این روزها بردگی جزء موضوعات اصلی گفتگوی مردم آمریکاست. درحالیکه برخی توجه خود را روی نمادهای برده داری و مجسمه های بنیانگذاران کشور معطوف داشته اند و در اینکه آیا وجود چنین نمادهایی به معنای تأیید برده داری است یا خیر، بحث و اختلاف نظر دارند، برخی دیگر به گفتگو پیرامون میزان تأثیر بردهداری بر نژادپرستی نهادینه شده در سیستم قضایی آمریکا و تبعیضهای حاکم بر نظام آموزش میپردازند. دیگرانی نیز هستند که از لزوم پرداخت غرامت به کسانی سخن می گویند که اجداد و پدرانشان در بردگی به سر می برده اند.
آنچه تا حد زیادی در گفتمان روز جامعه نادیده گرفته شده، فاجعهی دیگری با عنوان بردهداری مدرن در ایالات متحده می باشد که زندگی آمریکاییهای سیاهپوست را تحتالشعاع خود قرار داده است.
بنا بر تخمین سازمان بینالمللی کار (ILO)، امروزه، حدود 40.3 میلیون نفر در سطح جهان به بردگی کشیده شدهاند که بیش از هر زمانی در طول تاریخ (و حدود 80 برابر تعداد افرادی که تاکنون بر اثر ابتلا به ویروس کرونا کشته شدهاند) است.
در دوران معاصر فردی را که برخلاف میل و اراده اش مجبور به کار شود، متعلق یا تحت کنترل کامل کارفرمای خویش باشد؛ از آزادی محدودی برای رفت و آمد برخوردار باشد؛ و همچون کالا با او رفتار شده و خرید و فروش شود، برده تلقی میکنند.
بیش از نیمی از قربانیان فعلی بردهداری در جهان، به صورت اجباری به کار مشغول هستند و بیش از یک سوم آنها به ازدواجهای اجباری تن دادهاند. بردهداری که بیشتر در آفریقا و آسیا رایج است، تجارت بزرگی به شمار میرود و سالانه حدود 150 میلیارد دلار درآمد دارد.
یکی از اَشکال برده داری، قاچاق انسان است که گزارش وزارت امور خارجه ایالات متحده در سال 2018 نشان می دهد ایالات متحده در کنار مکزیک و فیلیپین سه کشوری هستند که بدترین وضعیت را در جهان در زمینه قاچاق انسان دارند.
تخمین تعداد افرادی که در ایالات متحده به نوعی از نظام بردهداری رنج میبرند، بسیار دشوار است؛ اما به گفته برخی از کارشناسان اگر کودکانی که به بیگاری کشیده شده یا افرادی که استثمار جنسی میشوند را برده در نظر بگیریم، شمار آنان در ایالات متحده، ممکن است به صدها هزار نفر برسد. برآوردها نشان میدهد که سالانه 14000-20،000 نفر به ایالات متحده قاچاق میشوند. براساس گزارش وزارت بهداشت، درمان و خدمات انسانی آمریكا، بیش از 300000 جوان در این كشور، در معرض خطر سوءاستفاده جنسی قرار دارند، همچنین سالانه حدود 199000 حادثه استثمار جنسی در ایالات متحده رخ میدهد. از آنجا که تا تقاضایی نباشد عرضه ای صورت نمی پذیرد، این حجم از برده جنسی، نشان دهنده رشد صنعت سکس و تقاضای سیریناپذیر آن است.
جف راجرز، بنیانگذار مؤسسه ایالات متحده علیه قاچاق انسان (USIAHT) می گوید: «معضل اصلی ما در ایالات متحده، این است که مصرف کنندهی رده اول رابطه جنسی در سراسر جهان هستیم». گرچه بسیاری از افرادی که در صنعت سکس هستند، از خارج از ایالات متحده به ویژه مکزیک قاچاق می شوند، اما بیشتر آنها را آمریکاییان تشکیل می دهند. به گفته بروک بلو، بنیانگذار سازمان مبارزه با قاچاق More Too Life در فلوریدا: 85 درصد قربانیانی که در ایالات متحده قاچاق میشوند، آمریکایی هستند؛ و 50٪ الی 60٪ از آنها بدلیل داشتن خانواده های نابسامان، در بهزیستی یا در کنار قیم موقت تربیت شده و رشد یافته اند.
اما آمریکاییهای سیاهپوست، لاتین و بومی نیز درگیر موضوع قاچاق انسان هستند. طبق یک مطالعه، 40 درصد از قربانیان قاچاق انسان، آفریقایی-آمریکایی می باشند. همچنین از آنجا که روسپیگری کودکان و نوجوانان غیرقانونی است، 52٪ از بازداشت شدگان را کودکان و نوجوانان آفریقایی تبار تشکیل میدهند.
در شهر فینیکس ایالت آریزونا، که یکی از بهترین رسیدگی های قضایی را در زمینه قاچاق در ایالات متحده دارد، حدود 40 درصد قربانیان قاچاق جنسی در سال 2015 را بومیان آمریکا تشکیل می دادند.
علیرغم اهمیت موضوع قاچاق انسان و گستردگی آن در آمریکا، برخلاف تصور و انتظار ما، فعالان حقوق بشر، نه در جنبش «جان سیاهان مهم است»، نه در وبسایت خود و نه هیچ کجای دیگری، کوچکترین اشارهای به این مقوله نکردهاند.
میشل میسون از کالج «جان جی» از جمله افرادی است که خواستار استفاده از ظرفیت جنبش «جان سیاهان مهم است» برای پایان دادن به قاچاق جنسی دختران جوان سیاهپوست و همچنین اصلاح سیستم قضایی و عدم حبس و جرم انگاری عمل قربانیان این صنعت است.
این درحالی است که بعضی از اهداف جنبش، سبب تشدید اثرات قاچاق بر جامعه سیاهپوستان می شود. به عنوان مثال، شاخه جنبش در واشنگتن، خواستار جرم زدایی از عمل افرادی است که آزادانه و با میل و اراده خود وارد صنعت سکس می شوند. اما به گفته یاسمین وفا فعال گروه «حقوق دختران»: «جرم زدایی از این کار، باعث صدمه بیشتر و استثمار بیشتر مردم حاشیه نشین خواهد شد. دختران با شادی و اشتیاق از پولی می گویند که دلالان برای جلب آنان به این کار می پردازند. وقتی فعالان جنبش سیاهان و دلالان و خریداران سکس، در تقاضا برای قانونی شدن این کار، همراه و همراستا هستند، برای ما حرفی برای گفتن و مخالفت باقی نمی ماند»
یکی دیگر از درخواست های مکرر طرفداران جنبش جان سیاهان مهم است، کاهش بودجه پلیس می باشد؛ حال آنکه این امر نیز پیامدهای نامطلوبی برای مردم از جمله سیاهپوستان در پی دارد. به گفته دکتر روبرتو پاتر، جامعه شناس و مدرس دادگستری جنایی در دانشگاه فلوریدا: «در صورت کاهش بودجه پلیس، تحقیق و پیگیری پروندههای قاچاق انسان تحت الشعاع قرار می گیرد و فعالیت نیروهای امنیتی در این حوزه ها کاهش می یابد». همچنین به گفته جیک بوینز فعال اجتماعی در زمینه مبارزه با قاچاق جنسی کودکان «کودک آزارها و قاچاقچیان سکس هستند که از کاهش بودجه پلیس نفع مستقیم می برند و مردم بیگناه قربانی می شوند».
البته هدف فعالان جنبش از بیان چنین خواسته هایی، رفع نابرابری در سیستم قضایی آمریکاست؛ زیرا سیاهپوستانی که محکوم به قاچاق جنسی افراد زیر سن قانونی می شوند 39 ماه بیشتر از همتایان سفیدپوست خود حکم حبس می گیرند و پلیس به آن دسته از سیاهپوستانی که در این تجارت، خود به نحوی قربانی بوده اند، به چشم مجرم می نگرد.
کوتاه سخن اینکه: بیایید در مورد بردگی در دوران معاصر و قاچاق جنسی صحبت کنیم و اقداماتی جدی را برای مقابله با آن اتخاذ نماییم. به تازگی تلاش هایی در راستای مسدود کردن بزرگترین وبسایت پورنوگرافی در جهان صورت گرفته است؛ این سایت که پلیس هیچ کنترلی روی ان ندارد، از قاچاق جنسی و استثمار زنان و کودکان نفع بسیاری می برد. باورکنیم که برداشتن گام هایی همچون مسدود شدن این سایت، تأثیر به مراتب بیشتری از به زیر کشیدن مجسمه جورج واشنگتن و توماس جفرسون دارد
*منبع: theamericanconservative
مترجم: ط. مکارمی
نظر شما