ورود روحانیون شیعه به عرصه سیاست ایران حداقل به پنج قرن قبل بر می گردد؛ زمانی که تشیع توسط شاهان صفوی به عنوان دین رسمی کشور اعلام شد. پس از انقلاب 1979 زمانی که آقای خمینی به مقام هبری رسید و روحانیون بر نهادهای مختلف در ایران سلطه یافتند، نقش روحانیت در سیاست به اوج خود رسید
ولی در دهه اخیر این نقش رو به افول رفته است. حتی پیش از آغاز اعتراضات سراسری در ایران بدلیل مرگ مهسا امینی، صداهایی از حوزه های علیمه به گوش می رسید که خواهان پایان نقش روحانیت در امور سیاسی بودند
بعد از انقلاب 1979 به ندرت می توان کاری را یافت که در آن روحانیون حضور نداشته باشند. حضور روحانیون در کارخانه ها و دانشگاه ها و در عرصه های مختلف ورزشی، پزشکی و نظامی با عنوان نظارت و مراقبت از اجرای ارزش های اسلامی، توجیه می شد. آقای خمینی که نظریه حکومت ولی فقیه را مطرح کرده بود، از نقش روحانیون دفاع می کرد. وی در یک سخنرانی گفت «در زمان شاه مخلوع (محمدرضا پهلوی) بود که این باور رواج یافت که روحانیون نباید در سیاست دخالت کنند و روحانیون هم این عقیده را پذیرفته بودند»
نقش روحانیون در تمام سازمان ها و بنیادهای دولتی و مذهبی گسترش یافت. آنها در تمام وزارت خانه ها و نهادها از جمله ارتش و سپاه، نیروی انتظامی، قوه قضائیه و دفاتر نمایندگی رهبری به عنوان ائمه جمعه، حاضر بودند
هم اکنون دهها مؤسسه فرهنگی و مذهبی وجود دارد که از دولت بودجه می گیرند. در لایحه بودجه سال 1401 سهم مراکز خدمات حوزه های علمیه نسبت به سال قبل دو برابر شد و به حدود 28 تریلیون ریال (756 میلیون دلار) که 30% بیشتر از بودجه سازمان محیط زیست است، رسید
ژوئن 2022 برخی از نمایندگان مجلس، لایحه ای برای بررسی ارائه کردند که به حوزه های علمیه مجوز تأسیس مراکز مشاوره اجتماعی و روان شناختی می داد؛ اما مقامات پزشکی با این لایحه مخالفت کردند
بی بی سی سال 2018 بر اساس آمارهای نهادهای مذهبی گزارشی منتشر کرد که نشان می داد چهارصد هزار روحانی در ایران وجود دارد؛ یعنی به ازای هر دویست نفر یک روحانی. این درحالی است که در همان سال به ازای هر هزار نفر جمعیت یک پزشک و به ازای هر 1600 نفر یک وکیل وجود داشت
بر اساس نظام سیاسی ایران، هفت پست مهم دولتی به مجتهدین اختصاص داده شده است. این سمت ها که نزدیک به صد نفر را شامل می شود، عبارتند از مقام رهبری، فقهای شورای نگهبان، ریاست قوه قضائیه، دادستان کل کشور، رئیس دیوان عالی کشور، وزیر اطلاعات و اعضای مجلس خبرگان.
حالا با گذشت چهار دهه پس از انقلاب، نقش روحانیت مورد انتقاد شدید قرار گرفته است؛ به گونه ای که حتی در حوزه های علمیه حمایت از دخالت دین در سیاست کاهش یافته است
بخشی از این مخالفت ناشی از افزایش نقش حوزه عملیه نجف پس از سرنگونی صدام در دو دهه پیش است. دیدگاه غالب در حوزه علمیه نجف این است که دین نباید در سیاست دخالت کند و سیاستمداران سکولار باید در رأس حکومت باشند. عباس عبدی تحلیلگر سیاسی معتقد است که دخالت روحانیت در سیاست نه تنها در علمکرد دینی حکومت تأثیر نداشت، که از نهاد دین مشروعیت زدایی کرد «این دخالت مردم را دین دار نکرد و تنها به سیاسی شدن دین انجامید»
نارضایتی ایرانیان از نقش روحانیت سال هاست که ایجاد شده است اما این نارضایتی به ویژه در اعتراضات اخیر مشهود شد. فیلم های زیادی از عمامه پرانی به نشانه مخالفت از جمهوری اسلامی منتشر شد
تصویر اغلب مردم ایران از روحانیون، افرادی است که در ماشین های دولتی با راننده های شخصی تردد می کنند، خانه دولتی و محافظ دارند، فراتر از قانون هستند، ثروتمند هستند و پاسخگوی جامعه مدنی نیستند
کاهش اعتبار روحانیت باعث شده است که برخی از روحانیون برای جلوگیری از خشم مردم از پوشیدن لباس روحانیت در اماکن عمومی خودداری کنند
فروردین 1398 در غرب همدان یک روحانی توسط مردی مسلح کشته شد. 14 فروردین نیز در حرم امام رضا مردی با چاقو به سه روحانی حمله کرد و دو نفر از آنها را کشت
این وضعیت باعث شده است که برخی از روحانیون سرشناس با ورود روحانیت به عرصه سیاسی علنا مخالفت کنند. مجید انصاری عضو مجمع تشخصی مصلحت نظام، دخالت روحانیون در سیاست را سبب بی ارزش شدن آنها دانست
مصطفی محقق داماد از مدیران سابق قوه قضائیه گفت: «حوزه علمیه قم قرار بود بر سیاست نظارت کند، نه مدیریت. دستاوردهایی هم داشت اما چون کامل به این شرط عمل نکرد، آسیب دید»
در سال های اخیر برخی افراد در حوزه های علمیه از دخالت در عرصه های سیاسی و اجرایی رویگردان شده اند. رهبر انقلاب این جریان را «انقلاب زدایی از حوزه های علمیه» نامید. این امر نشان دهنده ظهور نسل جدیدی از حوزویان است که معتقد به سکولاریسم در حوزه های علمیه هستند
در جریان اعتراضات اخیر، برخی از روحانیون به ویژه آنها که مشاغل دولتی داشتند، از سرکوب حمایت کردند اما گروهی از روحانیون گمنام تر و طلاب حوزه های علمیه قم و مشهد 9 شهریور با صدور بیانیه ای خواستار پایان دادن به کشتار معترضان شدند. آنها در این بیانیه اعتبار دینی ولایت فقیه را زیر سؤال بردند و از مجتهدان خواستند که سکوت خود را بشکنند
اما برخی از مجتهدان پیشتر سکوت را کنار گذاشته اند. 25 شهریور روزی که مهسا امینی پس از دو روز کما درگذشت، آیت الله بیات زنجانی رفتار پلیس امنیت اخلاقی را «غیر قانونی، غیرمنطقی و نامشروع» خواند. آیت الله محمد جواد علوی بروجردی نیز گفت: «مردم حق دارند از رهبر جامعه اسلامی انتقاد کنند؛ خواه این نقد موجه باشد یا ناموجه»
در سالهای گذشته برخی از روحانیون به ویژه نسل جوان بدلیل عواملی نظیر کاهش اعتماد عمومی به روحانیت و سکولار شدن حوزه های علمیه، از حضور در عرصه های سیاسی و اجرایی روی گردان شده اند. بحران اخیر در ایران این نگاه را تقویت کرده است
مترجم: فاطمه رادمهر
messages.comments