رحمت الله از جنگجویان با سابقه طالبان است که زمانی در میدان جنگی که ان را انقلاب اسلامی می نامید برای شهادت تلاش می کرد. اما پیروزی برق آسای طالبان در ماه اوت نه تنها آن بهشتی که به وی وعده دادند را برای او به ارمغان نیاورد که حالا رحمت الله از اختلافات درون گروهی می ترسد. به گفته وی «ما در فقر شدید مبارزه کردیم. اکنون رهبران ما حکومت می کنند و ماشین های گران قیمت و امکانات فراوان دارند درحالی که اکثر مجاهدین حقوق ندارند و خانواده هایشان در وضع بدی به سر می برند. برخی از جنگجویان رده پایین مجاهدین این سؤال را می پرسند که «مبارزه ما چه فایده ای داشت و چرا جنگیدیم؟»

مطمئنا امروز در کشور صلح و امنیت نسبی برقرار است و این امر مرهمی است برای همه افغان ها که 40 سال اسیر جنگ بودند. علاوه بر رهبران و جنگجویان طالبان بسیاری از افغان ها از احیای امارت اسلامی خودخوانده و تفسیری که این گروه از قوانین اسلام دارند استقبال می کنند اما به گفته تحلیلگران، طالبان دارند به سرعت به این نتیجه می رسند که پیروزی در جنگ آسان تر از حکومت کردن است و اکنون باید غذا و سایر خدمات مورد نیاز چهل میلیون جمعیت افغانستان را تأمین کنند

کمک های نقدی از سوی کشورهای غربی قطع شده و خشکسالی و آوارگی با توجه به نزدیک شدن فصل سرما شرایط را بسیار دشوار کرده است. با فقدان بودجه و برنامه، شکاف هایی در بین طالبان در حال بروز است؛ بین آنانکه به قدرت وثروت رسیدند و آنانکه روز به روز در محرومیت بیشتری فرو می روند؛ آنانکه از جنگ رؤیای انقلابی اسلامی را در سر می پروراندند و آنانکه بدنبال چنگ انداختن بر غنائم جنگ و مصادره قدرت بودند

به گفته رحمت الله امیری کارشناس امور طالبان: «رهبران طالبان به این درک رسیده اند که حکومت بسیار سخت تر از آن چیزی است که فکر می کردند.» وی اضافه می کند که پاشنه آشیل حکومت طالبان نه تهدید گروههای ستیزه جویی همچون داعش که خطر گرسنگی گسترده مردم و فروپاشی اقتصادی است. این امور اختلافات درونی طالبان را تشدید کرده و نارضایتی ها را افزایش می دهد

آقای امیری با اشاره به نقش و اهمیت کمک های مالی غرب برای افغانستان گفت: «بزرگترین چیزی که طالبان اصلا به آن فکر نکردند اقتصاد است. این مسائل فراتر از درک آنها بود. وقتی از گرسنگی و فقر مردم صحبت می کنیم منظورمان فقط ساکنان مناطق روستایی و دورافتاده نیست بلکه در مورد میلیون ها نفر سخن می گوییم»

ما در فوریه 2020 با یکی از جنگجویان طالبان به نام ملا سرباخود –به معنی کسی که بدون فکر و وحشیانه به پیش می تازد- یک روز بعد از عملیاتی که برای منفجر کردن یک پل داشت گفتگو کردیم. وی در این گفتگو به سران طالبان ابراز بی اعتمادی می کرد و می گفت اگر آنها پول و مقام را بر نبرد در خط مقدم ترجیح دهند چه؟

در هفته جاری برای بار دوم در ولایت وردک با او مصاحبه کردیم. وی به اختلافات مکرری که بر سر موتورها و سایر اموال مصادره شده بین طالبان ایجاد شده اشاره کرد. همچنین گفت که طالبانِ ولایت های جنوبی مثل قندهار و شبکه حقانی به گروههایی همچون او که در وردک هستند می گویند پایتخت را رها کنیم و به روستاهای خود باز گردیم؛ آنها می خواهند قدرت را به قبضه خود در آورند «مطمئن هستم که اگر مشکلات حل نشود نارضایتی ها افزایش یافته و در آینده منجر به درگیری خواهد شد. شاید برخی از طالبان راه خود را تغییر داده و برای همیشه این گره را ترک کنند. اکنون زمان آن است که رهبران ما به وعده هایی که به ملت دادند عمل کنند»

براورده نشدن انتظارات غیرنظامیان و مؤمنان طالبان می تواند زمینه را برای تقویت جهادی هایی آماده کند که فعلا در بسیاری از استان ها نامحبوب هستند و قدرت چندانی ندارند. به گفته آقای امیر: «طالبان امکاناتی برای بهبود اقتصاد ندارد. در چنین شرایطی گرسنگی گسترش یافته و جرم و جنایت بیشتر می شود. حتی ممکن است به آنجا برسیم که مردم به دلیل نداشتن شغل علیه طالبان سلاح بدست گیرند»

ملا زاهد مردی 22 ساله است که از 16 سالگی در وردک به طالبان پیوست اما برای گذران زندگی مجبور به دزدی شد. به گفته وی: «طالبان قول دادند که پس از پیروزی، مناصب مهمی به ما می دهند و از حقوق خوبی برخوردار می شویم» اما وقتی به کابل اعزام شد هیچ چیز جز نان و آب برای خوردن نداشت و هیچ پولی به او ندادند «چیزی برای خوردن نداشتیم؛ بنابراین شروع به دزدی کردیم چون گزینه دیگری پیش روی ما نبود. برای مان شرم آور بود که مردم را تهدید کنیم به ما پول دهند. چند بار از خانه ها دزدی کردیم؛ کامپیوترهای ادارات دولتی را می دزدیدیم و در بازار می فروختیم؛ همچنین اسلحه های خود را فروختیم»

زمانی چنین حرکاتی آن هم از سوی گروهی که نامشان با اعمال مجازات های سخت همچون قطع دست دزدان گره خورده بود، غیر قابل تصور بود

وقتی ملا زاهد از مقامات طالبان خواست تا به او برای تهیه غذا پول دهند، به او گفتند که منتظر بماند «ما می دیدیم که انها ماشین ها و خانه های گران قیمت داشتند؛ پول زیاد و غذای کافی داشتند؛ اما ما همیشه گرسنه بودیم» در نهایت ملا زاهد طالبان را ترک کرد و بدنبال کار به ایران رفت

به گفته پدر ملا زاهد: «حرکت طالبان جهاد نبود. انها برای پول و قدرت می جنگیدند و پسران ما را قربانی می کردند؛ ما هرگز آنها را نخواهیم بخشید»

به گفته مایکل سمپل کارشناس مسائل افغانستان در دانشگاه بلفاست «بسیاری از افغان ها به این نتیجه رسیده اند که شورش طالبان، انقلاب اسلامی نبوده است بلکه به منظور تصرف قدرت انجام شده و به همین دلیل روز به روز از مشروعیت طالبان کاسته می شود. از دید بسیاری از مردم، هدف طالبان از در اختیار گرفتن قدرت، خدمت به مردم نیست بلکه می کوشند ثمره این پیروزی را بین حلقه مشخصی از خودی ها توزیع کنند». سمپل می افزاید از دید برخی از افغان ها یکی از سناریوهای محتمل این است که طالبان بدلیل ناتوانی در مقابله با مسائل و مشکلات، بیش از شش ماه دوام نخواهد آورد «دولت کنونی طالبان در حال حاضر فوق العاده شکننده است و در مورد باقی ماندن آن در قدرت هیچ اطمینانی وجود ندارد. طالبان با درک این خطر به سرعت در حال استقرار دستگاهی اقتدارگرا است تا سعی کند همه اشکال مقاومت اعم از نظامی و غیرنظامی را از بین ببرد»

*کریستین ساینس مانیتور

مترجم: فاطمه رادمهر

نظر شما