عدم اطمینان مقامات سعودی از ادامه حضور آمریکا در خاورمیانه و حمایت واشنگتن از این کشور، در کنار تهدیدهای فزایندهای که ثبات منطقه را تهدید میکند، عربستان را وادار کرده است تا دست به موازنه بین اسرائیل و ایران بزند. حرکت بنسلمان در ایجاد روابط بهتر با اسرائیل و ایران همچنین نشان دهنده تلاش او برای کاهش تنشهای سیاسی در سراسر خاورمیانه است
شاهان عربستان میل شدیدی به رهبری در خاورمیانه دارند و شبه جزیره عربستان را حوزه نفوذ خود میدانند. تصمیمگیری در عربستان مبتنی بر رایزنی منظم بین شاه، برادران و مشاوران نزدیکش است. از اصول سیاست خارجی این کشور این است که نسبت به موضوعات مختلف بینالملل، سیاست محتاطانهای را اتخاذ میکند و در عین حال انتظار دارد که سایر پادشاهیهای منطقه با برنامههای سیاسی و امنیتی او همسو باشند. البته گاهی نیز شده است که دست از این احتیاط بردارد و همچون بحران نفتی 1973 سیاست قاطعی را اتخاذ کند؛ ولی این امر در سیاست خارجی عربستان استثنا است نه اصل
با ولیعهدی بن سلمان اصول سیاست خارجی عربستان دستخوش تغییر شد. وی با کنار گذاشتن اصل احتیاط، دست به اقداماتی ریسکپذیر زد و تمرکز خود را روی فعالیتهای ایران و نیروهای نیابتیاش در خاورمیانه قرار داد.
اما تغییر اصول سیاست خارجی عربستان نتایج متفاوتی بدنبال داشت؛ برای مثال گرچه سفر جوبایدن به ریاض در تابستان امسال نقش مهم عربستان در منطقه و جهان را آشکار کرد، ولی از سوی دیگر شاهد بودیم که نقش رهبری عربستان در بین اعضای شورای همکاری خلیج فارس به ویژه در برابر امارات و قطر کمرنگتر شده است
شاید توجه به همین پیامد، یعنی تضعیف نقش رهبری و نفوذ عربستان در منطقه بود که سبب شد بنسلمان دست از سیاست خصمانه خود بردارد و همچون اسلاف خود موضعی آشتی جویانه در پیش گیرد. ریاض فهمیده است که در محیط ژئوپلیتیک کنونی اتخاذ سیاستهای خصمانه سودی ندارد و کشور را در معرض تهدید قرار میدهد؛ از این رو میبینیم که این کشور در اقدامی به ظاهر متناقض، کوشیده است روابط خود را همزمان با تلآویو و تهران بهبود ببخشد
بهبود رابطه با این دو کشور به تأمین منافع عربستان کمک میکند، امنیت طبقه حاکم را در بلند مدت تضمین مینماید و به افزایش حمایتها از رویکرد جدیدی که بنسلمان در ریاض در پیش گرفته است میانجامد.
روابط دیپلماتیک عربستان و اسرائیل دیگر تابو نیست و آرام آرام دارد به واقعیت بدل میشود. روابط دو کشور در چند سال گذشته و به ویژه در دوران ریاست جمهوری ترامپ، رو به جلو حرکت کرده است. ریاض و تلآویو هر دو نگران کاهش حضور آمریکا در منطقه و تهدیدات فزاینده ایران بودند و به این ترتیب با یکدیگر اشتراک منافع پیدا کردند
البته علاوه بر تهدید مشترک ایران، تغییر نسل رهبریِ عربستان نقش مهمی در تغییر سیاست این کشور ایفا کرد. با تمرکز رهبری جدید عربستان بر توسعه کشور و ایجاد فرصتهای جدید اقتصادی و اقتصاد پسا نفتی، بنسلمان به اسرائیل به عنوان شریک تجاری –به ویژه در بخشهای دیجیتال و فناوری- نگاه میکند و این شراکت به عرصههای دیگری از جمله انرژیهای تجدیدپذیر، مدیریت آب و کشاورزی در حال گسترش است
تحول در رابطه ریاض و تلآویو با سفر بایدن به خاورمیانه برجسته شد. عربستان آسمان خود را به روی هواپیماهای اسرائیل باز کرد و اسرائیل نیز به انتقال جزایر تیران و صنافیر از مصر به عربستان چراغ سبز نشان داد. همچنین اسرائیل و سعودی هر دو در جریان سفر بایدن، بر تعهد خود برای جلوگیری از دسترسی ایران به سلاح اتمی تأکید کردند
با این وجود عادی سازی کامل روابط دیپلماتیک بین عربستان و اسرائیل هنوز با موانع مهمی مواجه است. گرچه پرونده فلسطین و وضعیت اورشلیم اهمیت گذشته خود را در جهان از دست داده است، اما این مسئله برای افکار عمومی عربستان همچنان مهم است. نظرسنجی اوت 2022 مؤسسه واشنگتن نشان داد که 76% پاسخ دهندگان عربستانی به توافق ابراهیم نگاهی منفی دارند. علاوه بر این از آنجا که عربستان از معماران اصلی ابتکار صلح عربی در سال 2002 بوده است، عادی سازی روابط با اسرائیل را –در صورتی که منحر به تغییراتی ملموس در زندگی فلسطینیان نشود- کاری مشکل میبیند
وخامت روابط بین عربستان و ایران -که منشأ ایدئولوژیک و فرقهای داشت- در بیست سال گذشته بیشتر شده است. مهمترین عوامل تنش بین دو کشور عبارتند از: نفوذ فزاینده ایران در عراق پس از حمله آمریکا در سال 2003، بیثبات شدن منطقه پس از بهار عربی، یورش گروهی از ایرانیان به سفارت عربستان در تهران در پی اعدام شیخ نمر. در پی این یورش دو کشور روابط دیپلماتیک خود را بسیار محدود کردند، جنگ لفظی بین آن دو شدت یافت و این تنشها با حملات پهپادی و موشکی ایران به تأسیسات نفتی عربستان در اواسط سپتامبر 2019 به اوج خود رسید
این حملات که نیمی از صادرات نفتی عربستان را به طور موقت تعطیل کرد، نقطه عطفی در روابط دو کشور بود. خسارت هنگفت وارد شده به صنعت نفت عربستان و عدم پاسخ نظامی آمریکا، رهبران ریاض را وادار کرد که رویکردی آشتیجویانه با ایران در پیش گیرند. بن سلمان در سخنانی گفت که ایران و عربستان «همسایگان همیشگی هستند. هیچکدام نمیتوانیم از شر یکدیگر خلاص شویم بنابراین بهتر است بدنبال راههایی باشیم که بتوانیم باهم زندگی کنیم»
مذاکرات چند بارهای که در بغداد برگزار شده، راه آشتی را برای دو کشور فراهم کرده است. با میانجیگری مصطفی کاظمی نخستوزیر عراق، عربستان و ایران از آوریل 2021 تا آوریل 2022 پنج دور گفتگو برگزار کردند در این دیدارها موضوعات مختلفی از جمله راههای احتمالی پایان جنگ یمن، گامهایی برای از سر گیری روابط کامل دیپلماتیک و مقابله با ناامنی دریایی در آبهای نزدیک شبهجزیره عربستان مورد گفتگو قرار گرفت
گرچه بعید است در کوتاه مدت طرفین به موفقیتهای بزرگی برسند اما گفتگوها نشان میدهد که ریاض و تهران هردو بدنبال جبران خطاهای گذشته، کاهش تنش و گسترش حوزههای مشارکت هستند. ولی علیرغم این گفتگوها، بزرگترین نگرانی امنیتی عربستان که جاهطلبیهای ایران است هنوز برطرف نشده است. این نگرانیها -از حمایت ایران از نیروهای نیابتیاش در سراسر خاورمیانه گرفته تا برنامههای موشکی و هستهای ایران- ممکن است گفتگوها را تحت تأثیر قرار دهد. علاوه بر این یکی از مهمترین انگیزههای عربستان برای انجام این گفتگوها، توقف حملات حوثیها به خاک عربستان است و این درحالی است که در مورد میزان نفوذ و تأثیرگذاری ایران بر حوثیها سؤالات زیادی وجود دارد
عربستان سیاست خارجی دوگانهای را در پیش گرفته است؛ از یکسو میکوشد شتاب مذاکرات بغداد را حفظ کند و از سوی دیگر با کشورهایی که ابزار و اراده سیاسی کافی برای مقابله با ایران دارند مشارکت نماید
خط سیر سیاست خارجی عربستان تا حد زیادی به آینده برخی از پروندههای مهم منطقهای بستگی دارد. عربستان و ایران قصد دارند اواسط ژوئیه 2022 در بغداد با یکدیگر مذاکره کنند ولی درگیریهای اخیر منطقه سبز بغداد، بر ازسرگیری سریع مذاکرات سایه انداخته است. اینکه آیا بغداد میتواند نقش خود را به عنوان پل دیپلماتیک بین تهران و ریاض حفظ کند، به این بستگی دارد که آیا بازیگران داخلی عراق میتوانند مانع از رویارویی مسلحانه با یکدیگر شوند و کشور را از بنبست خارج کنند یا خیر. عربستان و ایران باید جناحهای رقیب را به سوی اتخاذ راهحلی فراگیر سوق داده و مانع از درگیریهای مسلحانه شوند
از سوی دیگر گرچه به نظر میرسد که اسرائیل کاندیدای خوبی برای مهار فعالیتهای مخرب ایران باشد، اما ریاض و تلآویو دلایل متفاوتی برای مقابله با تهران دارند. عربستان بدنبال رهبری منطقه است و ایران را در این زمینه رقیب خود میبیند؛ حال آنکه از نگاه اسرائیل، ایران تهدیدی علیه امنیت این کشور است.
عربستان توانسته است در تغییر خط مشی سیاست خارجی خود که مبتنی بر جنگ طلبی و اقدامات خصمانه بود، موفق عمل کند و به اهداف مهمی دست یابد: این کشور توانسته است ضمن گرم کردن رابطهاش با اسرائیل، با ایران نیز تنشزدایی کند. اما در آینده اوضاع ممکن است به گونهای پیش رود که ریاض مجبور به برهم زدن این توازن و انتخاب بین یکی از دو کشور شود. اینکه آیا روابط خود را با اسرائیل در اولویت رابطه با ایران قرار میدهد یا بالعکس، بستگی به نگاه این کشور به تهدیدات پیرامونیاش دارد
مترجم: فاطمه رادمهر
نظر شما