twitter share facebook share ۱۳۹۷ شهریور ۰۴ 1937

روابط انسانی در حکومت و مدیریت بدون نگرش مثبت و مبتنی بر اعتماد و خوش بینی معنا نمی یابد. از لوازم پیوند میان انسان ها و مدیریت بر قلب ها، اعتماد و خوش بینی به انسان ها است؛ به بیان امام علی(ع): «هرکه به مردمان گمان نیک برد دوستی انها را بدست آورد»

در چنین فضایی انسان ها با وجود ضعف ها و خطاهایشان می توانند به هم تکیه کنند، مشارکت نمایند و در پی اهدافی مشخص با هم تعامل انسانی، حکومتی و مدیریتی داشته باشند و کارها را پیش ببرند.

خوش بینی و اعتماد به مردمان و اداره شوندگان لازمه تعامل صحیح با آنان و مشارکت پذیری و بهره گرفتن از سرمایه اجتماعی است. در آموزه های امام علی(ع) به موضوعی توجه داده شده که در عرصه حکومت و مدیریت اساسی است: «آدم بد به هیچکس خوش بین نیست زیرا همه را مانند خود می داند»

مدیران و زمامداران سالم و شایسته این توان را دارند که با اداره شوندگان و مردمان تعاملی از سر خوش بینی و اعتماد منطقی مبتنی بر بینایی و همه جانبه نگری و به دور از ساده اندیشی داشته باشند و بر این اساس به سازماندهی و مشارکت پذیری بپردازند و از خرد جمعی بهره گیرند. امیرمؤمنان علی(ع) اینگونه رفتار مدیریتی را چنان مهم دانسته است که در عهدنامه مالک اشتر درباره آن اینگونه سفارش کرده است: «پس رفتار تو چنان باید که خوش بینی به شهروندان برایت فراهم آید»

مشخص است که در نگاه حکومتی و مدیریتی امام علی(ع)، زمامداران و مدیران محور اساسی در تدارک این خوش بینی و اعتماد سازی هستند و رفتار آنان در عرصه های مختلف فراهم کننده این امر است

راههای تحقق خوش بینی به شهروندان و اداره شوندگان

اعتماد و خوش بینی به شهروندان و اداره شوندگان بدون زمینه سازی و به کار گرفتن روش های مدیریت انسانی حاصل نمی شود. برای اینکه اعتماد به مردم و حسن ظن به آنان ذهنی و بی پایه نباشد علی(ع) ضمن اینکه مالک را به حسن ظن و اطمینان به مردم دعوت می کند، راههایی را نیز جهت تثبیت این ادعا و نشان دادن اعتماد به مردم ارائه می دهد: «و بدان که برای خوش گمانی زمامدار به شهروندان خود هیچ چیزی برانگیزنده تر نیست از نیکی کردن به ایشان و سبک گردانیدن بار هزینه ها بر پشت آنان و مجبور نکردنشان به چیزی که برای انجام دادن آن وظیفه ای برعهده ندارند»

امام در اینجا به سه موضوع اساسی به عنوان راههای تحقق خوش بینی و اعتماد به مردمان و اداره شوندگان اشاره کرده است:

- نیکی کردن به شهروندان و اداره شوندگان

- سبک گردانیدن بار هزینه ها بر پشت شهروندان و اداره شوندگان

- مجبور نکردنشان به چیزی که برای انجام دادن آن وظیفه ای بر عهده ندارند

نیکی کردن به شهروندان و اداره شوندگان

تعامل انسانی و مدیریتی به شدت متأثر از نوع تعامل است و هرچه در این تعامل نیکی کردن در هر صورت آن: دیداری، گفتاری، رفتاری، خدمتگزاری، یاری و همکاری و... بیشتر و صادقانه تر باشد روابط انسانی و مدیریتی صمیمی تر، با بنیادتر، سودآورتر و به مقصد رساننده تر خواهد بود. نیکی کردن از جنس دوست داشتن است و در تمام وجوه رفتار و مناسبات انسانی و مدیریتی می تواند جلوه یابد

در روابط انسانی و مدیریتی، نیکی کردن راهی استوار برای نفوذ در دلها و تدارک مشارکت و همراهی و پشتوانه ای محکم است. در بیانات امیرمؤمنان علی(ع) آمده است: «با نیکی کردن دلها تصرف می شود»؛ «آنکه نیکی کردنش بسیار باشد خدمتگزاران و یارانش بسیار شود».

در مدرسه مدیریتی علی(ع) نیکی کردن راهی کارساز در همه عرصه هاست و شامل همگان است و هرچه مدیریتی تواناتر باشد قدرت نیکی کردنش بیشتر خواهد بود. آن حضرت فرموده است: «نیکی کردن تو به دشمنان و بدخواهانت از بدی کردنت به آنان در ایشان مؤثرتر است و موجب اصلاح آنان می شود»

سبک گردانیدن بار هزینه ها بر پشت شهروندان و اداره شوندگان

از جمله توانایی های اساسی در مدیریت انسانی، توان سبک گردانیدن بار هزینه ها بر پشت شهروندان و اداره شوندگان است مدیریت توانمند نه فقط هزینه ای نابه جا را به شهروندان و اداره شوندگان تحمیل نمی کند که پیوسته با برنامه ریزی صحیح و پیش بینی کارها هزینه ها را بر پشت آنان کاهش می دهد و هزینه های پیش آمده و ناخواسته را با تدابیر صحیح سبک می گرداند. در منطق پیشوایان دین سبک گردانیدن بار هزینه ها بر مردم نشانه تدبیر امور و عدالت ورزی است و هرگونه سنگین گردانیدن بار هزینه ها بر آنان نشانه بی تدبیری و ستمگری است. چنانکه در حدیث نبوی آمده است: «نشانه خشنودی خداوند در میان آفریدگانش چنین است: دادگری حکمرانشان و کاهش قیمت هایشان و نشانه خشم خدای تبارک و تعالی بر آفریدگانش این است: بیدادگری حکمرانشان و افزایش قیمت هایشان»

مجبور نکردن شهروندان و اداره شوندگان به چیزی که بر انجام دادن آن وظیفه ای بر عهده آنان ندارند

روابط حکومتی و مدیریتی، مبتنی بر حقوق دو طرفه زمامداران و مردمان است و حقوق و تکالیف در آن تعریف شده است و زمامداران حق ندارند بیش از آنچه در چارچوب حقوق و تکالیف تعریف شده معین گردیده است از مردمان بخواهند یا در اموری وارد شوند که حق ان را ندارند. در یک سازمان نیز روابط مدیران و اداره شوندگان همین گونه از جنس حقوق و تکالیف دو طرفه است، هرگونه اجبار در آنچه شهروندان و اداره شوندگان بر انجام دادن آن وظیفه ای بر عهده ندارند روابط انسانی و مدیریتی را مختل و آسیب زده می گرداند. امیرمؤمنان علی(ع) از هرگونه مجبور کردن شهروندان در حکومت و مدیریت خود پرهیز داشت و در این عرصه گام نمی گذاشت؛ آن حضرت حتی آنان را که در یاری او برابر قاسطین کوتاهی می کردند مجبور به همراهی با خود نکرد و خطاب به آنان فرمود: «شما زنده ماندن را دوست دارید و مرا نسزد به چیزی وادارمتان که ناخوش می انگارید»

امام علی(ع) مردم خود را در زندگی و سلوک و در جنگ و صلح به اجبار و اکراه و از سر ترهیب و تحمیل به کاری وا نداشت چنانکه در نامه ای به قرظه بن کعب انصاری در به کار گرفتن مردمان اینگونه رهنمود داد و سفارش فرمود: «من این را صحیح نمی دانم که کسی را مجبور به کاری کنم که از آن کار کراهت دارد»

پیامد تدارک خوش بینی به شهروندان و اداره شوندگان

از منظر امیرمؤمنان علی(ع) خوش بینی و اعتماد به شهروندان و اداره شوندگان عاملی مهم در کاهش مشکلات حکومتی و مدیریتی و بهینه سازی روابط و تعامل انسانی و مدیریتی است؛ چنانکه در عهدنامه مالک اشتر آمده است: «بی گمان خوش بینی رنج دراز را از تو می زداید»

در اساس زمامداران و مدیران خردمند به شهروندان و اداره شوندگان خوش بین اند و آن را تکیه گاهی برای حکومت و مدیریت قرار می دهند. این خوش بینی زمینه ای کارا برای ایجاد روابط انسانی لطیف برای تدبیر درست امور است. امیرمؤمنان علی(ع) فرموده است: «خوش بینی مایه آسایش دل و سلامت دین است؛ خوش بینی اندوه را می کاهد و از افتادن در بند گناه می رهاند»

تدارک خوش بینی به شهروندان و اداره شوندگان به طور مشخص موجب پیوند دل ها و مدیریت بر قلب ها می شود و نیز آرامش و امنیت لازم را برای اداره امور فراهم می سازد و بی گمان زمینه ای اساسی است برای پیشبرد کارها چنانکه در حدیث امام صادق(ع) آمده است: «از خوش بین بودن بهره گیر تا با آن دلت را آرام کنی و کارت پیش رود»

شاخصه خوش بینی و بدگمانی به شهروندان و اداره شوندگان

امیرمؤمنان علی (ع) شاخصه ای برای خوش بینی و بدگمانی زمامداران و مدیران به شهروندان و اداره شوندگان بدست می دهد تا مسئولان دریابند که عامل اصلی در اعتمادسازی آنان و نوع زمامداری و مدیریت ایشان است: «وبی گمان سزاوارتر که باید به وی خوش بین باشی حتما آن کسی است که آزمایش تو در نزد او نیکو انجام گرفته باشد و بدون شک سزاوارتر کس که گمانت بدو بد شود آنکس است که آزمایش تو در نزد او به بدی انجام گرفته باشد»

زمامدارن و مدیرانی که از پس آزمایش خود در جایگاه حکومت و مدیریت به خوبی برآیند می توانند خوش بینی و اعتماد مردمان و اداره شوندگان را کسب کنند و درواقع به آنان خوش بینی و اعتماد یابند. این آزمایش تدبیر صحیح امور، خدمتگزاری واقعی، پاسداشت حقوق و تکالیف پیشبرد درست برنامه ها و... و در یک کلمه مدیریتی صحیح و مدبرانه است. از اینجا می توان دریافت که بهترین زمینه روابط انسانی و اعتمادسازی و در نتیجه پیشرفت و دستیابی به اهداف، مدیریتی مدبرانه است که می تواند خوش بینی و اعتماد ایجاد کند و خوش بینی و اعتماد نماید. فطرت آدمیان چنان است که نیکی کردن (از جمله خوب مدیریت نمودن و خدمتگزاری کردن) آنان را جذب می نماید و موجب خوش بینی و اعتماد می گردد و این راهی است مناسب برای تعامل انسانی و مدیریتی و پیشرفت و هدف یابی. پیامبر اکرم(ص) فرموده است: «دلها بر دوستی کسی که به آنها نیکی کند و بر نفرت از کسی که به آنها بدی روا دارد سرشته شده است»

*برگرفته از کتاب دلالت دولت نوشته دکتر مصطفی دلشاد تهرانی

نظر شما