twitter share facebook share ۱۴۰۱ خرداد ۰۷ 792
اختلاف نظر رهبران اسرائیل در مورد توافق با ایران

مقامات ارشد دفاعی و امنیتی اسرائیل درگیر مناقشه بر سر مدیریت برنامه هسته‌ای ایران هستند

ده سال پیش نیز اختلاف نظر عمیقی بین رهبران اسرائیل وجود داشت؛ نخست‌وزیر بنیامین نتانیاهو و ایهود باراک وزیر دفاع تلاش ناموفقی برای متقاعد کردن کابینه امنیتی کشور برای حمله به زیرسا‌خت‌های هسته‌ای نظامی ایران داشتند. حالا که ده سال گذشته، بار دیگر تاریخ درحال تکرار است. البته با توجه به پیشرفت و گسترش برنامه هسته‌ای ایران، توان نظامی اسرائیل برای انجام چنین حمله‌ای تنزل یافته است؛ ولی نیروهای دفاعی اسرائیل با صرف بودجه‌ای هنگفت، می‌کوشند توانایی خود را افزایش دهند

مناقشه فعلی بر سر تلاش‌های ایالات متحده برای احیای توافق هسته‌ای است. یک طرف بر این باور است که در میان گزینه‌های بد موجود، احیای توافق بهترین گزینه برای اسرائیل می‌باشد و طرف دیگر، توافق مورد مذاکره در وین را فاجعه می‌داند

ژنرال درور شالوم رئیس سابق بخش تحقیق و تحلیل اطلاعات نظامی اسرائیل، این هفته در واشنگتن به همتای آمریکایی خود گفت که تصمیم ایالات متحده برای خروج از توافق با ایران در سال 2018 یک اشتباه استراتژیک بود

شالوم در حال حاضر پست مهم ریاست دفتر سیاسی-نظامی وزارت دفاع اسرائیل را بر عهده دارد. این پست را بنی گانتز وزیر دفاع اوایل سال جاری به وی داد. حوزه کاری او شامل تماس‌های علنی و مخفیانه با نهادهای دفاعی سراسر جهان می‌شود

زمانی که نتانیاهو و ران درمر سفیر اسرائیل در آمریکا، به شدت برای متقاعد کردن دونالد ترامپ برای خروج از برجام تلاش می‌کردند، شالوم ریاست دفتر تحقیقات اطلاعات را برعهده داشت. وی به تصمیم‌گیران در اسرائیل از جمله نتانیاهو، درباره خطرات چنین اقدامی هشدار داد و بسیاری از مقامات ارشد امنیتی و دفاعی هم با او موافق بودند

درستی نظرات او به اثبات رسید؛ نظام آیت‌الله‌ها از هم فرونپاشید، تحریم‌های اقتصادی ایران را مجبور به ترک برنامه هسته‌ای خود نکرد و ترامپ نیز دستور حمله به تأسیسات هسته‌ای ایران را صادر ننمود. شالوم و دیگر مقامات هم‌فکرش خاطرنشان می‌کنند که اکنون ایران نسبت به زمانی که به تعهدات برجامی خود متعهد بود، به هسته‌ای شدن بسیار نزدیک‌تر شده است و به نظر می‌رسد که هیچ قدرت جهانی قادر به توقف آن نیست

تحلیل شالوم با اظهارات سرلشکر تامیر هیمن رئیس سابق اطلاعات نظامی اسرائیل مطابقت دارد. وی در مصاحبه‌ای که این هفته با اسرائیل هیوم داشت گفت که توافق با ایران در بین گزینه‌های بد اسرائیل، بهترین است. جانشین او سرلشکر آهارون هلیوا نیز با این نظر موافق است

اما در بین مخالفان، برجسته‌ترین شخصیت دیوید بارنیا رئیس موساد است که یک‌سال پیش جانشین یوسی کوهن شد. بارنیا توافق با ایران را فاجعه‌بار می‌داند و معتقد است که این توافق طی چند سال، تمام محدودیت‌های پیش روی برنامه هسته‌ای ایران را بر می‌دارد

بارنیا می‌گوید که اسرائیل باید تمام تلاش خود را برای جلوگیری از احیای توافق انجام دهد. این بهترین گزینه است زیرا به اسرائیل اجازه می‌دهد تا زمانی که تحریم‌های بین‌المللی علیه ایران پاربرجا است، علیه پیشرفت برنامه هسته‌ای ایران کار کند

به نظر می‌رسد همانگونه که نتانیاهو با کوهن هم نظر بود، دیدگاه‌های نفتالی بنت نیز با بارنیا مطابقت دارد. گانتز وزیر دفاع، به نظر مقابل (یعنی هواداری از احیای برجام) گرایش دارد؛ دیدگاه یائیر لاپید وزیر خارجه اسرائیل میانه است و نظر فرمانده ارتش اسرائیل سپهبد آویو کوچاوی به رئیس موساد نزدیک‌تر می‌باشد

پیامد این نظرات و دیدگاه‌ها این بوده که موساد فعالیت‌های خود را در خاک ایران تشدید کرده است تا جو بایدن را مجبور کند به درخواست ایران برای حذف نام سپاه از فهرست سازمان‌های تروریستی، تن ندهد

اواخر آوریل مطبوعات اسرائیل از عملیات موساد در ایران و بازداشت منصور رسولی خبر دادند. رسولی در بازجویی اعتراف کرد که توسط نیروی قدس برای ترور یک دیپلمات اسرائیلی در آنکارا، یک ژنرال آمریکایی در آلمان و یک روزنامه‌نگار فرانسوی استخدام شده است. گمان می‌رود که این اعترافات در تصمیم نهایی بایدن در مورد سپاه نقش داشته است

سیاست‌گذاران اسرائیل موفق شده‌اند اختلاف‌نظر داخلی را کم اهمیت جلوه دهند و به کشورهای دیگر اینگونه نشان دهند که جبهه‌ای واحد هستند اما اگر زمانی بحث گزینه نظامی مطرح شود، دیگر خبری از این جبهه واحد نخواهد بود

در مورد استفاده اسرائیل از گزینه نظامی، جدل و اختلاف نظر زیادی وجود دارد. گروهی بر این باور هستند که استفاده از گزینه نظامی برای متوقف کردن پروژه هسته‌ای ایران دیگر دیر شده است اما همه موافق این دیدگاه نیستند. برای مثال کوچاوی ابزارهایی در اختیار دارد که می‌تواند به زیرساخت‌های هسته‌ای ایران آسیب جدی وارد کند

یک مقام امنیتی ارشد اسرائیل با اشاره به توانایی‌های ایران در منطقه گفت «ما باید قابلیت‌های جدیدی برای دفاع از اسرائیل ایجاد کنیم. ما در مسیر درست قرار داریم و شک ندارم به هدف خود می‌رسیم»

*منبع: المانیتور

 

اسلام‌هراسی اپوزیسیونِ ایران

اپوزیسیون ایرانیان در تبعید، اپوزیسیونی قدرتمند و سرسخت است. شاید هیچ کشور اقتدارگرایی در دنیا همچون جمهوری اسلامی، با چنین مجموعه‌ای از نیروهای کنشگر و خستگی‌ناپذیر روبرو نباشد

برای دولت‌های اسرائیل، عربستان و برخی از کشورهای اروپایی که به اپوزیسیون ایران پناه داده و از نظر مالی آنها را حمایت می‌کنند، سرمایه‌گذاری در تقویت صدای مهاجران سرخورده که در داخل با آزار و اذیت مواجه شده و مجبور به فرار گشته‌اند منطقی است. این کشورها بر خشم نیروهای اپوزیسیون می‌افزایند و آنها را برای ایستادن در مقابل دولتی که با نارضایتی داخلی و انزوای بین‌المللی مواجه است، تشویق می‌کنند

هدف نهایی اپوزیسیون این است که نظام ایران را به هر قیمتی که شده تغییر دهند؛ خواه از طریق اعمال تحریم اقتصادی بیشتر علیه ایران و تحت فشار گذاشتن و گرسنه نگه داشتن مردم عادی، یا مداخله نظامی خارجی برای تجزیه کشور

اما باید به این تصور که مخالفان نظام به‌دنبال دموکراسی در ایران هستند به دیده تردید نگریست. در چهار دهه اخیر دیده نشده که آنها جرقه تغییرات دموکراتیک را در ایران زده باشند

ان قسمت از رفتار اپوزیسیون که من در این مطلب بدنبال نقد آن هستم، اسلام‌هراسی آنها است. اینکه جمهوری اسلامی تفسیری از اسلام را قبول دارد و ترویج می‌کند که سبب بسیاری از چالش‌ها و عقب‌ماندگی‌های مردم است، امری است مسلم؛ اما حملات مخالفان نظام متوجه کلیت اسلام است. آنها ایمان 1.5 میلیارد نفر را یک ایدئولوژی عقب‌مانده قرون وسطایی می‌دانند که زنان را سرکوب می‌کند، خرافی است و با زندگی متمدنانه و مدرن سر ستیز دارد

بنابراین رفتار اپوزیسیون فراتر از به چالش کشیدن حکومتی دینی است؛ این رفتار اعلام جنگ علیه باورهای گروه بزرگی از مردم می‌باشد

رفتارهای اسلام‌هراسانه اپوزیسیون ایرانیِ در تبعید، ابعادی جهانی به خود گرفته و دیگر تنها روحانیون قم و مشهد را شامل نمی‌شود؛ بلکه می‌بینیم که حتی ایلهان عمر نماینده کنگره آمریکا گاهی هدف حملات آنها قرار می‌گیرد. این نشان می‌دهد که چرا این ایدئولوگ‌ها دونالد ترامپ را قهرمان می‌دانستند، درحالیکه در دوران ریاست جمهوری او شاهد رفتارهای نژادپرستانه، تعصبات مذهبی و تحقیر هنجارهای بین‌المللی از سوی وی بودیم

ایلهان عمر که مسلمانان را در یکی از بالاترین سطوح سیاست در آمریکا نمایندگی می‌کند، مخالفانی دارد که اعضای اپوزیسیون ایران از جمله آنها هستند

پس از تصویب قانون مبارزه با اسلام‌هراسی در ماه دسامبر توسط مجلس نمایندگان و انتصاب یک نماینده ویژه برای نظارت بر تبعیض‌ علیه مسلمانان، از انجا که عمر این طرح را ارائه داده بود، هدف حملات لفظی گسترده‌ای قرار گرفت. اپوزیسیون ایران او را متهم کردند که سعی دارد مانع از انتقاد از دین اسلام شود، درحالیکه این دین به گفته آنها مروج خشونت علیه زنان و ناقض ارزش‌های لیبرال است

در رسانه‌های فارسی‌زبان، بسیار دیده می‌شود که عمر به خاطر پیشینه و حجابش مورد توهین قرار می‌گیرد. گاه هشتگ‌هایی در توئیتر زده می‌شود که در آن اسلام با واژگانی رکیک و مبتذل درآمیخته شده است و شبکه‌های اجتماعی هم در برابر این حملات نژادپرستانه هیچ کاری انجام نمی‌دهند

شخصیت‌های مشهور اپوزیسیون ایران که نسبت به موضوع اقلیت‌ها خود را حساس نشان می‌دهند و صریحا با یهودی‌ستیزی و همجنس‌گراستیزی مقابله می‌کنند، تلاش‌هایی را که برای مبارزه با اسلام‌هراسی صورت می‌گیرد، محکوم می‌کنند. برای نمونه می‌توان به یکی از مجریان شبکه صدای آمریکا و خبرنگار سابق پارلمانی در ایران اشاره کرد که در میان اپوزیسیون بسیار معروف است اما اوایل ژانویه در واشنگتن‌پست مقاله‌ای علیه ایلهان عمر منتشر نمود و تلاش‌های او را برای مقابله با اسلام‌هراسی محکوم کرد

اینکه اسلام –به‌ویژه اسلام سیاسی که خط مشی برخی از حکومت‌ها را تعیین می‌کند- مانند هر ایدئولوژی دیگر باید مورد بررسی نقادانه قرار گیرد، امری مسلم است؛ اما آیا عادی‌سازی تبعیض علیه مسلمانان، چشم‌پوشی از جرایم ناشی از نفرت و تأیید و تشویق گفتمان تفرقه‌افکن ضد اسلام که توسط رهبران راست افراطی عرضه می‌شود، شیوه خوبی برای برقراری انسجام اجتماعی است؟

جنگی که اپوزیسیون علیه اسلام به راه انداخته‌اند، نژادپرستی را تشویق می‌کند و می‌تواند روزی خودشان را هدف قرار دهد

بحث درباره اسلام و نقش آن در حکمرانی یک حق طبیعی است؛ اما هراس افکنی علیه مسلمانان سبب خشونت می‌شود. سال 2021 بیش از 2700 مورد جنایت ناشی از نفرت علیه مسلمانان در بریتانیا رخ داد که شامل تخریب مساجد، کشیدن گرافیتی‌های نفرت‌افکن روی خانه‌ها، تروریست خواندن یک دانشجوی مسلمان در محوطه دانشگاه، برداشتن حجاب یک زن هنگام راه رفتن در خیابان و توهین به یک مسلمان به هنگام خرید روزانه بود.

اگر اپوزیسیون ایران در ادعای خود مبنی بر ترویج دموکراسی در کشور صادق است، باید ابتدا این کار را از ذهن و باورهای خود شروع کند و حقوقی برابر برای همه از جمله مسلمانان قائل باشد

*منبع: العربی الجدید

 

خلیج فارس چگونه می‌تواند به برابری جنسیتی برسد

یکی از اهداف توسعه هزاره سازمان ملل دستیابی به برابری جنسیتی و توانمندسازی زنان تا سال 2030 است که شامل از بین بردن تبعیض در محیط کار و دادن حقوق برابر می‌شود. اما کشورهای خلیج فارس از نظر پیشرفت در این شاخص، از سایر کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا عقب‌تر هستند.

بر اساس شاخص شکاف جنسیتی 2021 مجمع جهانی اقتصاد، از میان 156 کشور بررسی شده، عربستان در رتبه 141، عمان 145، کویت 143، قطر 142، بحرین 137 و امارات 72 قرار دارند. کشورهای حوزه خلیج فارس در شاخص مشارکت و فرصت‌های اقتصادی 2021 نیز امتیاز پایینی بدست آورده‌اند، به طوری که بحرین  در رتبه 134، قطر 136، کویت 137، عمان 143 و عربستان -علیرغم اصلاحات بن سلمان- در رتبه 149 قرار دارند (عربستان تنها هفت امتیاز با آخرین کشور یعنی افغانستان فاصله دارد). بنابراین طبق شاخص‌ها منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا بیشترین شکاف جنسیتی را در سطح جهان دارد

با سرعت فعلی که منطقه در جهت کاهش شکاف جنسیتی حرکت می‌کند، کارشناسان پیش‌بینی می‌کنند که 142 سال طول می‌کشد تا این شکاف جنسیتی در خاورمیانه و شمال آفریقا پر شود. عدم مشارکت زنان در بخش‌های اقتصادی به عنوان نیروی کار، نشان دهنده ضعف آموزش زنان نیست؛ زنان خلیج فارس یکی از تحصیلکرده‌ترین زنان در جهان عرب هستند. کشف نفت و توسعه سریع کشورهای شورای همکاری، دسترسی زنان به آموزش را فراهم کرد اما این تحصیلات بالا باعث افزایش مشارکت زنان در بازار کار نشده است

در عربستان زنان 51.8% از دانشجویان دانشگاهها را تشکیل می‌دهند با این حال تنها 33% از نیروی کار آن کشور زنان هستند. البته از سال 2016 که سازمان ملل اهداف توسعه هزاره را تعیین کرد، حضور زنان در بازار کار عربستان دو برابر شده است اما عرف و نگرش اجتماعی، همچنان مانع بزرگی بر سر مشارکت زنان در اقتصاد است

قطر نیز وضعیت مشابهی دارد و 54% زنان در دانشگاه ثبت‌نام می‌کنند درحالیکه این میزان بین مردان 28% است. علاوه بر این زنان قطری با 98.3% بالاترین نرخ سواد را در منطقه دارند؛ با این وجود کمترین میزان مشارکت به عنوان نیروی کار در بخش خصوصی متعلق به آنان است. در امارات 41% زنان و 22% مردان در دانشگاه ثبت‌نام می‌کنند ولی از بین فارغ‌التحصیلان، میزان زنان شاغل و جویای کار 42% و میزان مردان شاغل و جویای کار 92% می‌باشد

در کشورهای شورای همکاری، بخش‌های مربوط به فناوری، مهندسی و ریاضیات شاهد بیشترین شکاف جنسیتی است؛ همچنین حضور زنان در بخش‌های دولتی بیشتر است زیرا اجتماع حضور زنان در این بخش را پذیرفته شده‌تر و محترم‌تر می‌داند. در قوانین کار عربستان زنان از کار در صنایع خطرناک و مشاغلی که از نظر فیزیکی سخت است منع شده‌اند؛ این قانون در قطر و بحرین نیز هست اما با توجه به دیجیتالی شدن و اتوماسیون، از تعداد مشاغلی که نیاز به کار سخت فیزیکی دارند روز به روز کاسته شده و این فرصت برای کشورهای حوزه خلیج فارس فراهم می‌آید که از حضور زنان در بازار کار بیشتر بهره‌مند شوند

با توجه به اینکه جهان به آرامی از اتکاء خود به منابع هیدروکربنی می‌کاهد، کشورهای خلیج فارس رو به تنوع اقتصاد خود آورده‌اند و این به آنها فرصت می‌دهد تا از زنان در مشاغل مختلفی استفاده کنند. بسیاری از کشورهای خلیج‌فارس چندین طرح برای انطباق خود با اهداف توسعه پایدار سازمان ملل در سال 2030 تنظیم کرده‌اند از جمله چشم‌انداز 2030 عربستان، چشم‌انداز اقتصادی 2030 بحرین و چشم‌انداز ملی 2030 قطر

این برنامه‌ها همگی شامل بندهایی است که دستیابی به برابری جنسیتی و بهبود شرایط زنان در بازار کار را شامل می‌شود اما علاوه بر این برنامه‌ها، کشورهای حوزه خلیج فارس می‌توانند با اتخاذ سیاست‌هایی، اقتصاد خود را با مشارکت زنان بیش از پیش تقویت کنند:

توجه به مسئله تبعیض جنسیتی در محیط کار، حمایت از اشتغال زنان در بخش‌های غیرسنتی مانند انرژی‌های پاک، کاهش مالیات، تسهیل اعطای وام و ضمانت‌نامه بانکی، آموزش و تأمین مالی زنان برای اینکه بتوانند در عرصه کارآفرینی فعالیت کنند و درآمدهای خانوار را افزایش داده و به تبع آن اقتصاد ملی را تقویت کنند. تصویب قوانینی که امکان ایجاد تعادل در محیط کار و زندگی را برای زنان فراهم کند و امکان اشتغال و ایفای نقش‌های سنتی را همزمان به آنها بدهد، مانند قانون فدرال 33 امارات که حقوق و مزایایی را تحت عنوان مراقبت از مادر و کودک برای زنان شاغل در نظر گرفته است، تصویب قوانینی که کارفرمایان را ملزم به رعایت سهمیه‌های جنسیتی در محل کار به ویژه در مشاغل مهندسی و تکنولوژیک کند از جمله این سیاست‌ها است

*منبع: شورای آتلانتیک

مترجم: فاطمه رادمهر

نظر شما