twitter share facebook share ۱۴۰۳ شهریور ۰۸ 509

نزدیک به یک ماه بود که حزب الله تهدید می کرد کشته شدن فؤاد شکر فرمانده ارشد نظامی خود را توسط اسرائیل، تلافی خواهد کرد

تقریبا یک ماه بعد از ترور شکر، شبه نظامیان شیعه لبنانی تصمیم گرفتند وارد عمل شوند. حزب الله صبح روز 25 اوت درحال آماده شدن برای شلیک هزاران راکت و پهپاد به پایگاه های اطلاعاتی و نظامی شمال و مرکز اسرائیل بود. این تحرکات توسط اسرائیل رصد شد و دست به حمله ای پیشگیرانه زد

بیش از 100 جنگنده اسرائیلی به هزاران موشک انداز در لبنان حمله کردند و نیروی دفاعی اسرائیل موفق شد اکثر راکت هایی را که حزب الله به سمت اسرائیل پرتاب کرده بود، رهگیری کند

شامگاه 25 اوت حسن نصرالله رهبر حزب الله روی آنتن رفت و تأخیر این گروه در اقدام تلافی جویانه را عمدا و به منظور طولانی تر کردن دلهره و نگرانی اسرائیلی ها دانست. او روز مقدس شیعیان (اربعین) را برای انجام بزرگترین حمله به اسرائیل انتخاب کرد. نصرالله گفت که استراتژی حزب الله حمله محتاطانه بوده و تصمیم گرفته شده تا از حمله به غیرنظامیان و زیرساخت ها خودداری شود

اما چه کسی این تصمیمات را گرفته است، نصرالله با ایران؟ و آیا آسیبی که ترور فرماندهان حزب الله مانند شکر به توانایی های این گروه شبه نظامی می زند، در نهایت ارزش هزینه ها و عواقبی که اسرائیل باید بپردازد را دارد؟

حزب الله هم یک حزب سیاسی لبنانی و هم یک نیروی نظامی است. شاخه نظامی این گروه –شورای جهاد که سال 1995 ایجاد شد- رسما مسئولیت تصمیمات نظامی و امنیتی را برعهده دارد ولی ریاست و نظارت بر این شورا در اختیار نصرالله است. به گفته کارشناسان گرچه نصرالله به اعضای شورای جهاد گوش می دهد و با آنها مشورت می کند؛ ولی در مورد مکان و زمان حمله به اسرائیل، خود حرف آخر را می زند

دنی سیترینوویچ فرمانده سابق اطلاعات نظامی ارتش اسرائیل می گوید: «نصرالله تصمیم گیرنده نهایی است. شورای جهاد شامل افراد بسیار باتجربه ای است که به نصرالله در بحث ها کمک می کنند. نصرالله به این افراد اعتماد زیادی دارد و احتمالا آنچه را آنها می گویند در نظر می گیرد ولی در نهایت تصمیم گیرنده اصلی نصرالله است»

نصرالله از دوران جوانی زندگی خود را وقف اسلام شیعی و فعالیت نظامی کرد. او در ابتدا فرمانده شبه نظامی امل بود و بعد از حمله اسرائیل به لبنان در سال 1982 یکی از اولین افرادی بود که به عضویت حزب الله درامد. حزب الله با الهام از انقلاب اسلامی ایران ایجاد شد؛ مورد حمایت جمهوری اسلامی بود و در مانیفست خود خواهان نابودی اسرائیل بود

نصرالله در جنگ داخلی لبنان، برای حزب الله جنگید. سال 1992 وقتی که رهبر قبلی و یکی از بنیانگذاران حزب الله به نام عباس موسوی توسط اسرائیل ترور شد، نصرالله رهبری حزب الله را در دست گرفت

وقتی به گذشته نگاه می کنیم، می فهمیم که ان ترور یک اشتباه بود زیرا حزب الله در دوران رهبری نصرالله –که رهبری باهوش و خوش صحبت شناخته می شود- جسورتر، افراطی تر و کارامدتر شد

مقاومت نظامی حزب الله در برابر اشغال جنوب لبنان توسط اسرائیل، که منجر به عقب نشینی اسرائیل در سال 2000 شد و نیز جنگ دوم لبنان در سال 2006 محبوبیت نصرالله را در لبنان و در سراسر جهان عرب افزایش داد. درگیری بین حزب الله و حزب حاکم لبنان در سال 2008 به خشونت کشیده شد و منجر به برقراری آتش بس با میانجیگری قطر شد. در پی این درگیری ها، لبنان ثبات سیاسی و اقتصادی خود را از دست داد و این گروه شبه نظامی قدرت بیشتری بدست آورد

سلطه حزب الله بر نهادهای اصلی لبنان، به این گروه –که توسط آمریکا و برخی کشورهای اروپایی به عنوان سازمانی تروریستی معرفی شده- اجازه داده است تا زرادخانه قابل توجهی متشکل از 150000 موشک و 50000 سرباز داشته باشد.

تقریبا در تمام جلسات شورای جهاد، نماینده ای از ایران حضور دارد و نصرالله با سایر رهبران حزب الله و ایران مرتبا در ارتباط است و رایزنی می کند. ولی اکثر ناظران معتقد هستند که ایرانیان مستقیما به حزب الله دستور نمی دهند

به گفته دکتر عیال قیصر کارشناس خاورمیانه: «نصرالله به حرف ایرانی ها گوش می دهد؛ آنها به نصرالله موشک و پول می دهند. ولی از زمان ترور قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه، همه مقامات ایرانی نسبت به نصرالله جوان تر و بی تجربه تر هستند؛ بنابراین هر اقدامی که حزب الله انجام می دهد و هر اتفاقی که در لبنان به وقوع می پیوندد، منشأ آن به نصرالله می رسد مگر اینکه دستوری قطعی از جانب شخص خامنه ای صادر شده باشد»

سلیمانی که در حمله آمریکا به عراق کشته شد، یکی از برجسته ترین و تأثیرگذارترین چهره های نظامی ایران بود و یکی از نزدیک ترین افراد به رهبر ایران به شمار می رفت. سیترینوویچ می گوید: «در تحولات کنونی، ایران نمی تواند و نمی خواهد که حزب الله را وادار به انتقام جویی ترور شکر کند و درعین حال جلوی اقدامات انتقام جویانه حزب الله را نیز نمی گیرد»

اما ایران مطمئنا در برنامه ریزی حرکت انتقام جویانه و نیمه خنثی شده حزب الله علیه اسرائیل در ماه اوت، مشارکت داشته است. به گفته سیترینوویچ «حزب الله نیازی به تأیید ایران نداشت ولی نیاز داشت تا با ایران در تماس باشد و با آنها هماهنگی کند». وی افزود: «اینکه ایرانیان تاکنون هیچ اقدام تلافی جویانه ای علیه اسرائیل با هماهنگی نیروهای نیابتی خود نداشته اند، نشان می دهد که آنها علاقه ای به جنگ منطقه ای ندارند. انتقام جویی محدود حزب الله را نیز می توان نشانه ای دانست مبنی بر اینکه ایران می خواهد از حمله نظامی گسترده به حزب الله جلوگیری کند و این سازمان را به عنوان نیروی بازدارنده خود علیه اسرائیل حفظ نماید»

حزب الله از نظر نظامی و مالی کاملا به حمایت ایران متکی است. تسلیحات مورد نیاز این گروه از ایران و از خاک سوریه قاچاق می شود؛ اخیرا یک مسیر دریایی نیز برای این منظور رونق گرفته و با حمایت مالی و اموزشی ایران در خاک لبنان اقدام به ساخت سلاح شده است. حمایت مالی ایران از حزب الله از سال 2018 سالانه به طور میانگین 700 میلیون دلار بوده است (این رقمی است که از سوی مقامات آمریکایی گزارش شده است)

در مقاله اخیر پولیتیکو به نقل از مقامات غربی آمده است که مجرای پول ایران، یک شرکت مالی تحت کنترل حزب الله است که به عنوان مؤسسه ای قرض الحسنه شناخته می شود. این شرکت در واقع بانکی بدون مجوز است که برای اجتناب از پرداخت مالیات به عنوان سازمانی غیرانتفاعی ثبت شده، پرداختی های سربازان حزب الله و دیگر مقامات این گروه را انجام می دهد و میلیاردها دلار سپرده دارد

اما سؤال پایانی این است که آیا ترور شخصیت هایی مانند شکر اثر بازدارندگی بر حزب الله دارد؟ قیصر معتقد نیست که چنین اقداماتی اثر فوری در میدان نبرد داشته باشد زیرا نه آسیبی شدید به توانایی های حزب الله وارد می کند و نه جلوی اقدامات آینده این گروه را می گیرد «فؤاد شکر را حذف کردیم حالا شاید فرماندهان حزب الله کمی استرس بگیرند و محتاط تر شوند ولی در مجموع ترورهای تاکتیکی فرماندهان میدانی تفاوت چندانی در میدان نبرد ایجاد نمی کند. اما این ترورها می تواند حامل پیامی برای نصرالله باشد: اینکه دستمان به تو نیز می رسد و اگر بخواهیم می توانیم تو را نیز از بین ببریم»

منبع: هاآرتص

مترجم: فاطمه رادمهر

نظر شما