با فرا رسیدن 30 ژوئن ماراتن نفسگیر مذاکرات اتمی ایران و 1+5 نیز به خط پایان نزدیک میشود، وزرای خارجه ی تمام کشورهای درگیر در گفتگو وارد وین شده اند تا شاید بتوانند مسیر دستیابی به توافق نهایی را سریعتر هموار کنند، پیش از پایان ضربالاجل ماری هارف مشاور ارشد وزارت خارجه ی آمریکا، تمدید کوتاه مدت مذاکرات را برای چند روز ممکن دانسته بود، امری که با مشاهده ی گفتگوهای فشرده ی طرفین و ادامه ی مذاکرات دو جانبه و چند جانبه قطعی به نظر میرسد، ولی هنوز هیچکس به درستی نمیداند که اتمام گفتگوها چه نتیجهای در پی خواهد داشت، آیا همانگونه که جواد ظریف وزیر خارجه ی ایران بارها گفته بود طرفین به نتیجه ی بُرد بُرد خواهند رسید؟ هفته ی قبل آیتالله خامنهای رهبر ایران در سخنانی بار دیگر در ممنوعیت از بازرسی از مراکز نظامی و پرسوجو از دانشمندان هستهای ایران تأکید نمود وی با بیان اینکه لغو تحریمها منوط به اجرای تعهدات ایران و تأیید آژانس بینالمللی اتمی نخواهد بود اعلام کرد که آژانس را به عنوان نهادی مستقل و عادل به رسمیت نمیشناسد او همچنین محدودیتهای بلندمدت ده و دوازده ساله ی اعمال شده بر تحقیقات اتمی ایران را که در لوزان مورد تأکید قرار گرفته بود زیر سؤال برده و نپذیرفت. پررنگ شدن خط قرمزهای جمهوری اسلامی توسط رهبر در حالی صورت گرفت که لوران فابیوس وزیر خارجه فرانسه شروط کشورش را برای دستیابی به توافق نهایی به شرح ذیل عنوان کرد؛ محدودیت مدتدار تحقیقات و تولید در برنامة هستهای ایران، بازرسی سفت و سخت از سایتهای هستهای که در صورت لزوم شامل سایتهای نظامی هم بشود و بازگشت اتوماتیک تحریمها در صورت تخطی ایران از تعهدات خود. با توجه به مواضع سخت رهبر جمهوری اسلامی از یک طرف و مقامات فرانسوی از طرف دیگر و همچنین اظهارات عباس عراقچی عضو ارشد تیم مذاکرکننده ی ایران که در آستانه ی گفتگوهای پایانی از پاسخگو نبودن برخی راه حلهای به دست آمده در لوزان خبر داد، شاید نباید امید چندانی به نتیجهبخش بودن مذاکرات داشت و این گفتگوها را شکست خورده پنداشت امّا علی رغم همه ی اینها نشانهای از ناامیدی چندانی در محل گفتگوها به چشم نمیخورد و بنا بر گفته ی فدریکو موگرینی طرفین برای دستیابی به توافق اراده ی سیاسی لازم را دارند شاید این اراده از نیاز همه ی طرفها به رسیدن به یک توافق نشأت بگیرد.
حسن روحانی با شعار دستیابی به توافق با غرب و لغو تحریمها موفق شد در انتخابات به پیروزی رسد تحریمهایی که اقتصاد ایران را فلج کرده و درآمد مردم را به شدت تنزل داده است به بیان دیگر وی آینده ی سیاسی خود را در گرو رسیدن به یک توافق میداند. او در این مدت که گفتگوها در حال انجام بود سایر شعارهای انتخاباتی خود را نادیده گرفت و در مقابل مخالفین خود در عرصههای مختلف عقبنشینی کرد تا در إزای آن در پرونده ی هستهای آزادی عمل بیشتری داشته باشد، بنابراین شکست در مذاکرات و عدم رسیدن به توافق میتواند پایانی در نقش سیاسی او بهعنوان رئیسجمهور ایران باشد امّا دستیابی به توافق برای اوباما نیز حائز اهمیت است، وی گرچه در عرصه ی سیاست داخلی و اقتصادی موفق بود امّا در سیاست خارجی هیچ دستاورد قابل قبولی نداشت و همواره از جانب رقیبان به بیکفایتی و سردرگمی در اتخاذ تصمیمات مهم جهانی متهم میشد. از سوی دیگر شکست مذاکراتی که مدت 10 سال ادامه یافته است چالشی جدی برای حل مسائل مهم جهانی از طریق گفتگو خواهد بود، علاوه بر همه ی اینها آشوب و نا آرامی در منطقه و گسترش دامنه ی نفوذ و قدرت داعش راهی دیگر جزء مذاکره پیش پای کشورهای غربی قرار نمیدهد همگان میدانند راه دوم برای محدود کردن برنامه ی اتمی ایران جنگ است امری که میتواند کل منطقه را به آتش کشیده و کنترل اوضاع را از دست کشورهای قدرتمند جهان خارج سازد. بسیاری از تحلیلگران بر این باورند افزایش سطح خواستهها و پررنگ کردن خط قرمزها در آستانه ی مذاکرات روشی است برای بهدست آوردن امتیازات بیشتر بنابراین مواضع سختی که طرفین اتخاذ نمودهاند نشانی از شکست مذاکرات نیست همانگونه که در مذاکرات قبل و با پایان یافتن مهلتها تمدید چند ساعته ی گفتگوها نتیجهبخش بوده و طرفین را به توافقی هر چند ناقص رهنمون میشد، اکنون نیز با توجه به اینکه برخی ضربالعجل واقعی را 9 ژوئيه یعنی تاریخی میدانند که طبق آن اوباما باید متن توافق نهایی را به گنگره بفرستد، رسیدن به توافق دور از دسترس نخواهد بود. شاید اظهارات فیلیپ هاموند وزیر خارجه ی انگلیس شرایط حاکم بر مذاکره را بهتر از همه نشان دهد، وی هنگام ورود به وین چنین گفت: ما همچنان با چالشهای بسیاری روبهرو هستیم و خط قرمزهایی داریم که نمیتوانیم از آنها بگذریم اگر بخواهیم در چند روز آینده به توافق برسیم باید تصمیمهایی سخت و انتخابهای دشواری گرفته شود باید کمی بده بستان کنیم تا به نتیجه برسیم.
نظر شما