twitter share facebook share ۱۴۰۳ مهر ۲۰ 224

هرگاه خاورمیانه شاهد جنگ می شد، قیمت نفت افزایش پیدا می کرد ولی در این یکسالی که از جنگ غزه می گذرد، ما شاهد تحقق این معادله نبوده ایم. درحالی که این جنگ خسارات انسانی و اقتصادی زیادی برجای گذاشته، بخش انرژی در منطقه تقریبا در امان باقی مانده است. در زدوخوردهایی که تاکنون صورت گرفته، این امکان وجود داشت که تأسیسات گازی اسرائیل هدف قرار گیرد ولی طرف های درگیر نشان داده اند که علاقه ای به حمله به تأسیسات انرژی ندارند. البته حوثی ها در حمل و نقل دریایی در دریای سرخ اختلالاتی ایجاد کرده اند ولی این مسئله تهدیدی جدی در مسیر صادرات انرژی منطقه نبوده است

اما در هفته های گذشته احتمال افزایش درگیری و تأثیر آن بر بخش انرژی منطقه بیشتر شده است. بازار صداهایی را که از داخل اسرائیل برای حمله به تأسیسات نفتی ایران به گوش می رسد، جدی گرفته و قیمت نفت نزدیک به ده دلار در هر بشکه افزایش پیدا کرده است. با افزایش تهدیدات اسرائیل، این احتمال مطرح شده است که تهران یا نیروهای نیابتی اش در واکنش، به تأسیسات انرژی در کشورهای همسایه حمله کنند؛ کشورها در چرخه انتقام جویی بیفتند و با خارج شدن اوضاع از کنترل، آسیب زیادی به تولید انرژی در منطقه وارد شود

منطق پشت حمله اسرائیل به تأسیسات نفتی ایران -که روزانه 2.5 میلیون بشکه در روز تولید می کند- این است که این حمله تأثیر زیادی بر بازارهای جهانی ندارد زیرا مصرف کننده اصلی انرژی ایران در درجه اول داخلی است. اما این نگاه چندان صحیح نمی باشد؛ درست است که از بین بردن زیرساخت های صادراتی ایران سبب محدود شدن درامدهای نفتی این کشور می شود ولی نمی توان جلوی افزایش قیمت بعدی را گرفت. این چیزی است که واشنگتن می خواهد در آستانه انتخابات از وقوع آن جلوگیری کند. از آنجا که صادرات نفت ایران به شدت تحریم شده، چین تنها خریدار نفت ایران است که ماه سپتامبر حدود 1.4 میلیون بشکه در روز از این کشور وارد کرد. محروم شدن خریداران چینی از نفت ایران، پکن را محبور می کند بدنبال جایگزین باشد. اوپک پلاس براحتی می تواند عرضه از دست رفته ایران را تولید کند ولی اگر روند وقایع به گونه ای باشد که دسترسی به مازاد تولید اوپک پلاس دشوار یا غیرممکن شود -به این معنا که ایران یا گروههای نیابتی اش حمله ای تلافی جویانه به بخش انرژی خلیج فارس انجام دهند- اثرات آن در بازارهای جهان بازتاب خواهد یافت

حدود 30% از حجم نفت خام جهان و 20% از محصولات پالایش شده –بنزین و گازوئیل- از خلیج فارس تأمین می شود. اغلب تانکرهای بارگیری از تنگه هرمز عبور می کنند؛ این درحالی است که هروقت شاهد درگیری هستیم، احتمال بسته شدن این تنگه یکی از گزینه های ایران است. پایانه های صادراتی رأس تنوره و جعیمه در عربستان و جزیره داس و جزیره زرکوه در امارات، در ماه سپتامبر مجموعا 6.2 میلیون بشکه در روز نفت خام و میعانات گازی صادر کردند. می توان نفت خلیج فارس را از طریق مسیرهای دیگری غیر از تنگه هرمز صادر کرد –مانند خطوط لوله شرق به غرب عربستان یا خط لوله ADNOC که از ابوظبی به سمت فجیره امتداد دارد- ولی این مسیرها نیز در معرض خطر قرار دارند، ضمن اینکه ظرفیت حمل بار از این مسیرها به مراتب کمتر است

تأثیر اسرائیل

در صورت حمله به تأسیسات انرژی ایران، این احتمال می رود که ایران نیز مقابله به مثل نموده و به بخش انرژی اسرائیل حمله کند. اسرائیل صادرکننده گاز به مصر و اردن است و حمله به این تأسیسات می تواند بر زندگی مردم در این کشورها تأثیر بگذارد. لویاتان بزرگترین میدان گازی اسرائیل، در نیمه اول سال 2024 نزدیک به 90% کل تولید خود را به مصر و اردن صادر کرد

در این میان وضعیت مصر خاص است؛ تولید برق در این کشور به شدت وابسته به گاز وارداتی از اسرائیل می باشد. اکتبر گذشته و در اغاز درگیری ها که میدان گازی اسرائیل یک ماه تعطیل شد، مردم مصر با خاموشی های گسترده مواجه شدند. اگر این بار نیز دسترسی مصر به گاز صادراتی اسرائیل مختل شود، مصر مجبور خواهد شد در پی جایگزین باشد. این امر بر بازار LNG فشار بیشتری وارد کرده و منجر به گران تر شدن قیمت انرژی در اروپا و مصر می شود

نتیجه گیری

تضمینی وجود ندارد که حمله به بخش انرژی ایران در بازارهای جهانی، شوک بزرگی ایجاد نکند. اگر جنگ بین دو کشور وارد مرحله ای شود که در ان هدف گیری مستقیم تأسیسات انرژی به امری عادی تبدیل گردد، کل منطقه از شرق مدیترانه تا خلیج فارس می تواند هدف حمله قرار گیرد و عرضه روزانه انرژی و زندگی میلیون ها نفر مورد تهدید واقع شود. کشورهایی که برای تأمین بودجه و اجرای طرح های خود برای تنوع بخشیدن به اقتصاد، وابسته به درآمدهای نفتی و گازی هستند، میلیاردها دلار از دست خواهند داد و برای اجرای برنامه های خود با مشکلات بی شمار مواجه خواهند شد

توانمندی نظامی اسرائیل در هدف گیری تأسیسات انرژی برکسی پوشیده نیست؛ ایران نیز در حمله سال 2019 به آرامکو نشان داد که می تواند تأسیسات مشابه را با دقت مورد هدف قرار دهد. در نتیجه در حمله به تأسیسات انرژی باید احتیاط کرد؛ چراکه دستاوردهای استراتژیک کوتاه مدت ممکن است منجر به آسیب های شدید اقتصادی به منطقه و فراتر از آن شود

منبع: مؤسسه خاورمیانه

مترجم: فاطمه رادمهر

نظر شما