twitter share facebook share ۱۴۰۲ خرداد ۰۷ 531

شکی نیست که حمله روسیه به اوکراین جایگاه این کشور را در صحنه جهانی تضعیف کرده است اما از سوی دیگر واکنش های بین المللی به این جنگ یکسان نبوده است. دموکراسی های جهان تقریبا یکصدا حمله روسیه را محکوم کردند و در حمایت از اوکراین متحد شدند ولی بسیاری از کشورهای درحال توسعه و جهان سوم ترجیح دادند موضع بی طرفی اتخاذ کنند.

در این میان کشورهای انگشت شماری هم بودند که در کنار روسیه ایستادند و از اقدامات مسکو دفاع کردند. در زمانی که پوتین با انزوای فزاینده بین المللی مواجه است چهار کشور در نقش متحد کلیدی وی ظاهر شدند: چین، ایران، بلاروس و ارمنستان. این کشورها انگیزه های متفاوتی برای حمایت از کرملین دارند.

در ماههای اخیر چین در تلاش برای میانجیگری مذاکرات صلح بین روسیه و اوکراین بوده است ولی بسیاری در کیف و دیگر پایتخت های غربی نسبت به رویکرد متناقض چین تردید دارند. آنها چین را متهم می کنند که از یکسو از تمامیت ارضی اوکراین حمایت می کند و از سوی دیگر از این سخن می گوید که کیف برای رسیدن به صلح باید بخشی از زمین های خود را به روسیه واگذار کند.

چین گرچه از حمایت آشکار حمله روسیه خودداری می کند ولی غرب را به تحریک جنگ متهم می کند و رفتاری ملایم و دوستانه با مسکو دارد. این رویکرد جای شگفتی ندارد زیرا پکن و مسکو یک هدف مشترک دارند: به چالش کشیدن سلطه غرب و ایجاد جهانی چندقطبی. چین می ترسد که اگر روسیه در جنگ شکست بخورد، غرب به شدت تقویت شود و جایگاه جهانی چین و دیگر رژیم های اقتدارگرا تضعیف گردد.

ضمن اینکه شکست روسیه، تلاش های آینده چین را برای حمله به تایوان با مشکل مواجه خواهد کرد. اگر پشتیبانی نظامی غرب به اوکراین کمک کند تا بر ارتش روسیه -که زمانی مایه افتخار این کشور بود- پیروز شود، شانس حمایت مشابه غرب از تایوان در برابر تهاجم احتمالی چین افزایش می یابد. عملکرد فاجعه بار ارتش پوتین در اوکراین، ادعاهای روسیه را در مورد قدرت فوق العاده این کشور در عرصه نظامی زیر سئوال برده و اعتماد به نفس غرب را به طور قابل توجهی افزایش داده است. چین نمی خواهد که این روند شتاب بیشتری بگیرد.

در مرز غربی روسیه، بلاروس در قامت شریک روسیه در حمله به اوکراین ظاهر شده است. دیکتاتور بلاروس الکساندر لوکاشنکو به روسیه اجازه داده است تا از خاک این کشور برای حمله به اوکراین استفاده کند. نیروهای روسی در اولین روزهای جنگ در فوریه 2022 از بلاروس به شمال اوکراین سرازیر شدند؛ اکنون نیز روسیه به حملات هوایی خود به اوکراین از خاک بلاروس ادامه می دهد.

لوکاشنکو چاره ای جز حمایت از پوتین ندارد؛ او تنها به این دلیل در قدرت باقی است که روسیه سال 2020 در پی اعتراضات دموکراسی خواهانه بدلیل تقلب در انتخابات ریاست جمهوری، در حمایت از رژیم بلاروس وارد عمل شد. سرکوب وحشیانه جنبش اعتراضی توسط لوکاشنکو و با حمایت کرملین، باعث شد که وی در سطح بین المللی منزوی شود و برای بقای سیاسی به شدت به روسیه وابسته باشد. شکست روسیه در اوکراین احتمالا ناآرامی های داخلی در بلاروس را دوباره شعله ور می کند و رژیم لوکاشنکو را به دردسر می اندازد.

درحالی که شکست پوتین می تواند به تغییر رژیم بلاروس منجر شود، در ارمنستان برخی بقای کشور را وابسته به موفقیت روسیه در اوکراین می بینند. نیکول پاشینیان نخست وزیر ارمنستان به تازگی به ارمنی ها هشدار داد: «اگر روسیه در جنگ اوکراین شکست بخورد، نمی دانم چه اتفاقی برای ارمنستان خواهد افتاد».

بسیاری از ارمنی ها، روسیه را حافظ کشور خود در برابر تهدیدات اذربایجان و ترکیه می بینند. بعد از فروپاشی شوروی بسیاری از تصمیمات ارمنستان در حوزه سیاست خارجی، بر اساس همین نگاه گرفته شده است. این کشور یکی از بنیانگذاران سازمان پیمان امنیت جمعی به رهبری مسکو است. ارمنستان یک دهه پیش در پی فشار کرملین، از توافقنامه مشارکت با اتحادیه اروپا خارج شد و به اتحادیه اقتصادی اوراسیا پیوست. روسیه در ارمنستان پایگاههای نظامی دارد و در کنترل درگیری های جاری بین ارمنستان و آذربایجان نقش مهمی ایفا می کند.

اما نگاه پاشینیان کوته بینانه است. شکست روسیه در اوکراین، به ارمنستان اجازه می دهد تا سیاست خارجی مستقل تری را دنبال کند و روابط اقتصادی و سیاسی خود را با اتحادیه اروپا گسترش دهد. نگرانی های این کشور در مورد تجدید درگیری ها با اذربایجان قابل درک است اما احتمال حمله آذربایجان به ارمنستان کم است؛ به ویژه اگر مذاکراتی با میانجیگری آمریکا و اتحادیه اروپا صورت گیرد که منجر به یک معاهده صلح شود و طی آن مرز دو کشور به رسمیت شناخته شده و تضمین های خوبی برای جمعیت ارمنی قره باغ ارائه گردد.

ایران به عنوان مخالف سرسخت غرب و منتقد نفوذ غرب در جهان، در انگیزه های ژئوپلیتیک، با چین در حمایت از روسیه شریک است. بسیاری از مقامات ایران نگران هستند که شکست روسیه باعث شود تقاضا برای اصلاحات دموکراسی خواهانه در داخل کشور افزایش یابد و به بروز دور جدیدی از اعتراضات منجر شود.

دلایل دیگری نیز برای حمایت ایران از روسیه وجود دارد؛ روسیه در مواجهه با تشدید تحریم های بین المللی به ایران به عنوان منبع جایگزین روی آورده و نیازهای نظامی خود را از طریق تهران تأمین می کند. به نظر می رسد که مسکو در ازای پهپادها و سایر تجهیزات ایرانی، به تهران جت های جنگنده و سیستم دفاع هوایی ارائه می دهد و به پیشرفت برنامه هسته ای ایران کمک می کند.

مشارکت نظامی رو به رشد بین روسیه و ایران تا آنجا پیش رفته که روسیه مرتبا برای حمله به اهداف غیرنظامی در سراسر اوکراین، از پهپادهای ایرانی استفاده می کند.از سوی دیگر اسرائیل تقویت رابطه ایران و روسیه را تهدیدی علیه امنیت ملی خود دیده و از ارائه حمایت های نظامی به اوکراین برای جلب رضایت روسیه خودداری کرده است. اگر همکاری بین تهران و مسکو ادامه یابد، ارائه سامانه پدافند هوایی روسیه به ایران می تواند دست اسرائیل را در انجام عملیات در سوریه بسته و انجام حملات پیشگیرانه به تأسیسات هسته ای ایران را پیچیده تر کند.

اکنون که شانزدهمین ماه حمله روسیه به اوکراین است، به نظر می رسد که پوتین شانس کمی برای پیروزی دارد و محتمل ترین سناریو ایجاد بن بست در جنگ یا حتی پیروزی نظامی اوکراین است.

اگر روسیه در اوکراین شکست بخورد، سراسر جهان متأثر از عواقب آن خواهد بود؛ چین از نظر ژئوپلیتیک ضعیف می شود، حکومت های بلاروس و ایران با آینده ای مبهم مواجه خواهند شد و ممکن است نتوانند به حیات خود ادامه دهند و ارمنستان هم ممکن است به آغوش اروپا بازگردد.

منبع: شورای آتلانتیک

مترجم: فاطمه رادمهر

نظر شما