twitter share facebook share ۱۳۹۸ مهر ۲۳ 2228

عملکرد عالمان، مبلغان، مربیان، معلمان و هرکس دیگری که در منظر و مرآی مردمان، به نوعی متولی دین شناخته می شود و انتظار تام و تمام دینداری از او می رود، در نوع سلوک دینی و دینداری مردمان نقش و تأثیری اساسی دارد. اساسا انسان بیش از آنکه از قول و سخن و تبلیغ متولیان تاثیر بپذیرد، از رفتار و سلوک و عملکرد آنان متاثر می شود و به همین سبب عملکرد متولیان دین به ویژه عالمان دین، در تقویت جایگاه دین یا ضعف آن و ترویج دین یا تنفیر آن در میان مردمان بسیار مهم است. سفارش امیرمومنان علی(ع) در این باره اساسی و کلیدی است: «مَنْ نَصَبَ نَفْسَهُ لِلنَّاسِ إِمَاماً ْ فَلْيَبْدَأْ بِتَعْلِيمِ نَفْسِهِ قَبْلَ تَعْلِيمِ غَيْرِهِ، وَلْيَكُنْ تَأْدِيبُهُ بِسِيرَتِهِ قَبْلَ تَأْدِيبِهِ بِلِسَانِهِ، وَمُعَلِّمُ نَفْسِهِ وَمُؤَدِّبُهَا أَحَقُّ بِالْإِجْلاَلِ مِنْ مُعَلِّمِ النَّاسِ وَمُؤَدِّبِهِمْ؛ آنکه خود را پیشوای مردم سازد، پیش از تعلیم دیگری باید به ادب کردن خویش بپردازد و پیش از آنکه به گفتار تعلیم فرماید، باید به کردار ادب نماید و آنکه خود را تعلیم دهد و ادب اندوزد، شایسته تر به تعظیم است از آنکه دیگری را تعلیم دهد و ادب آموزد»

صلاح و فساد جامعه به شدت متاثر از عملکرد متولیان دین است و در جوامعی که حکومت دینی وجود دارد، عالمان دین و فقیهان و نیز زمامداران و حاکمان بیش از همه در این باره مسئولیت دارند. از پیامبر اکرم(ص) روایت شده است که فرمود: «صِنْفَانِ مِنْ أُمَّتِي إِذَا صَلَحَا صَلَحَ اَلنَّاسُ وَ إِذَا فَسَدَا فَسَدَ اَلنَّاسُ اَلْأُمَرَاءُ وَ اَلْعُلَمَاءُ؛ دو گروه از امت من باشند که چون صالح شوند امتم صالح شود و چون فاسد شوند امتم فاسد شوند: فقیهان و زمامداران»

رفتار و سلوک و عملکرد متولیان دین، شخصی و فردی تلقی نمی شود و صلاح و فساد آنان با توجه به مراتب و حوزه عملشان، جامعه را نیز در بر می گیرد.

نقش عالمان بی عمل یا بدعمل در آسیب به دین و دینداری

با توجه به جایگاه خطیر متولیان دین در جامعه و انتظارات مردم از ایشان، اگر عالمان دین به علم خود عمل نکنند یا بد عمل کنند و خلاف آنچه دعوت کننده به آن هستند رفتار نمایند، سخت ترین آسیب ها به دین و دینداری وارد می شود. اگر ارزش ها و سلوک دینی از جانب کسانی زیر پا گذاشته شود که اصلا چنین انتظاری نمی رود، باورهای دینی مردمان متزلزل می شود و میل به دینداری و پایبندی به دین در آنان کاهش می یابد. امیرمومنان علی(ع) در حکمتی نورانی به جابربن عبدالله انصاری فرموده است: «يا جَابِرُ قِوَامُ الدِّينِ وَ الدُّنْيا بِأَرْبَعَةٍ عَالِمٍ مُسْتَعْمِلٍ عِلْمَهُ وَ جَاهِلٍ لَا يسْتَنْکفُ أَنْ يتَعَلَّمَ وَ جَوَادٍ لَا يبْخَلُ بِمَعْرُوفِهِ وَ فَقِيرٍ لَا يبِيعُ آخِرَتَهُ بِدُنْياهُ فَإِذَا ضَيعَ الْعَالِمُ عِلْمَهُ اسْتَنْکفَ الْجَاهِلُ أَنْ يتَعَلَّمَ وَ إِذَا بَخِلَ الْغَنِي بِمَعْرُوفِهِ بَاعَ الْفَقِيرُ آخِرَتَهُ بِدُنْياهُ؛ ای جابر پابرجایی و قوام دین و دنیا به چهار چیز است: عالمی که علم خود را به کار برد و بدان عمل نماید و جاهلی که از فراگرفتن علم سر بر نتابد و بخشنده ای که در بخشش خود بخل نورزد و فقیری که آخرت خویش را به دنیای خود نفروشد؛ پس اگر عالمی علم خود را تباه سازد جاهل از فراگرفتن سر برتابد؛ و اگر توانگر در بخشش خویش بخل ورزد فقیر آخرتش را به دنیا دربازد».

مردم به راحتی نمی توانند حساب دین و دینداری را از حساب عالمان بی عمل و بدعمل و مدعیان دینداری جدا کنند و این سبب می شود که باورهای دینی مردم در معرض امواج تردید و ابهام قرار گیرد؛ و در صورت دست نیافتن به ملاک های دین و دستاویزهای بنیادین، دین گریزی در مردم امری اجتناب ناپذیر است. بنابراین برای دین و دینداری باید معیارهایی روشن و محکم داشت و حساب رهزنان دین را به حساب دین نگذاشت، بلکه با صراحت راه اسلام نبوی و علوی را از راه اسلام دنیا طلبان و قدرت مداران و فساد پیشگان جدا ساخت تا ساحت دین آلوده نشود و چهره دین مشوه نگردد. امیرمومنان علی(ع) فرموده است: «لَعَنَ اللّهُ الاَّْمِرينَ بِالْمَعْرُوفِ التّارِكينَ لَهُ وَالنّاهينَ عَنِ الْمُنْكَرِ الْعامِلينَ بِهِ؛ لعنت خدا بر آنانکه به معروف فرمان دهند و خود آن را واگذارند و از منکر بازدارند و خود آن را به جا آرند».

آن حضرت درباره روش خود چنین فرموده است: «أَیُّهَا النَّاسُ، إِنِّی، وَاللهِ، مَا أَحُثُّکُمْ عَلَى طَاعَة إِلاَّ وَ أَسْبِقُکُمْ إِلَیْهَا، وَ لاَ أَنْهَاکُمْ عَنْ مَعْصِیَة إِلاَّ وَ أَتَنَاهَى قَبْلَکُمْ عَنْهَا؛ ای مردم به خدا سوگند من شما را به طاعتی بر نمی انگیزم جز آنکه خود پیش از شما به گزاردن آن بر می خیزم و شما را از معصیتی باز نمی دارم جز آنکه خود پیش از شما آن را فرو می گذارم»

امیرمومنان علی(ع) لغزش عالِم را چنان خطرناک دانسته که اینگونه تعبیر کرده است: «زلهًْ العالم کانکسار السفینه، تغرق، و تغرق معها غیرها؛ لغزش عالم همچون شکسته شدن کشتی است که غرق می شود و گروهی را نیز با خود غرق می سازد» و نیز چنین هشدار داده است: «زله العالم تفسد العوالم؛ لغزش عالم عالمها را به فساد می کشاند»

عملکرد عالم نمایان

همانطور که عالمان بی عمل یا بدعمل، موجب آسیب های جدی به دین و دینداری هستند و از عوامل عمده در پیدایش دین گریزی به شمار می روند، عالم نمایان نیز چنین می کنند.

امیرمومنان علی(ع) از گروهی نام می برد که عالم نما هستند؛ کسانی که خود را عالم نامیده یا عالم خوانده شده اند اما بهره ای از علم حقیقی ندارند، بلکه انبانی مملو از جهالت و نادانی و ضلالت و گمراهی اند و اینان آفتی بزرگ برای دین و دینداری اند. عملکرد عالم نمایان موجب سستی باورهای دینی مردمان و تباهی در دینداری آنان و تخریب ارزش های انسانی ایشان است؛ آنچه مطابق خواست و اهوال آنان باشد حق است و آنچه خلاف میل و تمایلات آنان باشد باطل است که ایشان خود امام خویش و بلکه مدار همه چیزند. به بیان امام علی(ع): «لایقتصون اِثر نبیٍ و لایَقْتَدونَ یعمل وصیّ لایؤمِنونَ بِغَیْبٍ و لایَعْفونَ عَن عَیْبٍ. یعملون فِی الشُّبَهاتِ و یَسیرونَ فِی الشَّهَواتِ. المعروفُ فیهِم ماعَرَفوا و المنکَرُ عندَهُم ماانکروا. مفزعهم فی المعضلات الی انفسهم و تعویلهم فی المبهمات علی آرائهم. کان کل أمری منهم امام نفسه قد اخذ منها ما یَری یعری و ثقات و اسباب محکمات؛ از هیچ پیامبری پیروی نمی کنند و به هیچ وصی پیامبری اقتدا نمی نمایند، نه غیب را باور دارند و نه عیب را وا می گذارند، به شبهت ها کار می کنند و به راه شهوت ها می روند، معروف نزدشان آن است که خود زشت دانند و نپسندند، در مشکلات به افکار و اندیشه های خود پناه می برند و در مبهمات به آرای خود تکیه دارند، گویی هریک از انان امام خویش است و چنان پندارد که خود محکم ترین دستگیره ها و استوارترین وسیله هاست»

عالم نمایان، مردمان را از آنچه عذاب های سخت در پی دارد آسوده خاطر می نمایند و گناهان بزرگ را آسان می نمایند و زشت ترین زشتی ها را روا جلوه می دهند و بزرگترین جرمها را کوچک نشان می دهند و بدین ترتیب شکسته شدن ارزش های اخلاقی و انسانی و زیرپا گذاشته شدن حریم های دینی و شرعی را ترویج می کنند که منافع و مقاصد آنان در چنین مناسباتی تامین و حفظ می شود. به عنوان نمونه نزد امیرمومنان علی(ع) ریخته شدن خون بی گناهان و دریده شدن حرمت مردمان بزرگترین جرم و جنایت معرفی شده است و عالم نمایان ارتکاب چنین جرمها و جنایاتی را نیز آسان جلوه می دهند و راه ارتکاب آنها را هموار می کنند. امام علی(ع) در عهدنامه مالک اشتر درباره ریختن خون بی گناهان و پیامدهای آن، چنین هشدار داده است: «وَ إِيَّاکَ وَ الدِّمَاءَ، وَ سَفْكَهَا بِغَيْرِ حِلِّهَا، فَإِنَّهُ لَيْسَ شَيْءٌ أَدْعَى لِنِقْمَةٍ، وَ لاَ أَعْظَمَ لِتَبِعَةٍ، وَ لاَ أَحْرَى بِزَوَالِ نِعْمَةٍ، وَ انْقِطَاعِ مُدَّةٍ، مِنْ سَفْکِ الدِّمَاءِ بِغَيْرِ حَقِّهَا وَاللّهُ سُبْحَانَهُ مُبْتَدِئٌ بِالْحُكْمِ بَيْنَ الْعِبَادِ، فِيمَا تَسَافَكُوا مِنَ الدِّمَاءِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَلاَ تُقَوِّيَنَّ سُلْطَانَکَ بِسَفْکِ دَم حَرَام، فَإِنَّ ذَلِکَ مِمَّا يُضْعِفُهُ وَ يُوهِنُهُ، بَلْ يُزِيلُهُ وَ يَنْقُلُهُ؛ بپرهیز از خونها و ریختن آن به ناروا، که چیزی چون ریختن خون به ناحق، موجب کیفر خداوند نشود و گناه را بزرگ نگرداند و بازخواست خدا را سبب نگردد و نعمت را به زوال نکشد و رشته عمر را نبرد. خدای سبحان روز رستاخیز نخستین داوری که میان بندگان کند در خونهایی باشد که از یکدیگر ریخته اند؛ پس مبادا حکومت خود را با ریختن خون حرام تقویت کنی، زیرا ریختن خون حرام نه تنها حکومت را ناتوان و سست می سازد، بلکه آن را از میان بر می دارد یا به دیگران می سپارد»

در اندیشه و سیره امام علی(ع) حرمت انسان بالاترین حرمتهاست و دریدن حرمت مردمان پلیدترین درنده خویی هاست و ظهور چنین امری در جامعه، تباه کننده ی اخلاق و دین و سلوک و رفتار دینی است. امیرمومنان علی(ع) درباره حرمت مسلمان در بیانی والا فرموده است: «إِنَّ اللهَ حَرَّمَ حَرَاماً غَیْرَ مَجْهُول، وَ أَحَلَّ حَلاَلا غَیْرَ مَدْخُول، وَ فَضَّلَ حُرْمَةَ الْمُسْلِمِ عَلَى الْحُرَمِ کُلِّهَا؛ خداوند حرامی را حرام کرده که ناشناخته نیست و حلالی را حلال کرده که از عیب خالی است و حرمت مسلمان را از دیگر حرمت ها برتر نهاده است»

در نگاه امیرمومنان علی(ع) آنان که خودمدارند و پیوسته مردمان را می فریبند و دین و دینداری را دگرگون می سازند و مردمان را از خطرهای اصلی آسوده خاطر می نمایند و گناهان و جرمهای بزرگ را کوچک و آسان جلوه می دهند، ظاهری از انسان و انسانیت دارند و در حقیقت درندگانی اند که کارشان دریدن مردمان و بی آبرو ساختن دین و ایمان است. آنان هیچ بهره ای از هدایت ندارند و عملکردشان جز گمراهی در جامعه به بار نمی آورد؛ اینان مبغوض ترین و دشمن ترین آفریدگان نزد خداوندند. امیرمومنان علی(ع) درباره چنین کسان و عملکرد تباهشان فرموده است: «دشمن ترین آفریدگان نزد خدا دو کس باشند: ... و آن کسی است که کوله باری از نادانی فراهم ساخته و خود را میان مردم نادان درانداخته، در ظلمت فتنه و فساد جولان دهد و همانند کوران راه اصلاح و آشتی را نمی بیند، آدمی نمایان او را عالم خوانند و او نه چنان است که آنان نامند، چیزی را بسیار فراهم آورده که اندکش از بسیار آن بهتر است، خویشتن را از آبی گندیده سیراب کرده و بسا چیزهای بی فایده که در گنجینه خاطر خود اندوخته، در میان مردم به قضاوت نشیند و خود را عهده دار گشودن مشکل دیگری بیند، اگر با مشکل و مبهمی رویاروی گردد برای گشودن آن سخنانی بیهوده از رأی خویش مهیا سازد که آن را کلامی صواب و قاطع پندارد. چنین کسی عنکبوتی را ماند که در بافته های تار خود خزیده، نداند که بر خطاست یا به حقیقت رسیده، اگر به صواب رفته باشد ترسد که راه خطا پیموده و اگر به خطا رفته باشد امید دارد آنچه گفته صواب بوده، نادانی است که راه جهالت پوید، کوری است که در تاریکی، گمشده خود جوید، آنچه گوید نه از روی قطع و یقین گوید، به گفتن روایتها پردازد و چنانکه کاه بر باد دهند آن را زیر و رو سازد، به خدا سوگند نه راه صدور حکم را دانسته و نه منصبی را که به عهده اوست شایسته است، آنچه را خود نپذیرد علم به حساب نیاورد و جز مذهب خویش مذهبی را حق نشمارد، اگر حکمی را نداند آن را بپوشاند تا نادانی اش نهفته بماند، خون بی گناهان از حکم ستمکارانه او در خروش است و فریاد میراث برباد رفتگان همه جا در گوش»

عملکرد عالم نمایان اینگونه است و بی گمان چنین عملکردی موجب تباهی های بسیار است و آنان رهزنان دین و دینداری اند.

*برگرفته از کتاب رهزنان دین؛ نوشته دکتر مصطفی دلشاد تهرانی

نظر شما