twitter share facebook share ۱۴۰۱ خرداد ۲۴ 480

بدنبال اظهارات توهین‌آمیز سخنگوی حزب بهاراتیا جاناتا نوپور شارما در تلویزیون هند درباره حضرت محمد(ص) و عایشه، دولت هند دچار بحرانی دیپلماتیک شد. حزب بهاراتیا جاناتا شارما را از این سمت معلق کرد اما این اقدام برای فرونشاندن بحران کافی نبود. بیش از دوازده کشور مسلمان از جمله پاکستان، ایران و عربستان دولت هند را محکوم کردند و خواهان عذرخواهی آن شدند

رویداد اخیر در ادامه زنجیره‌ای از اقدامات اسلام هراسانه دولت هند اتفاق افتاد. سال 2019 حزب بهاراتیا جاناتا قانون جدید شهروندی را تصویب کرد که علیه مسلمانان تبعیض قائل می‌شد؛ همچنین مدارس و دانشگاه‌ها را تشویق نمود تا برای محصلین ممنوعیت حجاب اعمال کنند

از آنجا که هند سومین جمعیت مسلمان جهان را پس از اندونزی و پاکستان در خود دارد، این سیاست‌های تبعیض‌آمیز اهمیت زیادی می‌یابد. از جمعیت 1.4 میلیارد نفری هند حدود 210 میلیون نفر (15%) مسلمان هستند

من به عنوان مسلمان احترام عمیق مسلمانان نسبت به حضرت محمد(ص) و رنجش آنها را درک می‌کنم اما واکنش دولت‌های مسلمان را بازتاب دهنده رژیم‌های سیاسی حاکم بر آنها می‌دانم. همانطور که در کتاب «اسلام، استبداد و توسعه‌نیافتگی» نوشته‌ام، بیشتر دولت‌های مسلمان اقتدارگرا هستند و بیش از آنکه از حقوق اقلیت‌های مسلمان در خارج از کشور حمایت کنند، بر محکومیت توهین به اسلام متمرکز شده‌اند

در مورد اخیر، شارما سن عایشه هنگام ازدواج با پیامبر اسلام را مستند توهین و انتقاد خود قرار داده بود. در پاره‌ای از روایات آمده است که عایشه هنگام ازدواج 9 سال داشت. برخی از مسلمانان این را می‌پذیرند و این سن ازدواج را در دوران پیش از مدرنیسم عادی و طبیعی می‌دانند، درحالی که برخی دیگر از مسلمانان با مراجعه به اسناد دیگر سن عایشه را هنگام ازدواج 18 یا 19 سال می‌دانند. بنابراین شارمان در اظهارات خود از یک روایت استفاده کرده و سایر روایات و تفاسیری که برخی دیگر از مسلمانان ارائه داده‌اند را نادیده گرفته است

اما این اولین بار نیست که دولت‌های مسلمان نسبت به توهین و افترا به پیامبر اسلام واکنش نشان می‌دهند. برای نمونه می‌توان به فتوای قتل سلمان رشدی توسط روح‌الله خمینی در سال 1989 و تحریم کالاهای دانمارکی در سراسر خاورمیانه در سال 2006 در واکنش به کاریکاتور منتشر شده در یک روزنامه اشاره کرد

الگوی جالبی که در رفتار دولت‌های مسلمان دیده می‌شود این است که آنها در مورد حملات کلامی یا هنری (همچون کشیدن کاریکاتور) به ارزش‌های اسلامی واکنش‌های تند نشان می‌دهند اما در مورد نقض حقوق بشر مسلمانان سکوت می‌کنند

یک دهه است که مسلمانان هند از نقض حقوق خود شکایت دارند اما دولت‌های مسلمان تا قبل از توهین اخیر به پیامبر اسلام، واکنش قابل توجهی به حزب بهاراتیا جاناتا نشان ندادند

نمونه دیگر چین است که سال‌هاست 12 میلیون مسلمان اویغور را مورد آزار و اذیت قرار می‌دهد اما هیچ حکومت مسلمانی واکنشی نشان نداده است. این دولت‌ها بر منافع خود متمرکز هستند و نحوه رفتار چین با اقلیت مسلمان را نادیده می‌گیرند

این استاندارد دوگانه را می‌توان با اقتدارگرایی حاکم بر جهان اسلام توضیح داد. از 50 کشور مسلمان تنها پنج کشور دموکراتیک هستند. اکثر حکومت‌های استبدادیِ جهان اسلام قانون توهین به مقدسات و کفرگویی دارند و بر اساس آن اظهارات توهین‌آمیز را مجازات کرده و صداهای مخالف را سرکوب می‌کنند. این کشورها بر اساس همین سیاست از کشورهای غیر مسلمان همچون هند نیز می‌خواهند که مجازات کفر و توهین به مقدسات را اجرا کنند

از دیگر ویژگی‌های حکومت‌های استبدادی مسلمان، نقض حقوق اقلیت‌های مذهبی و قومی است. در پاکستان احمدیه، شیعه، هندو و برخی دیگر از جوامع مذهبی هدف خشونت قرار می‌گیرند و در برخی دیگر از کشورها اقلیت‌های قومی در تحصیل و اشتغال با تبعیض مواجه هستند. بنابراین اگر این کشورها از حقوق اقلیت‌های مسلمان در خارج حمایت کنند، با سیاست‌های داخلی‌شان در تناقض قرار می‌گیرد

کوتاه سخن اینکه اقتدارگرایی در جهان اسلام پیامدهای غم‌انگیزی برای اقلیت‌های مسلمان در هند و جاهای دیگر دارد. اقلیت مسلمان به حمایت منسجم‌تر و اصولی‌تری نیاز دارد و واکنش‌های کوتاه‌مدت و احساسی دولت‌های مسلمان به مواردی همچون رویداد اخیر در هند، کمکی به بهبود شرایط این اقلیت نمی‌کند

*منبع: theconversation

مترجم: فاطمه رادمهر

نظر شما