تحریک طالبان پاکستان در بیانیهای که 12 فوریه منتشر شد، تلاش کرد نشان دهد که از تروریسم بینالمللی فاصله گرفته و اقداماتش منحصرا بر پاکستان متمرکز شده است
تحریک طالبان از آمریکا خواست تا برای دفاع از حقوق بشر، به جای اسلامآباد با این گروه و قبیلههای پاکستان شریک شود
این بیانیه باتوجه به لحن عذرخواهی عجیبی که تحریک طالبان پاکستان در آن در قبال واشنگتن از خود نشان داده، بسیار جنجال برانگیز شد
تحریک طالبان در واکنش به جنجالها توضیحی منتشر کرد و در آن بر صداقت و حسن نیت خود به عنوان یک «سازمان ستیزهجوی اسلامی» متمرکز بر «اجرای شریعت» در پاکستان تأکید نمود و اعلام کرد که هدفش ترغیب قدرتهای جهانی است تا با «ارتش و تشکیلات دولتی پاکستان که دشمن ما هستند» شریک نشوند و با دست کشیدن از «ظلم بر ملتهای تحت ستم»، به ادعای خود مبنی بر حمایت از حقوق بشر عمل کنند
درحالی که اظهارات اخیر تحریک طالبان در مورد آمریکا بیسابقه به نظر میرسد؛ اما از زمان روی کار آمدن رهبری جدید «نور ولی محسود» در سال 2018 این گروه تلاشهای گستردهای برای تغییر نام و شهرت خود در پیش گرفته و این بیانیه هم در همان راستا است
میراث خشونتبار تحریک طالبان پاکستان
تحریک طالبان در مقایسه با زمانی که یکی از فعالترین گروههای تروریستی جهان بود، دیگر چندان در تیتر خبرها نیست. این گروه که توسط فرمانده بیتالله محسود در سال 2007 تأسیس شد، در راستای متحد کردن گروههای جهادی مختلف در سالهای پس از یازده سپتامبر در مناطق پشتون نشین پاکستان، فعالیت میکرد
موج عملیاتهای تروریستی این گروه با ترور نخستوزیر سابق پاکستان «بینظیر بوتو» در دسامبر 2007 آغاز شد. در سالهای بعد تحریک طالبان نه تنها بسیاری از سیاستمداران برجسته پاکستان را کشت، که جان دهها غیرنظامی و نیروهای امنیتی را نیز گرفت. قربانیان این گروه شامل بزرگان قبایل پشتون، اقلیت شیعه و غیرنظامیان پاکستانی بودند.
بسیاری از مراسمهایی که اقلیتهای پاکستان برگزار میکردند، هدف حملات تحریک طالبان قرار میگرفت که به عنوان نمونه میتوان به حمله به جشن عید پاکی که مسیحیان در پارکی در لاهور برگزار کرده بودند، اشاره کرد. همچنین برخی از زنانی که برای واکسینه کردن کودکان علیه فلج اطفال تلاش میکردند، توسط این گروه کشته شدند. اما قتل عام دانشآموزان و معلمان مدرسهای در پیشاور در سال 2014 را میتوان وحشیانهترین حمله تحریک طالبان نامید
تحریک طالبان در پایگاههای خود در مناطق قبیلهای نشین پاکستان، به عوامل القاعده و سایر ستیزهجویان جهادی منطقه پناه داده بود. با این وجود روابط این گروه با القاعده، اغلب با مشکل همراه بود. گفته شده که رهبران ارشد القاعده از جمله اسامه بن لادن، این گروه را به دلیل حملات بیرویهاش به غیرنظامیان مسلمان سرزنش میکردند. برای مثال شاخه منطقهای القاعده کشتار دانشآموزان مدرسه توسط تحریک طالبان در سال 2014 را محکوم کرد
رهبر دوم تحریک طالبان «حکیمالله محسود» این گروه را وارد فعالیتهای جهادی، فراسوی مرزهای پاکستان کرد. در همین راستا تحریک طالبان سال 2009 مسئولیت حمله انتحاری به پایگاه آژانس اطلاعات مرکزی (سیا) در شرق افغانستان و سال 2010 مسئولیت بمبگذاری نافرجام در میدان تایمز را بر عهده گرفت و گفته شد که این حملات برای انتقام از حملات پهپادهای سیا در مناطق قبیلهای پاکستان و هدف گرفتن اعضای این گروه در همکاری با سرویس اطلاعاتی پاکستان انجام شده است. در این حملات پهپادی سه تن از رهبران تحریک طالبان کشته شدند
مهاجرت به افغانستان
با آغاز عملیات بزرگ ارتش پاکستان علیه گروههای شورشی در سال 2009 تحریک طالبان بسیاری از مناطق تحت کنترل خود را از دست داد؛ اما همچنان یک تهدید تروریستی جدی باقی ماند
سال 2014 ارتش پاکستان عملیاتی را به نام «ضرب عضب» برای بیرون راندن تحریک طالبان از آخرین پایگاه اصلی خود در وزیرستان شمالی، آغاز کرد. سرویس اطلاعاتی پاکستان در هماهنگی با نیروهای پلیس استانها، کارزاری را ضد تروریسم به راه انداخته بود تا شبکههای تروریستی مرتبط با تحریک طالبان از جمله القاعده و سایر گروههای جهادی ضد دولتی را ریشهکن کند. در نتیجه این کارزار و علیرغم بدتر شدن شرایط در افغانستان، حملات تروریستی در پاکستان به شدت کاهش یافت و تحریک طالبان و سایر گروههای جهادی بینالمللی به افغانستان گریختند. برخی از فرماندهان تحریک طالبان از جمله ملا فضلالله –کسی که دستور حمله به ملاله یوسفزی را صادر کرد- اوایل سال 2009 در افغانستان مستقر بودند
تحریک طالبان در افغانستان انسجام سابق را نداشت، برخی از نیروهایش به سرویس اطلاعاتی افغانستان پیوستند، برخی عضو داعش شدند و برخی دیگر به همکاری با طالبان افغانستان روی آوردند.
بازسازی و بازگشت به پاکستان
از زمانی که نور ولی در سال 2018 و پس از کشته شدن فضلالله -رهبر وقت تحریک طالبان- در حمله پهپادهای آمریکایی در افغانستان، رهبری این گروه را بر عهده گرفت، وضعیت گروه بهتر شد. نور ولی نظم و انضباط داخلی و وحدت گروه را دوباره برقرار کرده و بسیاری از جناحهای تحریک طالبان پاکستان را بار دیگر زیر چتری واحد گرد آورده است
تا سال 2020 کشتار ناشی از فعالیتهای تروریستی در پاکستان روندی کاهشی را تجربه کرد که نشان میداد از زمان عملیات ضرب عضب، اسلامآباد توانسته دستاوردهای امنیتی خود را حفظ کند. اما در سالهای اخیر حملات تحریک طالبان علیه نیروهای امنیتی پاکستان در امتداد مناطق مرزی با افغانستان ادامه داشته است
امروزه کاهش فعالیتهای تروریستی در پاکستان را، نه تنها به قابلیت نیروهای ضد تروریسم این کشور، که به تغییر رفتار تحریک طالبان میتوان نسبت داد. به این ترتیب که این گروه از حملات گسترده به غیرنظامیان کاسته و خشونت خود را عمدتا متوجه نیروهای امنیتی پاکستان کرده است
تغییر در میزان خشونتطلبی تحریک، در کنار بازسازی این گروه و انتشار بیانیهای که در ابتدای مطلب گفتیم، از جمله تغییراتی است که در زمان نور ولی اتفاق افتاده و نشان میدهد که تحریک طالبان از طالبان افغانستان الهام گرفته است. پاییز گذشته در مذاکراتی که بین این گروه و سرویس اطلاعاتی پاکستان حول آتشبس در جریان بود، تحریک طالبان خواهان ایجاد دفتری سیاسی در کشوری ثالث همانند دفتر سیاسی طالبان در دوحه شد
تحریک طالبان میکوشد تا همچون طالبان افغانستان خود را گروهی نشان دهد که برای اجرای شریعت در قلمرویی محدود تلاش میکند. نور ولی تابستان گذشته در گفتگو با سیانان تأکید کرد که نبرد گروهش به خاک پاکستان محدود میشود و هدفش تصرف مناطق قبیلهای پاکستان و استقلال آنها است. وی در مصاحبه با خبرنگاری هندی این ادعای خود را تکرار کرد. تحریک طالبان همچنین تلاش کرده تا خود را به عنوان مدافع پشتونها و اقلیت بلوچ نشان دهد و از نارضایتی مردم نسبت به عملیات ارتش پاکستان در مناطق هم مرز با افغانستان استفاده کند
اما این تغییرات را نباید به منزله جدا شدن کامل این گروه از القاعده دانست. گزارشهای سازمان ملل و سایر منابع نشان میدهد که القاعده خود در تغییر استراتژی تحریک طالبان نقش داشته است. برخی از عوامل القاعده سال گذشته در گفتگو با سیانان از تغییر رفتار و اتحاد مجدد جناحهای تحریک طالبان استقبال کردند. فاصله گرفتن ظاهری تحریک طالبان از القاعده، میتواند ترفندی برای دور نگه داشتن خود از تیررس آمریکا باشد
البته استراتژی جدید تحریک را میتوان واکنش این گروه به شکستها و شناختن محدودیتهایش نیز دانست. تحریک طالبان با تغییر ساختار و گفتمان خود، میکوشد از گروههایی همچون طالبان افغانستان الگو گیرد. بهترین سناریو برای تحریک طالبان این است که با دردسرآفرینی برای اسلام آباد، دولت را مجبور به واگذاری قلمرویی –مناطقی در وزیرستان شمالی و جنوبی- به خود کند و به این ترتیب امیرنشینی کوچک بین پاکستان و افغانستان تشکیل دهد. گرچه چنین اتفاقی در حال حاضر بعید به نظر میرسد
مترجم: فاطمه رادمهر
messages.comments