ژوئیه 1987 ایران فرصت پایان دادن به جنگ ایران و عراق را با گذاشتن دو پیش شرط در مقابل توافق سازمان ملل از دست داد. سال 2022 ایران ممکن است فرصت بزرگ دیگری را این بار در قضیه احیای توافق هستهای (با گذاشتن پیش شرطهایی برای رسیدن به توافق) از دست بدهد
20 ژوئیه 1987 شورای امنیت سازمان ملل در تلاش برای پایان دادن به جنگ ایران و عراق، به اتفاق آرا به قطعنامه 598 رأی مثبت داد. بر اساس قطعنامه، دو کشور باید نیروهای خود را تا مرزهایی که در قوانین بینالمللی به رسمیت شناخته شده است عقب میکشیدند و اسیران جنگی را تبادل میکردند. همچنین شورای امنیت خواستار ایجاد نهادی شده بود که تعیین کند کدام طرف مسئول شروع جنگ بوده است. ایران به درستی رژیم عراق را شروع کننده جنگ میدانست و ایجاد این نهاد در راستای تحقق خواست ایران بود
رژیم صدام قطعنامه را پذیرفت اما ایران برای پذیرش آن دو پیش شرط گذاشت: نخست اینکه صدام از قدرت برکنار شود و دوم اینکه سازمان ملل فورا صدام را به عنوان متجاوز به رسمیت بشناسد. هر دو خواسته منطق خود را داشت؛ صدام متجاوز بود و با تصمیم او برای حمله به ایران بود که جنگ آغاز شد. سالها بعد ارتش او، نیروهای ایرانی و حتی برخی از غیرنظامیان را هدف حملات شیمایی قرار داد. ایران استدلال میکرد که تا زمانی که صدام در قدرت باقی است، میتواند هروقت خواست به ایران مجددا حمله کند
گرچه این پیش شرطها منطق خود را داشت اما نخستین خواسته مبنی بر برکناری صدام محقق نشد. در ان زمان هیچ دولت یا نهاد بینالمللی قادر به برکناری او نبود و به عبارتی تحقق این خواسته غیرممکن بود
در پیش شرط دوم هم قبل از اینکه دو طرف به آتشبس دست یابند، خواسته شده بود که سازمان ملل صدام را به عنوان متجاوز به رسمیت بشناسد. این خواسته غیرممکن نبود اما تحقق آن دشوار بود زیرا اگر سازمان ملل به ان تن میداد، ان وقت این صدام بود که از پذیرش آتشبس امتناع میکرد
در نهایت پیش شرطهایی که ایران گذاشت باعث شد که جنگ طولانی شود و هزینههای بسیاری بر ایران تحمیل گردد. از فوریه 1988 عراق برای نخستین بار با موشکهای جدید خود که الحسین نام داشت، به تهران حمله کرد. این موشکها از نوع اسکاد بود و توسط مهندسان عراقی با کمک شورویها ساخته شده بود. طی 52 روز از ماه فوریه، عراق 118 موشک الحسین به سمت تهران شلیک کرد که منجر به کشته شدن 442 غیرنظامی و مجروح شدن 1579 تن دیگر شد. ساکنان پایتخت از این حملات بسیار وحشتزده شدند و نزدیک به یک چهارم از آنها شهر را ترک کردند
در شرایطی که عراق از فرانسه و شوروی تسلیحات پیشرفته دریافت میکرد، ایران منزوی و تحت تحریم تسلیحاتی بود. این عدم توازن باعث شد که ایران بین تیر 1366 و تیر 1367 شکستهای بزرگی متحمل شود. در آن دوره دهها هزار سرباز و غیرنظامی ایرانی کشته و زخمی شدند و میلیونها دلار خسارت به اقتصاد ایران وارد آمد. آوریل 1988 زمانی که عراق شبهجزیره فاو را از ایران بازپس گرفت، شکست بسیار سختی به ایران تحمیل شد. این تحولات در کنار این ذهنیت که رهبران ایران علاقهای به پایان دادن جنگ ندارند، باعث شد از شمار ایرانیان داوطلب جنگ به شدت کاسته شود
همه اینها در نهایت باعث شد که روحالله خمینی در ژوئیه 1988 وادار شود پیش شرطهای ایران را کنار بگذارد و طبق قطعنامه 598 شورای امنیت با آتشبس موافقت کند. این درحالی است که اگر رهبر فقید ایران پیشنهاد اولیه آتشبس را در ژوئیه 1987 میپذیرفت، جلوی مرگ بسیاری از ایرانیان را میگرفت و میتوانست از موضعی قویتر با صدام مذاکره کند زیرا همچنان شبهجزیره استراتژیک فاو را در اختیار داشت
حالا در موضوع هستهای همان اشتباهها در حال انجام است؛ پیششرطهایی که ایران برای احیای برجام میگذارد تحقق این توافق را غیرممکن میکند. از جمله این پیششرطها این است که بایدن تضمین دهد هیچکدام از رؤسای جمهور آینده آمریکا از توافق خارج نشوند؛ این خواسته منطقی است زیرا آمریکا در دوران ریاست جمهوری ترامپ به شکل یکجانبه از برجام خارج شد، این درحالی بود که به شهادت آژانس بینالمللی انرژی اتمی ایران به مسئولیتهای خود عمل میکرد
اما انچه این پیششرط را غیرممکن میکند این است که آمریکا کشوری دموکراتیک است و حق هر رئیس جمهوری است که تصمیم بگیرد آیا میخواهد توافق سلف خود را حفظ کند یا نه. هیچ رئیس جمهوری نمیتواند دست جانشینان خود را در مورد توافقنامههایی که امضا کرده است ببندد
از دیگر پیششرطها حذف نام سپاه از لیست سازمانهای تروریستی است. دولت بایدن قول داده است که تمامی تحریمهای مرتبط با برنامه هستهای را که ترامپ اعمال کرده است لغو کند اما گنجانده شدن نام سپاه در این فهرست، ارتباطی با برنامه هستهای ندارد. علاوه بر این دولت بایدن در ازای حذف نام سپاه، اقدام متقابلی را از سوی ایران میخواهد؛ برای مثال اینکه ایران حاضر شود در موضوعات دیگری همچون مسائل منطقهای با آمریکا مذاکره کند یا دو کشور تعهد دهند که مقامات یکدیگر را هدف قرار ندهند. اما ایران حاضر به اقدام متقابل نیست و افشای اخبار اخیر مبنی بر برنامه ایران برای ترور جان بولتون و مایک پمپئو، وضعیت را پیچیدهتر کرده است
از دیگر پیششرطها موضوع مواد هستهای کشف شده در سایتهای هستهای اعلام نشده ایران است. علیرغم درخواستهای مکرر آژانس بینالمللی انرژی اتمی، ایران هنوز پاسخ روشنی به موضوع کشف این مواد نداده است. کمال خرازی مشاور سیاست خارجی رهبر ایران ماه ژوئیه علنا اعلام کرد که ایران توانایی ساخت سلاح هستهای را دارد. این امر باعث شد که اتحادیه اروپا و آمریکا بر اینکه ایران جواب آژانس را بدهد تأکید بیشتری داشته باشند
پیامد استراتژی کنونی ایران مبنی بر اصرار بر پیش شرطهای توافق هستهای، احتمالا مشابه سال 1987 خواهد بود: ایران منزویتر میشود و اقتصادش زیر فشار بیشتری قرار میگیرد. در عین حال ایران نباید روی کمک روسیه و چین برای نجات اقتصاد خود حساب باز کند. این دو کشور قبلا ثابت کردهاند که دوستان قابل اعتمادی نیستند.
در حال حاضر ایران مجبور است به دلیل تخفیفهایی که روسیه روی نفت ارائه میدهد، نفت خود را به چین حتی ارزانتر از روسیه بفروشد. روسها همچنین با پایین اوردن قیمت فولادِ خود، باعث شدهاند بازار صادرات فولاد ایران تحت تأثیر قرار بگیرد. در نتیجه این اقدام روسیه، صادرات فولاد ایران از 6 میلیارد دلار در سال تقریبا به صفر رسیده است. از آن سو علیرغم توافق استراتژیک 25 ساله 400 میلیارد دلاری تهران و پکن، تا زمانی که ایران تحت تحریم باشد چین در آن کشور سرمایهگذاری نخواهد کرد
پافشاری ایران بر پیش شرطها که مانعی بر سر مذاکرات است، ایرانیان بیشتری را به سمت مخالفت با برنامه هستهای سوق خواهد داد. مردم ایران زیر بار مشکلات اقتصادی در حال له شدن هستند؛ تورم مواد غذایی ضروری به 90% رسیده و اجارهبها در برخی از نقاط تهران تا 350% افزایش یافته است
پرهیز از اشتباهی که ایران سال 1987 مرتکب شد با کنار گذاشتن پیش شرطهای کنونی، میتواند رهبران و مردم ایران را از تحمل رنجهای غیرضروری نجات دهد؛ ولی تکرار این اشتباه در نهایت موجب میشود که رهبران ایران جامی بدتر از زهر بنوشند
https://www.mei.edu/publications/iran-back-1987
مترجم: فاطمه رادمهر
نظر شما