twitter share facebook share ۱۳۹۸ دی ۱۸ 820

ایران در واکنش به کشته شدن سلیمانی می تواند اقدامات متنوعی از حمله به نیروهای آمریکایی در کشورهای دیگر گرفته تا حملات سایبری، هدف گرفتن نفتکش های عربستان و خروج از برجام انجام دهد؛ اما ترامپ باید به این بیندیشد که چگونه این بحران را پایان دهد. هدف آمریکا در مقطع کنونی باید این باشد که از بروز جنگی گسترده پیشگیری کند؛ برای این منظور، دولت باید در عین حالی که امنیت پایگاههای نظامی و دیپلماتیک خود را تضمین می کند، پیامهایی واضح، غیر تحریک آمیز و مداوم به ایران بفرستد. واشنگتن باید با متحدانش هماهنگ باشد و بکوشد که از طریق شخص یا دولتی ثالث کانالی دیپلماتیک با ایران باز کند.

با پاسخ ایران به ترور سلیمانی، سوالهایی ایجاد شده است از جمله اینکه آیا آمریکا به حمله ایران پاسخ می دهد؟ یا برعکس سعی می کند که کانالی دیپلماتیک با ایران باز کند؟ دولت آمریکا باید تصمیم بگیرد که چگونه می تواند از شهروندان و دیپلمات ها و نیروهای نظامی اش دفاع کند؟ آیا خارج کردن شهروندان آمریکایی از عراق و منطقه چاره کار است یا فرستادن نیروهای بیشتر به خاورمیانه؟ ترامپ نشان داده است که غالبا در بین گزینه های مختلف، بدترین شان را انتخاب می کند؛ او هیچ کانال دیپلماتیکی برای خود باز نگذاشته، با تصمیمات خود باعث تقسیم بندی جامعه بین الملل شده و نمایندگان کنگره را نسبت به خود بدبین و ناباور کرده است. ادامه روند کنش و واکنش (هرچند دو کشور تلاش کنند که سطح حمله ها را پایین نگاه دارند) غیر ممکن است؛ زیرا از جانب هر دو طرف امکان اشتباه محاسباتی وجود دارد. اما کاهش تنش هم چندان راحت نیست، چون آمریکا و ایران خود را قدرت اول جهان و منطقه می دانند و از طرف دیگر مذاکره با دولت ایران که فاقد قدرت کافی است مشکل است.

اما افزایش تنش بین دو کشور با توجه به اوضاع نابسامان منطقه، احتمال بروز جنگی گسترده را افزایش می دهد. هم اکنون پارلمان عراق خواهان خروج نیروهای آمریکایی است؛ این خواست اگر عملی شود جنگ علیه داعش را تحت الشعاع قرار داده و باعث نفوذ بیشتر ایران در عراق خواهد شد. برای مواجهه با پیامدهای حمله به سلیمانی دولت ترامپ نیاز به حمایت داخلی دارد؛ اما ترامپ تصمیم خود را بدون مشورت با کنگره و آماده کردن مردم و متحدان آمریکا عملی کرد. طی روزهای آینده ترامپ و تیمش نیازمند کسب اعتماد مردم امریکا و توجیهشان برای اتخاذ چنین تصمیمی هستند، حال آنکه همراه کردن مردم برای هیچ رئیس جمهوری، بعد از جنگ عراق راحت نیست. ترامپ باید برنامه دولت خود را مبنی بر اجتناب از وقوع جنگی دیگر در خاورمیانه برای مردم آمریکا تشریح کند؛ اما با توجه به عدم انسجام سیاست خارجی ترامپ، وظیفه خروج کشور از این اوضاع بغرنج و پیچیده بر عهده دیپلمات های کشور است. به عبارت دیگر برای اتخاذ سیاست هایی مناسب، ترامپ نیازمند همکاری اعضای شورای امنیت ملی آمریکا، وزارت خارجه و سازمان های اطلاعاتی است؛ حال آنکه وی در سه سال گذشته به طور مداوم به همکارانش حمله کرده و آنها را تضعیف کرده است. ترامپ نیازمند حمایت کنگره نیز هست؛ قصور دولت در مشورت با رهبران کنگره و سنا قبل از حمله توجیه ناپذیر است. ترامپ باید اعضای کنگره را توجیه کند که دارای استراتژی صحیح برنامه ای مطمئن برای تامین امنیت آمریکایی ها در داخل و خارج کشور است.

شاید ترامپ دوست نداشته باشد با کشورهای دیگر کار کند، اما این همکاری در این برهه از زمان اجتناب ناپذیر است. او نیازمند است تا با متحدانش از جمله چین و روسیه در خصوص حملات انتقام جویانه ایران همکاری اطلاعاتی کند و در صورت توسعه تسلیحات هسته ای ایران، برای تصویب قطعنامه شورای امنیت، رضایت متحدانش را جلب نماید؛ به ویژه آنکه نه فقط چین و روسیه بلکه فرانسه نیز ترور سلیمانی را محکوم کردند. در حال حاضر بین متحدان آمریکا برای فشار بیشتر علیه ایران توافقی وجود ندارد و فشار حداکثری امریکا نتوانسته به نتایج مطلوب برسد؛ بسیاری از دولت های جهان سیاست های فعلی ایران را پیامد خروج امریکا از برجام می دانند؛ ضمن اینکه ترامپ در جنگ تعرفه ای با کشورهای اروپایی است و ناتو در ضعیف ترین موقعیت خود از سال 2003 قرار دارد.

اکنون امنیت امریکا در مقایسه با زمانی که سلیمانی زنده بود کمتر شده است؛ سپاه پاسداران هنوز به موجودیت و فعالیت های خود ادامه می دهد و احتمالا حملات آنها علیه منافع آمریکا افزایش پیدا کند. برنامه هسته ای ایران هنوز در جریان است و برجام دیگر مرده ای بیش نیست. خلاصه اینکه آمریکا بار دیگر در آستانه جنگ است و به نظر نمی رسد که ترامپ درکی از امنیت ملی و خطرات پیش رو داشته باشد.

 مترجم: فاطمه رادمهر

*فارین افرز

نظر شما