«سیدرضا صالحی امیری» وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در گفت وگوی تلویزیونیِ شامگاه دوازدهم آبان ماه با شبکه خبر از ضرورت افزایش نشاط فرهنگی در جامعه سخن گفت. صالحی امیری در تشریح برنامه های خود در این باره گفت: برنامه من بر اساس دستورالعمل رییس جمهور سرعت و نشاط بیشتر فرهنگی است. جامعه بهخصوص جوانان به نشاط نیاز دارند. نشاط فرهنگی بخشی از زیست جامعه است. در کنار خوراک، پوشاک، مسکن، حمل و نقل و بهداشت نیازمند تغذیه فرهنگی جامعه هستیم. این ممکن نمیشود مگر این که به این باور برسیم که در حوزه مصرف فرهنگی قدم برداریم. سبد مصرف فرهنگی جامعه بسیار نحیف است که باید تقویت شود. از حاشیه به شدت پرهیز می کنم و با نظام برنامهای حرکت خواهم کرد.
پیش از این نیز رییس جمهوری بارها بر لزوم گسترش و افزایش نشاط در جامعه تاکید کرده بود. تلاش مسوولان دولت برای جاری ساختن نشاط در جامعه، به ویژه میان جوانان در حالی صورت می گیرد که این مقوله مهم و ایجاد زمینه های آن تا اندازه ای در جامعه ایران به حاشیه رفته و در صورت توجه مقطعی تنها جنبه شعاری یافته است. پای سخن هر که می نشینیم از جامعه شناس و روانشناس گرفته تا شهروندان عادی، همه به نوعی از نبود یا رنگ کم مایه شادی و نشاط در جامعه گلایه دارند و از ادامه این وضعیت و انتقال آن به نسل های بعدی نگرانند.
انتشار برخی برآوردهای بین المللی از وضعیت ایران در رده بندی کشورهای شاد یا غمگین طی روزهای گذشته، هر چند منبعی قطعی برای استناد نیست اما نمایانگر نگاهی بیرونی به جامعه ایرانی است و از نیاز جدی به گسترش نشاط اجتماعی و فرهنگی حکایت دارد.
شماری از ناظران و صاحبنظران، سطح شادی در جوامع را به میزان توسعه و برخورداری از رفاه اجتماعی پیوند می زنند و عده ای دیگر این موضوع را فراتر از مقوله رفاه می پندارند. جدا از تاثیر متغیر رفاه در وضعیت نشاط اجتماعی، نکته مهم، خلاء یا به عبارتی کمبودهای کنونی در پاسخگویی به این نیاز اساسی انسان است که پیامدهای آن به شکل های گوناگون در جامعه امکان پدیداری می یابد. گرایش به خودکشی یا اعتیاد، دلسردی نسبت به آینده، افزایش مشکلات های روحی و روانی نظیر افسردگی، بی تفاوتی به رویدادهای جامعه و در نهایت کاهش سرمایه اجتماعی نمونه ای از آسیب هایی است که روانشناسان و آسیب شناسان اجتماعی در زنجیره علت یابی آنها به کمبود نشاط و شادابی اجتماعی می رسند و نسبت به پیامدهای این مساله هشدار می دهند.
کمبودهای مربوط به نشاط در جامعه ایران به گونه ای است که گاه مردم خود به دنبال بهانه ای برای ایجاد آن می روند و به مناسبت هایی چون روزهای عید، پیروزی تیم های ورزشی، پیروزی های انتخاباتی، مراسمی چون چهارشنبه سوری و … به کوچه و خیابان می آیند. در این میان، گاهی این موضوع ابعادی انتظامی و امنیتی به خود می گیرد و این واقعیت فراموش می شود که شادی هم مانند هر پدیده اجتماعی به مدیریت و بسترسازی نیاز دارد و جامعه پویا، نه جامعه ای افسرده که جامعه ای سرشار از نشاط و شادابی اجتماعی است.
همچنین گاهی ممکن است که پدیده شادی و نشاط اجتماعی با حاشیه ها و سوءبرداشت هایی روبرو شود؛ در حالتی که جامعه شناسان و روانشناسان نشاط را به عنوان پیش نیازی برای یک جامعه سالم ضروری می دانند، عده ای آن را به لودگی تعبیر می کنند و با ارایه دلایلی تلاش می کنند تا آن را در تضاد با دین و شرع، نفی و سرکوب کنند.
نگاه امنیتی به گردهمایی هایی که به مناسبت های گوناگون و با در نظر گرفتن ارزش های عرفی و هنجارهای مذهبی برگزار می شود تا اندازه زیادی بسترهای نشاط اجتماعی و فرهنگی را محدود می کند. در نتیجه، افرادی که به دلایلی امکان شادی و نشاط از آنان سلب می شود، امکان مدیریت بر برخی رفتارها و هیجان های خود را نخواهند داشت و همین مساله به آسیب هایی ناخوشایند و حادثه آفرین تبدیل خواهد شد.
به نظر می رسد، برخوردهای چندگانه، پیش داوری ها، نگاه های سلبی و ضدارزش خواندن شادابی و نشاط اجتماعی و فرهنگی، نوعی افسردگی فراگیر را در جامعه به وجود خواهد آورد و چنین وضعیتی افزایش آسیب های اجتماعی و زیرزمینی شدن شادی جویی و درآمیختگی آن با مفاهیم ضدارزشی را در پی خواهد داشت.
شماری از دستگاه های فرهنگی با وجود آنکه می توانند با سیاستگذاری درست و مناسب بسترهای شادابی و نشاط را در جامعه فراهم و از طرفی فرهنگ شادی کردن را الگوسازی و نهادینه کنند، کارنامه ای در این زمینه به جا نگذاشته اند. همچنین در طراحی های شهری برای شادی فضاسازی نشده است و رسانه ها نیز نسبت به این نیاز مردم اقدام ثمربخشی انجام نداده اند.
جریان کم رنگ نشاط در جامعه نیاز به طراوات و شادی، مدیریت رفتار، تحمل بار روانی و بروز هیجان را با مشکل و اختلال روبرو می سازد . نتیجه این اختلال نیز می تواند خود را در قامت آسیب های اجتماعی نمایان سازد.
منبع: ایرنا
messages.comments