twitter share facebook share ۱۴۰۳ خرداد ۰۲ 424

برای دهه ها رهبران ایران به مشارکت بالای رأی دهندگان در انتخابات به عنوان سندی بر مشروعیت نظام سیاسی جمهوری اسلامی اشاره می کردند ولی از آنجا که مشارکت رأی دهندگان در سالهای اخیر به شدت کاهش یافته، انتخابات –از جمله انتخابات ریاست جمهوری زودهنگامی که قرار است در پی فوت رئیسی برگزار شود- به چالشی برای حاکمان ایران بدل شده است

آقای خامنه ای در انتخابات پیش رو دو گزینه دارد که هرکدام از آنها با خطراتی همراه است:

او می تواند اجازه دهد تا فضا برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری که طبق قانون اساسی ظرف 50 روز بعد از درگذشت رئیسی برگزار خواهد شد، برای همه جناح ها از محافظه کاران گرفته تا اصلاح طلبان باز باشد. اما خطر انتخابات رقابتی این است که احتمالا کشور را به سمتی که او می خواهد نمی برد

گزینه دوم این است که راهبردی را که پیشتر در پیش گرفته بود، تکرار کند و نه تنها جلوی شرکت اصلاح طلبان، که چهره های میانه رو و وفادار به نظام را نیز بگیرد. خطر این گزینه شرمساری حاصل از حضور کم رأی دهندگان است

میزان مشارکت رأی دهندگان در ایران در چند سال گذشته روندی نزولی داشته است. سال 2016 بیش از 60% در انتخابات مجلس شرکت کردند؛ این رقم سال 2020 به 42% رسید و ماه مارس کمتر از 41% شد

درست یک هفته قبل از کشته شدن رئیسی، در دور دوم انتخابات مجلس شورای اسلامی در تهران تنها 8% از واجدین شرایط شرکت کردند؛ رقمی تکان دهنده در کشوری که زمانی آقای خامنه ای دموکراسی های غربی را به دلیل مشارکت 30 تا 40 درصدی رأی دهندگان مورد تمسخر قرار می داد

محمدعلی شعبانی تحلیلگر سیاسی و سردبیر امواج می گوید: «فرصتی طلایی برای آقای خامنه ای فراهم شده است تا به راحتی به مردم اجازه ورود به روند سیاسی را دهد ولی آنچه در چند سال گذشته رخ داده، نشانگر این است که او این مسیر را انتخاب نخواهد کرد»

ایران دارای حکومتی دین سالار است که در آن نهادهای منتخب توسط شوراهای انتصابی مورد نظارت قرار می گیرند. سیاست های کلیدی کشور در زمینه های هسته ای، نظامی و امور خارجی توسط آقای خامنه ای و شورای عالی امنیت ملی تعیین می شود؛ همچنین سپاه نفوذ زیادی بر اقتصاد و سیاست ایران دارد

نقش رئیس جمهوری بیشتر به سیاست داخلی و مسائل اقتصادی محدود می شود ولی همچنان می توان ریاست جمهوری را سمتی تأثیرگذار دانست

انتخابات در ایران عرصه مهمی برای نشان دادن احساسات و افکار عمومی است. مشارکت کم مردم در سالهای اخیر گویای نگاه منفی آنها نسبت به روحانیون و تشکیلات سیاسی است که نسبت به قبل محافظه کارتر و تندروتر شده اند

صنم وکیل مدیر برنامه خاورمیانه در مؤسسه چاتم هاوس می گوید: «فاصله و جدایی دولت-ملت برای نظام مشکلی جدی است. آنچه جمهوری اسلامی اکنون می خواهد، حفظ وحدت محافظه کاران است؛ ولی پیدا کردن کسی که جای رئیسی را پر کند، کار راحتی نیست»

رئیسی که سالها در قوه قضائیه کار می کرد، از وفاداران سرسخت آقای خامنه ای و ایدئولوژی او بود. وی مدتها به عنوان جانشین بالقوه رهبر تلقی می شد. اکنون باتوجه به اینکه نامزد مشخصی برای جانشینی رهبری وجود ندارد، آقای خامنه ای ممکن است با اختلاف و درگیری در بین محافظه کاران روبرو شود

آرش عزیزی تحلیلگر امور ایران می گوید: «رئیسی یک مرد بله گو بود و همین بی قدرت و بی تأثیر بودن او، وی را به چهره مطلوب حاکمیت بدل کرده بود. بعد از رئیسی باتوجه به اینکه در تشکیلات سیاسی ایران افراد زیادی وجود دارند که هرکدام بدنبال منافع مالی و سیاسی خود هستند، می توانیم شاهد رقابت این افراد برای رسیدن به قدرت باشیم»

کسانی که مجاز به نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری شوند، می توانند نشان دهنده این باشند که رهبری می خواهد چه مسیری را در پیش بگیرد

باقر قالیباف تکنوکرات عملگرایی که ریاست مجلس را بر عهده دارد، یکی از نامزدان همیشگی ریاست جمهوری است؛ بنابراین او احتمالا این بار نیز برای نامزدی تلاش خواهد کرد. اما به گفته آقای عزیزی عملکرد قالیباف در سالهای اخیر ضعیف بوده و مجلس کمک چندانی به حال بحران اقتصادی ایران نکرده است. قالیباف علیرغم اینکه خود را حامی فقیران ایران می خواند، در سال 2022 با پخش خبری که نشان می داد خانواده اش برای خرید به ترکیه رفته اند، خشم ملی را برانگیخت

از دیگر نامزدان احتمالی سعید جلیلی عضو سابق سپاه و مذاکره کننده هسته ای است که به عنوان یکی از وفادارترین چهره های فوق محافظه کار به آقای خامنه ای شناخته می شود. به گفته عزیزی نامزدی او نوید خوبی برای بهبود رابطه با غرب نخواهد بود

در تمام انتخابات اخیر، آقای خامنه ای نشان داده که میل است تمام نامزدان اصلاح طلب یا حتی نامزدان میانه رو وفادار به نظام را حذف کند. نتیجه این استراتژی روشن است؛ سال 2021 با اتکا بر همین راهبرد، رئیسی با کمترین میزان مشارکت در انتخابات و با 48% آرا پیروز شد. این درحالی است که سال 2017 و در زمان انتخاب حسن روحانی به ریاست جمهوری، بیش از 70% از جمعیت 56 میلیونی واجدین شرایط رأی دادن در ایران، در انتخابات شرکت کردند

تاکنون هیچ نشانه ای مبنی بر تغییر مسیری که تشکیلات سیاسی در چند سال اخیر در پیش گرفته، وجود ندارد

به گفته خانم وکیل: «نظام از ریشه های جمهوری خواهانه اش فاصله گرفته و روز به روز اقتداگراتر می شود. تا زمانی که آقای خامنه ای با این روش راحت است و نخبگان حاکم نیز دچار اختلاف نشده اند و وحدت خود را حفظ کرده اند، نمی توان انتظار تغییر داشت»

الی گرانمایه تحلیلگر ایران در شورای روابط خارجی اروپا معتقد است آنچه آقای خامنه ای را از احتمال بازکردن زمینه برای رقابت باز می دارد، این است که می خواهد رئیس جمهوری بر سر کار باشد که در زمان انتخاب رهبر جدید بتواند انتقال آرام و باثبات قدرت را تضمین کند

ولی دلایل قانع کننده ای وجود دارد که آقای خامنه ای را تشویق به گشایش در برابر میانه رو ها می کند. در دوران ریاست جمهوری آقای رئیسی، اقتصاد بیش از پیش به ورطه سقوط رفت و بیکاری سربه فلک کشید. همچنین مقابله خشونت آمیز با اعتراضات مردمی در پی فوت مسها امینی، بخش بزرگی از مردم را سرخورده کرد

درحالی که تغییر مسیر آقای خامنه ای بسیار بعید به نظر می رسد ولی به گفته خانم گرانمایه در نظام، سابقه انجام کارهای غافلگیرانه وجود دارد

احمدی نژاد علیرغم آنکه شخصیتی محافظه کار داشت ولی با اقدامات پوپولیستی خود نظام سیاسی را شگفت زده کرد؛ یا کارهایی که برای گشایش اقتصادی در برابر غرب در زمان ریاست جمهوری روحانی انجام شد و امضای توافق هسته ای، اقداماتی شگفتی ساز بود

ولی هنوز معلوم نیست که هیچ شخصیت میانه رویی تمایل به حضور در انتخابات داشته باشد و حتی اگر وارد شود، مردم نسبت به او چه واکنشی نشان دهند

به گفته خانم گرانمایه «با توجه به ناامیدی شدیدی که وجود دارد سؤال بزرگ این است که آیا مردم رأی می دهند؟»

و به گفته آقای شعبانی تحلیلگر سیاسی: «اگر مردم باور خود را به ایجاد تغییر از طریق صندوق رأی از دست دهند، در آن صورت تنها یک گزینه برای تغییر باقی می ماند»

منبع: نیویورک تایمز

مترجم: فاطمه رادمهر

نظر شما