حضور پوتین برای سیستمی که او در روسیه ایجاد کرده، ضروری است
ماههاست که اختلاف علنی بین پریگوژین و وزیر دفاع روسیه به حدی رسیده بود که اقتدار پوتین را تضعیف می کرد.
از سه هفته پیش انتقادات پریگوژین از شویگو وزیر دفاع و کراسیموف رئیس ستاد کل ارتش گسترده شد. گرچه او مراقب بود حملات خود را متوجه پوتین نکند اما پیامد سخنانش روشن بود؛ حملات پریگوژین هم بدلیل اعتباری که گروه واگنر در نتیجه کارنامه اش در اوکراین بدست آورده بود و هم بدلیل درست بودن این انتقادات، برای حکومت روسیه بسیار مضر بود.
شویگو و گراسیموف نه تنها حمله به اوکراین را با بی پروایی و بی تفاوتی نسبت به مرگ و رنج غیرنظامیان اجرا کردند، که مسئولیت مستقیم فقدان هماهنگی و وضع اسف بار نیروهای مسلح روسیه نیز متوجه آنها بود. حملات پریگوژین به فساد نخبگان، فرار از پرداخت مالیات و خدمت نظامی توسط ثروتمندان و دروغ هایی که رژیم (و از همه مهمتر خود پوتین) در توجیه جنگ اوکراین می گفتند، درست بود.
به نظر می رسد که شورش نافرجام پریگوژین، فرار رو به جلو از طرف او بود و وی این اقدام را نه به امید موفقیت که از روی ترس از وضعیت موجود و نداشتن جایگزین انجام داد. به عبارت دیگر پریگوژین به دلیل انتقادات گزنده ای که کرده بود، می ترسید پیش از آنکه دست به اقدامی بزند، شویگو و گراسیموف از قدرت خود برای نابودی او استفاده کنند و برای مثال براحتی در میدان جنگ او را ترور کنند. اما عامل تسریع کننده اقدام پریگوژین، اعلامیه 14 ژوئن پوتین بود که واگنر را تحت کنترل کامل وزارت دفاع قرار می داد. این اعلامیه نشان داد که پوتین بالاخره از انفعال خارج شده و در کنار شویگو و گراسیموف در برابر پریگوژین قرار گرفته است.
پریگوژین تنها در دو حالت ممکن بود موفق شود: اینکه تعداد زیادی از ارتش ملی روسیه شورش کنند و به واگنر بپیوندند و اینکه پوتین تسلیم خواسته های پریگوژین شده یا استعفا دهد که هیچکدام از این اتفاقات رخ نداد.
در مورد حالت اول، روز شنبه ژنرال سوروویکین شورش را محکوم کرد و از سربازان روس خواست تا در برابر واگنر مقاومت کنند. وی گفت: «دشمن مشتاقانه منتظر تشدید اختلافات داخلی ماست. در این روزهای سخت برای کشور، ما نباید دست دشمنان را باز کنیم؛ قبل از اینکه خیلی دیر شود اطاعت فوری از دستورات رئیس جمهور ضروری است»
این موضع گیری بدلیل جایگاه سوروویکین به عنوان فرمانده سابق در سوریه و تنها ژنرال واقعا موفق در اوکراین، بسیار مهم بود؛ به ویژه اینکه پریگوژین نیز در اظهارات سه هفته پیش خود خواستار منصوب شدن سوروویکین به جای گراسیموف شده بود. فرض پریگوژین این بود که برکناری سوروویکین از فرماندهی کل در اوکراین توسط شویگو و گراسیموف، او را به حمایت از واگنر متمایل کرده است ولی وقتی سوروویکین چنین موضعی در برابر شورش واگنر گرفت، بعید بود که هیچ ژنرال دیگر روس به واگنر بپیوندد.
در مورد حالت دوم هم پوتین مثل همیشه قوی به نظر می رسید. او در سخنان روز شنبه خود سخت و مصمم بود و عزم خود را برای باقی ماندن در قدرت نشان داد
اما شورش واگنر برخی از ویژگی های حکومت پوتین را آشکار کرد. پوتین شبیه به رئیس مجموعه ای از الیگارش های در حال نزاع است. وی در راستای استراتژی خود مبنی بر تفرقه بینداز و حکومت کن، دشمنی ها و رقابت های الیگارش ها و دیگر مراکز قدرت را تشویق کرده و زمانی که این اختلافات بالا می گیرد و اقتدارش را تهدید می کند، برای حل نزاع وارد صحنه می شود. او به تمامی طرف های نزاع اطمینان می دهد که تا زمانی که به او وفادار هستند، همچنان از حمایت حکومت و رانت دولتی برخوردار خواهند بود
از دیگر ویژگی های حکومت پوتین این است که ترجیح می دهد به جای مداخله مستقیم نظامی، از روش های بی رحمانه و در عین حال غیرمستقیم و نیمه پنهان استفاده کند. در همین راستا گروه واگنر را ساخت و پرورش داد تا به عنوان یک شرکت نظامی خصوصی اهداف روسیه را در دنباس، سوریه و آفریقا دنبال کنند و همزمان دولت روسیه اجازه یابد تا خود را از حضور یا انجام فعالیت در این کشورها مبرا کند
حال سؤال این است که ایا این شکل از حکومتداری می تواند ادامه پیدا کند؟ همه چیز به آنچه در میدان جنگ در اوکراین رخ می دهد بستگی دارد. اگر روس ها بتوانند برتری خود را حفظ کنند، حکومت پوتین به احتمال زیاد به حیات خود ادامه می دهد ولی یک شکست بزرگ دیگر، کار پوتین را تمام خواهد کرد. در رابطه با اقتدار شخص پوتین، این سؤال مطرح است که آیا پوتین شویگو و گراسیموف را –آنچنان که بسیاری از سربازان روس می خواهند- جایگزین خواهد کرد یا بدلیل وابستگی زیاد به یارانش، چشم خود را به روی ناکامی و جنایات آشکار آنها می بندد. یکی از عوامل مهم در تصمیم فاجعه بار پوتین به حمله به اوکراین، این بود که او خود را در حلقه این گروه کوچک از نزدیکانش محصور کرده و صرفا از انها مشاوره می گرفت
در نهایت اینکه شورش واگنر، گمانه زنی هایی را در مورد اینکه آیا اعتبار آسیب دیده پوتین باعث می شود او در انتخابات ریاست جمهوری سال آینده نامزد نشود، ایجاد کرده است. اما از دید برخی کارشناسان گرچه این شورش به اعتبار پوتین ضربه زد ولی بار دیگر اهمیت او را برای ادامه حیات سیستم سیاسی ای که خود ایجاد کرده است، نشان داد. بنابراین ممکن است همکاران پوتین در این سیستم سیاسی، از ترس اینکه بدون وی قادر به حل مسالمت آمیز رقابت های خود نباشند، از او بخواهند که در صحنه باقی بماند
به عبارت دیگر درست است که پوتین در ظهور واگنر به عنوان تهدیدی علیه دولت نقش داشت ولی تنها او می توانست این شورش را به سرعت، بدون خونریزی و بدون کشیده شدن به ورطه جنگ داخلی به پایان برساند. در اغاز جنگ سرد، جورج کنان نوشت اگر اقتدار حزب کمونیست تزلزل پیدا کند، روسیه ممکن است یک شبه از یکی از قوی ترین کشورها به یکی از ضعیف ترین و رقت انگیزترین کشورها تبدیل شود. آیا ممکن است این امر امروزه در مورد اقتدار پوتین صادق باشد
فرجام پریگوژین
در سلسله حوادثی که هفته گذشته رخ داد، رهبر مزدوران روسیه پریگوژین علیه پوتین کودتا کرد، گروه واگنر را از مواضع خود در اوکراین خارج کرد و به نزدیکی مسکو برد. انها کنترل شهر روستوف و یک مرکز نظامی مهم را بدست گرفتند و در این مسیر با مقاومت اندکی از سوی ارتش روسیه مواجه شدند. به نظر می رسید که او آماده ورود به پایتخت و بدست گرفتن قدرت است ولی شجاعتش دوام زیادی نیاورد
درست زمانی که نیروهای واگنر روز شنبه در حال نزدیک شدن به مسکو بودند، پریگوژین ناگهان مسیر معکوسی را در پیش گرفت. او با میانجیگری لوکاشنکو رهبر مستبد بلاروس و متحد نزدیک پوتین، با رئیس جمهور روسیه معامله کرد و اعلام کرد نیروهایش را به عقب بر می گرداند. پریگوژین موافقت کرد که روسیه را ترک کند و به عنوان تبعید به بلاروس برود؛ در مقابل پوتین هم موافقت کرد اتهام شورش مسلحانه علیه پریگوژین را کنار بگذارد و به گروه واگنر مصونیت دهد. به نظر می رسد که برخی از نیروهای واگنر در ارتش روسیه ادغام شوند
هنوز مشخص نیست که آیا این توافق نشان دهنده پایان بحران است یا یک تغییر تاکتیکی کوتاه مدت در دوئل بین پوتین و پریگوژین اما یک چیز واضح است: پریگوژین روز شنبه اشتباه عجیبی کرد. او در لحظه ای که پوتین غافلگیر و آسیب پذیر شده بود، فرصتی طلایی برای کنترل قدرت داشت. ارتش روسیه بسیاری از منابع و تجهیزات خود را به اوکراین برده و در داخل کشور قدرتی نداشت؛ درحالیکه نیروهای واگنر این پتانسیل را داشتند تا به سایر سرویس های امنیتی روسیه که از مسکو محافظت می کنند، یورش ببرند
اما پریگوژین این فرصت را از دست داد حالا این احتمال وجود دارد که پوتین رقیب خود را به قتل برساند. رهبر روسیه مخالفانی که خطر بسیار کمتری برای او داشتند را حذف کرده است. فکر کردن به اینکه لوکاشنکو به عنوان دست پرورده پوتین، از پریگوژین در بلاروس محافظت کند دیوانگی است. دست مسکو در بلاروس باز است؛ پوتین مخالفان زیادی را در غرب ترور کرده است و این درحالی است که مینسک پایتخت بلاروس حیات خلوت مسکو محسوب می شود
دایره فعالیت گروه واگنر
گروه واگنر تنها در اوکراین فعال نیست بلکه در بسیاری از کشورهای دیگر از جمله سوریه و مالی حضور دارد. همچنین این گروه تنها گروه نظامی خصوصی در روسیه نیست؛ بر اساس گزارش مرکز مطالعات استراتژیک بین المللی در آمریکا، در چند سال گذشته تعداد این گروهها که با عنوان pmc شناخته می شوند، در روسیه افزایش یافته است
نمی توان فعالیت های گروه واگنر و سایر گروههای pmc را به طور دقیق ردیابی کرد ولی این گروهها، مستقل از دولت روسیه و ارتش این کشور عمل می کنند. تحلیلگران بر این باور هستند که واگنر احتمالا در بیش از 30 کشور جهان فعال است
اروپا
از زمان آغاز جنگ اوکراین، واگنر به شکل فزاینده ای در تیتر اخبار قرار گرفته است. این سازمان مزدور اولین بار در سال 2014 در منطقه دونباس اوکراین –منطقه ای که حامی جدایی طلبان طرفدار روسیه بود- مشاهده شد. از ان زمان این ارتش خصوصی پیوسته رشد کرده است
وزارت دفاع بریتانیا اوایل سال جاری در توییتر نوشت: «واگنر در حال حاضر تقریبا 50000 جنگجو در اوکراین دارد و به یکی از بازیگران کلیدی جنگ اوکراین بدل شده است» (پریگوژین اخیرا در مورد 25000 جنگجو صحبت کرده بود)
رهبران واگنر را اعضای بدنام سابق ارتش روسیه تشکیل می دهند. در اوکراین مزدوران نقش مهمی در نبرد بر سر تصرف شهر باخموت ایفا کردند و ماه مه با اعلام پیروزی خود گفتند که این شهر را به ارتش روسیه تحویل می دهند
آفریقا
گروه واگنر در آفریقا به شدت فعال است و گمان می رود که در فعالیت هایی مانند استخراج مواد خام، تضعیف دولت ها و گروههای دموکرات و تبلیغ و براه انداختن کارزار اطلاعات نادرست در راستای منافع روسیه مشارکت دارد
سودان
سودان یکی از کشورهای آفریقایی است که روسیه در آن نفوذ زیادی دارد. گروه واگنر سالها در سودان فعال بوده و از دولت نظامی این کشور حمایت می کند. به گفته ناظران هدف اصلی واگنر در سودان تضمین دسترسی روسیه به مواد خام با ارزش همچون ذخایر طلا، منگنز، سیلیکون و اورانیوم است
استیون منوچین وزیر خزانه داری سابق آمریکا در سال 2020 ضمن اعلام تحریم ها علیه پریگوژین گفت: «یوگنی پریگوژین و شبکه اش از منابع طبیعی سودان برای منافع شخصی و گسترش نفوذ خود در سراسر جهان استفاده می کنند»
دولت آمریکا خاطر نشان کرد که یک شرکت روسیه به نام m invest در سن پترزبورگ، با گروه واگنر ارتباط دارد. سال 2017 دولت سابق سودان امتیازی برای اکتشاف معادن طلا به این شرکت روسی داد و نیروهای واگنر امنیت معادن طلا را تأمین می کردند
در بیانیه وزارت خزانه داری آمریکا آمده است: «m invest پوششی برای فعالیت نیروهای واگنر در سودان بود. این نیروها طرح های عمر البشیر را برای سرکوب معترضانی که بدنبال اصلاحات دموکراتیک بودند اجرا می کردند»
مالی
حاکمان نظامی مالی که در کودتای 2021 قدرت را بدست گرفتند، با گروه واگنر همکاری می کنند. اوایل سال جاری سازمان ملل خواستار تحقیق در مورد جنایات گروه واگنر و نیروهای دولتی مالی شد
در بیانیه سازمان ملل آمده است که از سال 2021 کارشناسان سازمان ملل «گزارش های پیوسته و نگران کننده ای از اعدام های وحشتناک، گورهای دسته جمعی، شکنجه، تجاوز و خشونت جسنی، غارت، بازداشت های خودسرانه و ناپدید شدن که توسط نیروهای مسلح مالی و متحدان آنها انجام شده، دریافت کرده اند»
حضور روسیه در مالی پس از خروج کشورهای اروپایی از جمله فرانسه از این کشور، قوی تر شده است
جمهوری افریقای مرکزی
سفیر روسیه در جمهوری آفریقای مرکزی در مصاحبه ای در فوریه 2023 گفت که 1890 معلم روسی در این کشور وجود دارد. جنگجویان واگنر به طور رسمی به عنوان مشاور و مربی نظامی در این کشور فعالیت می کنند و به حفظ امنیت رئیس جمهور فاوستین توادرا کمک می کنند. در ازای این حمایت واگنر قراردادهایی برای استخراج منابع الماس و طلا بدست آورده است
همچون مالی در جمهوری آفریقای مرکزی نیز گزارش های مربوط به نقض حقوق بشر توسط واگنر در حال افزایش است. گزارش سال 2021 سازمان ملل به اعمالی مانند استفاده بیش از حد از زور، تجاوز جنسی، شکنجه و غارت گسترده اشاره دارد
آمریکای لاتین
ونزوئلا
به گزارش رویترز اعضای گروه واگنر سال 2019 برای تأمین امنیت نیکلاس مادورو رئیس جمهور ونزوئلا پس از اعتراضات علیه وی، در کاراکاس بودند. انها همچنین واحدهای رزمی نخبه ونزوئلا را آموزش می دادند
ونزوئلا و روسیه سالهاست که روابط نزدیکی –از نظر نظامی و اقتصادی- دارند. روسیه یکی از بزرگترین طلبکاران دولت ونزوئلا است و از سال 2006 حدود 17 میلیارد دلار به کاراکاس وام داده است. ونزوئلا دارای بزرگترین ذخایر نفت جهان است
آسیا
بر اساس تحلیل های اندیشکده های مختلف، گروه واگنر در آسیا نیز فعال است. در گزارش مولفار –یک شرکت مشاوره ای اوکراینی- آمده است که 37 شرکت نظامی روسیه در خارج از کشور مشغول به کار هستند و از این میان چند pmc در سریلانکا کار می کنند
خاورمیانه
سوریه
حضور جنگجویان واگنر در سوریه برای اولین بار اواخر سال 2015 پس از شناسایی تعدادی از انها توسط شبه نظامیان ضد دولتی سوریه تأیید شد. روسیه متحد دیرینه دولت اسد است و از اوایل همان سال برای کمک به بشار اسد به سوریه وارد شد.
مزدوران واگنر در طول جنگ داخلی سوریه در کنار سربازان ارتش روس فعالانه جنگیدند
نبرد سوریه اکنون به نوعی بن بست رسیده است و از زمان شروع جنگ اوکراین، جنگجویان روس از جمله گروه واگنر از سوریه خارج شده اند. گروه واگنر در زمان اوج فعالیت خود در سوریه، بیش از 5000 جنگجو در این کشور داشت
لیبی
گروه واگنر در لیبی به عنوان یک نیروی مستقل، از یکی از طرف های درگیر حمایت می کند. از سال 2014 پس از سرنگونی قذافی، لیبی عملا به دو بخش تقسیم شده است و در شرق و غرب این کشور دو دولت وجود دارد
گمان می رود که جنگجویان واگنر از سال 2014 در لیبی حضور داشته باشند و ضمن حمایت از دولت شرق به رهبری خلیفه حفتر، در کار آموزش و حفظ امنیت فعالیت کنند. سال 2019 آنها َآشکارا در حمله حفتر به دولت غرب لیبی مشارکت کردند
مشخص نیست که چه تعداد از پرسنل واگنر در لیبی باقی مانده اند –قبلا حدود 2000 جنگجو در این کشور بودند- اما تصور می شود که این گروه عملیات های خود را از پایگاهش در لیبی به کشورهایی همچون سودان گسترش داده است
در لیبی و سوریه نیز جنگجویان واگنر به شکنجه، کشتار بی رویه و دیگر جنایات جنگی متهم شده اند
وزارت دفاع آمریکا پیشتر گفته بود که گروه واگنر احتمالا با افرادی در امارات ارتباط دارد. به اعتقاد آمریکا، امارات به گروه واگنر برای حمایت از خلیفه حفتر پول می دهد
مترجم: فاطمه رادمهر
messages.comments