوتاه سخن اینکه روابط اقتصادی تهران با پکن و مسکو تنها بخشی از نیازهای روزمره ایران را پوشش می دهد و این مبادلاتِ مخفی نمی تواند تا ابد ادامه یابد. تا زمانی که تهران موانع داخلی و بین المللی را رفع نکرده و با آمریکا و متحدانش به توافقی پایدار نرسد، چین و روسیه تنها شریکان ایران باقی خواهند ماند درحالیکه قادر به تغییر وضعیت وخیم اقتصادی ایران هم نیستند.

*منبع: میدل ایست آی

مترجم: فاطمه رادمهر

نظر شما